رسته‌ها
دیوان اثیرالدین اخسیکتی
امتیاز دهید
5 / 4.8
با 47 رای
امتیاز دهید
5 / 4.8
با 47 رای
ابوالفضل محمد بن طاهر معروف به اثیرالدین اخسیکتی، از شاعران بزرگ قرن ششم است که عمدتا به قصیده‌سرایی شهرت دارد. به دلیل استفاده‌های فراوان اثیر از اصطلاحات علوم مختلف، قصاید او دشوار و پیچیده هستند. قصاید او در مدح سلاطین و محتشمان روزگار و حاوی نکات ادبی و تاریخی فراوان است. غزلیات و رباعیات او نسبت به قصاید ساده‌تر و لطیف‌تر هستند.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
653
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
kalltun
kalltun
1394/09/08

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی دیوان اثیرالدین اخسیکتی

تعداد دیدگاه‌ها:
5
اثیرالدین ابوالفضل محمد بن طاهر اخسیکتی معروف به اثیر اخسیکتی (زادهٔ سال نامعلوم در اخسیکت، درگذشته به سال ۶۰۹ هجری قمری در خلخال) از شاعران مشهور سدهٔ ششم هجری است.
اثیر در شهر اخسیکت زاده شد که در قرن ششم یکی از شهرهای آباد ماوراءالنهر در منطقهٔ فرغانه در شمال رود سیحون بوده‌است. اثیر سخنوری را در همانجا آغاز کرد. با حملهٔ ترکان غز و زوال دولت سنجری و پریشانی خراسان که خود از آن با عنوان «وحشت خراسان» یاد می‌کند، نواحی شرقی ایران را ترک گفت و به نواحی غرب و شمال غرب ایران روی آورد. نخست در همدان به دربار غیاث‌الدین محمد بن ملکشاه سلجوقی (۵۵۵ ه‍.ق) پیوست و سال‌های متمادی او و جمعی از وزیران و امیران دربارش را مدح گفت. در لشکر غیاث‌الدین محمد، با علاءالدین عربشاه (۵۸۴ ه‍.ق) حاکم کُهستان آشنا شد. عربشاه شعر اثیر را پسندید و او را نواخت. اثیر مدت زیادی از عمر خود را به تفاریق در همدان و کُهستان در دستگاه عربشاه بود.
اثیر اخسیکتی با شاعران بزرگ همعصر خود همچون خاقانی شروانی، نظامی گنجوی، رشید وطواط، مجیر بیلقانی و ظهیر فاریابی مراودات و معارضاتی داشته‌است. اثیر بعضی از قصاید خاقانی را جواب گفته و پایه خود را بالاتر شمرده است. همچنین حکایتی در مورد ملاقات این دو شاعر در دست است که کمابیش بوی افسانه دارد. نویسندگان معاصر اثیر، به رقابت میان او و مجیر بیلقانی اشاره کرده‌اند. اثیر، یکجا در یکی از اشعارش مجیر را دزد شعر خود خوانده است: «از برای خدای خواجه مجیر/ کاروانهای شعر من چه زنی؟». رقابت‌های شعری اثیر اخسیکتی و مجیر بیلقانی گاه باعث کدورت ممدوحین ایشان، قزل ارسلان و محمد جهان پهلوان، که برادر بودند، نیز می‌شد.
*از بیم رقیب جستجویت نکنم*
*وز طعن حسود گفتگویت نکنم*
*لب بستم و از پای نشستم اما*
*این را نتوان که آرزویت نکنم*
اثیرالدین اخسیکتی/ قرن ششم
درود و سپاس اگر میشه امتیاز برای دانلود کتاب رو 50 در نظر بگیرید. تا امکان داشته باشیم کتابهای بیشتری بخونیم.
دیوان اثیرالدین اخسیکتی
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک