رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر شما صاحب حقوق مادی این کتاب هستید، می‌توانید اجازه نشر رایگان نسخه الکترونیکی آن را به ما بدهید یا آن را از طریق کتابناک به فروش برسانید.
برای اطلاعات بیشتر صفحه «شرایط و قوانین فروش» را مطالعه کنید.
فدرالیسم اقتصادی
امتیاز دهید
5 / 4
با 29 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4
با 29 رای
از زبان دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام:
در این کتاب تلاش کرده‌ام با مشورت بزرگان اقتصاد، نظام فدرالیسم اقتصادی را طراحی کنم و پذیرای هرگونه انتقاد و پیشنهادی برای بهبود این طرح هستم. تجربه من در سازمان تشخیص مصلحت نظام و سر و کار داشتن با استان‌ها، نشان می‌دهد که این مدل برای توسعه شتابان مناسب است. البته که اگر می‌خواهیم همین مسیر لاک‌پشتی را در اقتصاد ادامه بدهیم نیازی به این طرح نیست، زیرا به هر حال حرکت کشور به سمت جلو خواهد بود، اما با ساختن پروژه‌های متعدد در بلند مدت، چاره اساسی برای این پرش بلند نداشته و نیندیشیده‌ایم و فاصله بین انتظارات مردم و درآمد مردم همچنان به قوت خود باقی خواهد ماند.
اصل پانزدهم قانون اساسی می‌گوید: «زبان‏ و خط رسمی‏ و مشترک‏ مردم‏ ایران‏ فارسی‏ است‏. اسناد و مکاتبات‏ و متون‏ رسمی‏ و کتب‏ درسی‏ باید با این‏ زبان‏ و خط باشد ولی‏ استفاده‏ از زبانهای‏ محلی‏ و قومی‏ در مطبوعات‏ و رسانه‏ های‏ گروهی‏ و تدریس‏ ادبیات‏ آن‌ها در مدارس‏، در کنار زبان‏ فارسی‏ آزاد است‏.»
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
arashsiroos
arashsiroos
1394/08/06

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی فدرالیسم اقتصادی

تعداد دیدگاه‌ها:
52
[quote='arashsiroos']جناب ناظر؛ چرا نظر منو پاک کردین. ؟[/quote]
چون نظر قبلی را که به آن جواب داده بودید پاک شد، نیازی نبود نظر شما هم باقی بماند.
درباره واکنش « taqi57 » : منظورم از « سعی کردند هر واحد سیاسی را چند قومی نگه دارند » این است که به علت کوچ اجباری و ... از پیش واحدهای اداری دو یا چند قومی بودند و مثلاً جدا کردن همزبانان در دو استان یا در یک استان قراردادن دو گروه زبانی امر تازه ای نبوده است . از حفظ و نگه داری بافت چند قومی ، حمایت از تنوع قومی و تقویت تمایز زبانی و ... را در نظر ندارم .// ریتم زندگی در روستا کند است اما به عنوان یک روستایی که برای کار به شهر می رود ، تجربه هر روزه ام متفاوت است . شاید در مناطق گرم و خشک و یا سرد ، رفتار روستاییان در شهر متفاوت باشد . منظور از « عقب افتادن فرهنگ از واقعیت عینی » ارزش گذاری نیست ، تأخر زمانی مورد نظر است : وارد محیط جدید شدن اما رفتار محیط پیشین را بروز دادن ، تحقق محیط جدید و بروز رفتار محیط قبلی . // ( نام کاربری ام ، زمان یک رخداد بی اهمیت است اما در مورد « انتزاعی بودن زمان » حرفی برای گفتن ندارم جز این که به عنوان مفهوم ، امری انتزاعی است اما نمی دانم که زمان را مانند وزن و درد و محبت « حس » می کنیم یا از این حیث هم امری است نامحسوس و تجریدی . )
[quote='13440410']در ایران با توجه به تمایزهای زبانی و مذهبی ، سعی کردند هر واحد سیاسی را چند قومی نگه دارند . به این ترتیب هویت ملی تقویت شد . دستگاه اداری و نظامی جدید ، خیزش های سیاسی ، نظام آموزشی فراگیر ، جنگ ، ازدواج های فراقومی به ویژه با افزایش مهاجرت فردی و تراکم جمعیت در شهرهای خدماتی و صنعتی ، ایجاد شبکه های سراسری راه و برق و گاز و .... ؛ پیوندهای ملی را تقویت کرده است . واگرایی قومی ـ که مانند بسیاری از دیگر جنبه های فرهنگی ما ، تقلیدی کور و ناشیانه از اروپا ( در این مورد اروپای سده نوزده ) است ، ـ تناسبی با واقعیت اجتماعی ایران کنونی ندارد و مانند بلند حرف زدن و تند راه رفتن مهاجر روستایی در شهر ، نماد عقب افتادن فرهنگ ( بینش و منش و رفتار ) از واقعیت عینی است [/quote] حرف شما شروع خوبی داشت ولی اصل حرف شما به اندازۀ نام کاربریتان انتزاعی است و بیش از مشاهدات مبتنی بر ارزوهاست! بخصوص این بخش «سعی کردند هر واحد سیاسی را چند قومی نگه دارند». ملیگرایی در ایران در گذشته و حال به معنی یکرنگی و شباهت درک شده. یعنی به جای پذیرش تکثر و تنوع زبان و فرهنگ (چیزی که از حرف شما برمیاید)، دولتها (فارغ از اینکه چه هدفی داشته اند)، کوشیدند یک زبان (فارسی) و یک فرهنگ (فرهنگ شهرنشینی جدید در شهرهایی مثل تهران) به عنوان الگوی مطلوب زندگی یک ایرانی ارائه شود. البته بنده قضاوتی در باب خوب و بد این سیاستها نمیکنم، چون حتی مطمئن نیستم که این حرفهایم تمام و کمال درست باشد. ولی در صدق کلیت ان و رد این بخش از حرف شما اصرار دارم. و اگر در جایی برداشت اشتباهی از سخن شما شده لطفا تصحیح بفرمایید. با تشکر
= در ضمن این بخش از حرف شما: «مانند بلند حرف زدن و تند راه رفتن مهاجر روستایی در شهر»، کمی ایراد دارد. ریتم زندگی در اجتماعات کوچک (مثل یک روستا) نسبت به اجتماعات بزرگ (مثل کلانشهرها) بسیار کند است (بسته به تفاوت ان نسبت). این تفاوت ریتم را در راه رفتن مردم هم میتوان دید. از این رو ان روستایی کندتر از شهریها راه میرود و نه تندتر. اگر دانش یا تجربه این شرایط را داشته باشید میبینید که اتفاقا آنها از گامهای تند مردم شهری در عجبند. و بدتر اینکه نشان «نماد عقب افتادن فرهنگ» نیست. بهتر است بفرماییم نشان ناهمنوایی در ریتم زندگی ست. (اخلاقی تر هم هست به گمانم).
واگرایی قومی از مصادیق « تأخر فرهنگی » در ایران است . آن زمان که « اتحاد شوروی » را بر اساس نژاد و زبان به جمهوری های متعدد تقسیم کردند و سپس برای رفع پیامدهای نامطلوب آن با جابه جایی اجباری اقوام کوشیدند هر جمهوری را به مجموعه ای از دو یا چند قوم تبدیل کنند ، در ایران با توجه به تمایزهای زبانی و مذهبی ، سعی کردند هر واحد سیاسی را چند قومی نگه دارند . به این ترتیب هویت ملی تقویت شد . دستگاه اداری و نظامی جدید ، خیزش های سیاسی ، نظام آموزشی فراگیر ، جنگ ، ازدواج های فراقومی به ویژه با افزایش مهاجرت فردی و تراکم جمعیت در شهرهای خدماتی و صنعتی ، ایجاد شبکه های سراسری راه و برق و گاز و .... ؛ پیوندهای ملی را تقویت کرده است . واگرایی قومی ـ که مانند بسیاری از دیگر جنبه های فرهنگی ما ، تقلیدی کور و ناشیانه از اروپا ( در این مورد اروپای سده نوزده ) است ، ـ تناسبی با واقعیت اجتماعی ایران کنونی ندارد و مانند بلند حرف زدن و تند راه رفتن مهاجر روستایی در شهر ، نماد عقب افتادن فرهنگ ( بینش و منش و رفتار ) از واقعیت عینی است . [ از دلایل مخالفت من با محسن رضایی در انتخابات ریاست جمهوری همین برنامه او بود ؛ برنامه ای با پشتوانه فکری سست و کارکرد منفی در فرایند پویش جامعه ایرانی در جهان متلاطم امروز و در منطقه پرآشوب غرب آسیا . ]
جناب behdad1970
نخست اینکه همه ما باید هر گفته ایی را با عقل خود بسنجیم و سبک سنگین کنیم و سود و زیان آن را بسنجیم ، تنها مدرک تحصیلی داشتن دلیلی بر درستی و نادرستی سخنی نیست ، بویژه اینکه این مملکت ارث بابای هیچ فردی نیست که بخواهذ آنرا سر خود و تنها برای تبلیغات انتخاباتی اش به ایلات فدرالی تجزیه کند (حتی بر خلاف قانون اساسی است).
دایم الکاندید!

تنها شخصتی که در ایران برای نامزدی ریاست جمهوری رفته درس اقتصاد خوانده و کلی تحقیق کرده و با اساتید دانشگاه کلی حرف زده و بحث کرده و عیب و ایرادهای این مملکت بلا زده را کشف کرده و تز فدرالیسم اقتصادی داده همین آقای محسن خان رضایی هستند ... بنده شاید اصلا هیچ کدام از نامزدهای ریاست جمهوری را قبول نداشته باشم و در حد و اندازه ریاست جمهوری ندانم اما به جرات می توانم بگویم که محسن رضایی را فقط به دلیل تحقیقاتی که کرده مستحق این پست میدانم .... البته این پاسخ در جواب آقا رامین هست که به طنز گفتند دائم الکاندید :)
[quote='sleepy Hollow']نقل قول از sia1359: بعضی از ادمها نمیتونن با نادیده گرفته شدن زندگی کنن. نه چون گرسنه میمونن. چون بعضیا عزت نفس دارن و برای خودشون محترمن.
عزتی که به چشم دیگران باشه،نباشه بهتر است.
کسی که برای خودش محترم باشه هیچ وقت اهمیتی به دید دیگران نمیده[/quote]
وا !!! اعوذبالله من الشیطان رجیم!!! رو اسلیپی ها!
جناب sleepy hollow
این گروههای فریب خورده در ایران هنوز دراقلیت اند ،باور کنید با فدرالی شدن ایران مثل این میماند که "گوشت را بدست گربه سپرده باشند" و همان اقلیت بیپروا هر چه که بخواهند خواهند کرد و دیگران را نیز فریب خواهند داد، اما انصافا وضعیت امروز ایران نسبت به کشورهای منطقه آرامتر است ، من نمیدانم دوستان بجای جداسازی و رقابت طلبی میان اقوام ، چرا طرح سازنده ایی را مطرح نمیکنند که همه بتوانیم یکسان از آن بهره ببریم ؟ هیچگاه رقابت از دشمنی جدا نیست ، مگر در بازی های میان تیمهای فوتبال ندیده ایید که هوادارانشان با چه کینه و نفرتی رفتار میکنند،
بجای این جداسازیها میتوان طرحی را بررسی کرد که همه شهروندان بتوانند بطور عادلانه از همه منابع و خدمات کشور سود ببرند تا همه خرسند باشند ، مشکل از مدیریت و توضیع ناکارآمد است ،
یکی از دلیل هایش نیز اینست که در کشور ما شایسته سالاری هنوز بدرستی اجرا نمیشود و همه مدیریت ها با رابطه و پارتی بازی است.
دیگر اینکه جامعه ما ار دید فرهنگی در حال تغییر است و همین بحران هویتی نتیجه اش است، که گذرا است و باید راهکارهایی یافت تا جوانها بیکار نباشند تا احساس پوچی و سرخوردگی نکنند .
فدرالیسم اقتصادی
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک