رسته‌ها
دیوان کامل بابا طاهر همدانی
امتیاز دهید
5 / 4.7
با 54 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.7
با 54 رای
با مقدمه: رشید یاسمی
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
137
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
simin
simin
1394/08/24

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی دیوان کامل بابا طاهر همدانی

تعداد دیدگاه‌ها:
9
مقالات زیادی در مورد زبان باباطاهر داده شده که خوندنشون رو توصیعه میکنم
به وضوح قومیت ایشون لک بوده
و زبان اشعارشم لکی_گورانی_فارسی
افعالی ماننده بوره ، شیین ، دیرم (دِرِم) ، کَتِم و بی ( bi به معنای بود/شد) لکی هستند
حرف اضافه اژ و تلفظ بِلبِل بجای بُلبُل هم لکی هستند
مه (من) هم لکی است که کاتبان اشتباهی مو نوشته اند ..
بوره جانا که جانانم تویی تو
بوره یارا که سلطانم تویی تو
بوره = بیا = لکی
پریشان سنبلان پرتاب مکه
خمارین نرگسان پرخواب مکه
مکه به معنی میکند فعل لکی
( اگر maka باشد "مکن" ترجمه میشود اگر make باشد "میکند" میشود )
اگر دل دلبر دلبر کدومه
وگر دلبر دله دل رو چه نومه
دل و دلبر بهم آمیته وینم
ندونم دل که و دلبر کدومه
اوردن فتحه در اخر کلمه به معنای "است" در زبان لکی وجود دارد
( توجه کنید این کسره نیست امروزه برای است در لهجه فارسی کسره میاد مثلا دوستَمِ به معنای دوستم است ولی این کاملا جدیده )
وای از روزی که قاضیمان خدا بو
سر پل صراطم ماجرا بو
بنوبت بگذرند پیر و جوانان
وای از آندم که نوبت زان ما بو
بو به معنای شود/بشود فعلی لکی ..
اگر مستان مستیم از (اژ) توئیمان
وگر بی پا و دستیم از توئیمان
اگر گبریم و ترسا و مسلمان
به هر ملت که هستیم از توئیمان
توئیمان اشتباه است معنی اینطوری میشود
از تو ایمان ( ایمان به معنی اعتقاد داشتن به چیزی )
در لکی اژ تو ایمِن/ایمان
(až tu imen/imān )
به معنای = از تو هستیم میباشد
در اینجا تلفظ ( imān ) است
در واقع شاعر میگه
اگر مست مستیم از تو هستیم
اگر بی پا و دستیم از تو هستیم
اگر گبریم و ترسا و مسلمان
به هر ملت که هستیم از تو هستیم
و نباید ایمان را "اعتقاد" معنی کرد ..
اگر مست مستیم از تو ایمان ( اعتقاد)
اگر بی پا و دستیم از تو ایمان
اگر گبریم و ترسا و مسلمان
به هر ملت که هستیم از تو ایمان
شاعر با خدا حرف میزنه واقعا فکر میکنید که داره به خدا میگه ایمانت را حفظ کن ‌؟
افعال هم مثل وینم به معنی ببینم هم گورانی هستند که شکل لکی انها بوینم هست ( همین بوینم هم در برخی نسخ امده است ) همچنین وات (wat) برای گفت هم گورانی است
تَه به معنای تو هم کلهری است .
مثال های دیگه ایم هست که وقتتون رو نمیگرم باهاشون ..
به صحرا بنگرم صحرا ته وینم...........به دریا بنگرم دریا ته وینم
.
بهر جا بنگرم کوه و در و دشت...........نشان روی زیبای ته وینم
.
چون حقیقت را ببینی،چیزی جز حقیقت نمیبینی.
خبلی خیلی عالیه همین واقعا چیز دیگه ای نمیشه گفت فقط عالی sepassssssssssssssssssssssssssssssssssssssssssssssssssssssss
خبلی خیلی عالیه همین واقعا چیز دیگه ای نمیشه گفت فقط عالی
[quote='Delfaan']در طول هزار سال یعنی از قرن چهارم تا امروز دوبیتی های بابا طاهر چندان دستخوش تغییر و تحریف شده اند
که ماهیت اصلی خود را از دست داده و کاملأ هویت زبان دیگر گونه ای یافته و آنها را فارسی گونه و گاهی
آمیخته به اصوات ترانه های روستایی گردیده که هم جفا به اندیشه و تفکر بابا طاهر و هم ظلم فاحش به زبان
اولیه و اساسی و فرهنگ مردمی است که این دوبیتی ها ناب و آتشین بدان سروده شده اند.
به این ۲ دوبیتی زیر که از یکی از نسخه های اصیل بابا طاهر است دقت کنید :
گر از زر اَونَهی دیوا نَه از گِل
به پرچینش کَری وانوشه و وِل
گر اَو بشنش نهی آن دار شمشاد
گر اَو رونش کَری آواج بِلبِل
############
زارجِم دی وَ دآی مورجَ اَدْ خورد
مورجانی دو دَسی وَ خودا بِرد
وناگه بامَدَن بازِ وَ دالی
بازَش بِکشت و خوینش پاک واخورد
##################
شاید خیلی ها و همه نتوانند این دوبیتی ها را خوانده و معنی کنند.!!
یا شاید بعضی آنها را بی اساس و بی معنی بدانند.!
در حالیکه این ابیات نه تنها از یک نسخه ی کاملأ با اصالتند و اصالت آن نیز مورد توجه و تأکید اساتید
ادبیات بوده بلکه کاملأ دارای معانی بلیغی هستند.
ناگفته نماند که این دوبیتی ها به زبان لکی laki می باشند.
( لکی ) laki هم نام زبانی است و هم نام قومی به همین نام که چند هزار سال است که در زاگرس میانه
و در استان های لرستان ، کرمانشاه ، ایلام و در همدان ( ملایر)زندگی می کنند.
مردم delfan نیز لک زبان و از بازماندگان کاسیت های صنعت کار بوده اند که مفرغ های ساخته ی آنان
باعث درخشش تمدنی بومیان زاگرس میانی شده اند.!
[/quote]
نسیمی کز بن آن کاکل آیو
مرا خوشتر ز بوی سنبل آیو
چو شو گیرم خیالش را در آغوش
سحر از بسترم بوی گل آیو
در طول هزار سال یعنی از قرن چهارم تا امروز دوبیتی های بابا طاهر چندان دستخوش تغییر و تحریف شده اند
که ماهیت اصلی خود را از دست داده و کاملأ هویت زبان دیگر گونه ای یافته و آنها را فارسی گونه و گاهی
آمیخته به اصوات ترانه های روستایی گردیده که هم جفا به اندیشه و تفکر بابا طاهر و هم ظلم فاحش به زبان
اولیه و اساسی و فرهنگ مردمی است که این دوبیتی ها ناب و آتشین بدان سروده شده اند.
به این ۲ دوبیتی زیر که از یکی از نسخه های اصیل بابا طاهر است دقت کنید :
گر از زر اَونَهی دیوا نَه از گِل
به پرچینش کَری وانوشه و وِل
گر اَو بشنش نهی آن دار شمشاد
گر اَو رونش کَری آواج بِلبِل
############
زارجِم دی وَ دآی مورجَ اَدْ خورد
مورجانی دو دَسی وَ خودا بِرد
وناگه بامَدَن بازِ وَ دالی
بازَش بِکشت و خوینش پاک واخورد
##################
شاید خیلی ها و همه نتوانند این دوبیتی ها را خوانده و معنی کنند.!!
یا شاید بعضی آنها را بی اساس و بی معنی بدانند.!
در حالیکه این ابیات نه تنها از یک نسخه ی کاملأ با اصالتند و اصالت آن نیز مورد توجه و تأکید اساتید
ادبیات بوده بلکه کاملأ دارای معانی بلیغی هستند.
ناگفته نماند که این دوبیتی ها به زبان لکی laki می باشند.
( لکی ) laki هم نام زبانی است و هم نام قومی به همین نام که چند هزار سال است که در زاگرس میانه
و در استان های لرستان ، کرمانشاه ، ایلام و در همدان ( ملایر)زندگی می کنند.
مردم delfan نیز لک زبان و از بازماندگان کاسیت های صنعت کار بوده اند که مفرغ های ساخته ی آنان
باعث درخشش تمدنی بومیان زاگرس میانی شده اند.!
سلام بر یاران
بابا طاهر شاعری با عواطف و احساسات عمیق عارفانه است.
دوبیتی های لطیف و دلکشی دارد که روح آدمی را نوازش می کند. و به آن صفایی باطنی می بخشد.
بابا همانطور که خود می گوید
رندی است قلندر که ( عریان ) از تعلقات دنیوی است و عشق الهی را بر همه ی زخارف هستی برگزیده
و یار مردان معشوقی ازلی گردیده
که مانند کشتی نشینا ن ، خاک وجودشان ، طوفان سهمناک را به آبی نمی خرند.!
و آن بارقه ی عشق ی بود که لهیبش
جهانی را به خاکستر می کشاند. چه رسد به وجود نحیف ( بابا)یی که خود سوخته ازلی این عشق بود. تا حدی که خود
نیز آتش شده بود به گونه ای که
لهیب عشق اش در همنوایان نوای آسمانی اش به کامل مشهود و نمایان بود و شناخت بعض یارانش گویای این حقیقت است.
در باره ی شرح حال و ترجمان
احوال (بابا ) آگاهی های چندانی در دست نیست و آنچه که هست تکراری از آن چیزی است که در ( راحه الصدور راوندی ) از ملاقات
بابا طاهر و طغرل سلجوقی آمده است.!
برخلاف آنچه بعضی متعصبان به آن دامن می زنند چندان اهمیتی ندارد که بابا طاهر اهل کدام خطه است و در کجا به دنیا آمده است
ام متعلق به جغرافیای تاریخی ایران است.
اگرچه آرامگاه او در شهر ( همدان ) است و در اوایل قرن چهارم هجری است.
اما بررسی های تاریخی و تحلیل زبانی
و ادبی اشعارش گویای این حقیقت است که او اهل لرستان بوده است و به آن دیار مهاجرت کرده است.
اگرچه در قرن چهارم هجری بسیاری از مناطقی که اینک جزء استان های دیگر هستند بخشی از ولایت لرستان آنزمان بوده اند.
اما بررسی زبان شناسی دوبیتی های
اصیل بابا طاهر نشان میدهد که ا متعلق به حوزه فرهنگی لک ) بوده است.
لک ها از اقوام باستانی زاگرس میانی اند
که دارای اصالت قومی و زبانی خاصی هستند. و بابا طاهر اهل ( delfan ) امروزی بوده که از مناطق باستانی
ایران و لرستان است.
ماشاا... بر اینترنت پرسرعت دوستان:-);-)
دیوان کامل بابا طاهر همدانی
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک