نمی دانم چرا برخی بیماری دارند کتاب ها را تغییر دهند؟ این هزار و یک شب هم واقعی نیست و تغییر کرده است.در هزار و یک شب سه قصه ی آخری که شهرزاد برای شاه تعریف می کند ببراز و گلبهار، شیرویه و ارچه و بدیع جمال هستند.اما در شب هزارم شاه دستور کشتن شهرزاد را هم می دهد ولی شهرزاد جان به در می برد.موسا فرهنگ سال ها پیش نسخه ی مناسبی از هزار و یکشب را منتش کرده بود که اگر بتوانید آن را در کتابناک بگذارید بسیار جالب خواهد بود.
شخصیتها
علاءالدین
شهرزاد قصهگو
شهرباز: به معنای شاه بزرگ عنوان شاه سلسلههای ایرانی است که در کتاب هزار و یک شب به همراه شهرزاد قهرمان داستان است.
در ادبیات معاصر
در ادبیات معاصر ملل شرق و غرب تأثیرات هزار و یک شب را می توان پی گرفت. از جمله در ایران نمایشنامه شب هزار و یکم به درون مایه داستان بنیادین هزار و یک شب می پردازد.
پژوهندگان هزارویک شب
در شرق و غرب بسیاری به تحقیق درباره هزارویک شب پرداختهاند. در ایران هم افرادی به این امر مشغول بوده و هستند.
جلال ستاری؛ افسون شهرزاد
بهرام بیضایی؛ هزارافسان کجاست؟ و ریشه یابی درخت کهن
محمدابراهیم اقلیدی؛ «هزار و یک شب - دنیای قصه گویی»
نغمه ثمینی؛ «کتاب عشق و شعبده»
هایده ترابی؛ "افسانه و روایتگر"
آزیتا قهرمان؛ "استر، شهرزاد کتاب مقدس"
بهگفته علیاصغر حکمت این کتاب پیش از دوره هخامنشی در هند به وجود آمده و قبل از حمله اسکندر به فارسی (احتمالاً فارسی باستان) ترجمه شده و در قرن سوم هجری زمانی که بغداد مرکز علم و ادب بود از پهلوی به عربی برگردانده شدهاست. اصل پهلوی کتاب ظاهراً از زمانی که به عربی ترجمه شده از میان رفتهاست. او دلیل آنکه کتاب پیش از اسکندر به فارسی درآمده را به مروجالذهب مسعودی (درگذشته به سال ۳۴۶ ه. ق) و الفهرست ابن ندیم (درگذشته به سال ۳۸۵ ه. ق) مراجعه میدهد و سپس با اشاراتی به مشابهت هزار و یک شب با کتاب استر تورات استدلال میکند که هر دو کتاب در یک زمان و پیش از حمله اسکندر نوشته شدهاند و ریشه واحد دارند. نام ایرانی آن هزار افسان است و وقتی به عربی ترجمه شده، نخست الف خرافه و سپس الف لیله خوانده شده، و چنانکه حکمت میگوید در زمان خلفای فاطمی مصر به صورت الف لیلة و لیله (هزار شب و یک شب) درآمدهاست.
در سال ۱۲۵۹ هجری قمری، در زمان محمدشاه به دست ملا عبداللطیف طسوجی به فارسی ترجمه شده (این کتاب دارای ارزش تاریخی است، اما در کل یک سوم کتاب اصلی را هم شامل نمیشود.) و میرزامحمدعلی سروش اصفهانی اشعاری به فارسی برای داستانهای آن سرودهاست که تا زمان ناصرالدین شاه ادامه داشتهاست. داستانهای این کتاب دارای محتوای بسیار بوده ازجمله طنز، تعالیم اخلاقی چه بد و چه خوب (بعضی از داستانهای آن تشویق به عیش و نوش و خوشگذرانی مینموده برای همین از این حکایات صرف نظر شدهاست ولی در بعضی حکایات هم تشویق به عدالت و ایثار و جوانمردی نمودهاست.)، آداب و سنن ملل مختلف، مشکلات اجتماعی، مسافرت و سیاحت و...
نسخه کنونی فارسی را عبداللطیف طسوجی در زمان محمدشاه و پسرش ناصرالدین شاه به فارسی درآورد و به چاپ سنگی رسید. «هزار و یک شب» نامی است که از زمان ترجمه طسوجی در دوره قاجار در ایران شهرت یافته و نام قدیم آن هزار افسان بودهاست. چاپ کتاب تا زمان انقلاب اسلامی به همان سیاقی که چاپ کلاله خاور درآمده بود، مشکلی نداشت. بعداز انقلاب هم انتشارات هرمس این کتاب را در سال ۱۳۸۳ منتشر کرد که در ۱۳۸۶ به چاپ دوم رسید.
نخستین ترجمهٔ هزار و یک شب به زبانهای اروپایی در قرن شانزدهم میلادی به دست آنتوان گالان به فرانسوی درآمد و در سال ۱۷۰۴ میلادی منتشر شد. سر ریچارد برتون نخستین ترجمه انگلیسی این کتاب را در ۱۸۸۵ عرضه کرد. بورخس همه آثارش را مدیون هزار و یک شب میدانست و تأثیر آن بر بسیاری از نویسندگان معروف جهان ازجمله کسانی چون جیمز جویس انکارناپذیر است.
حکمت برای اصل و نسب هندی کتاب دو دلیل میآورد. یکی از آنها قصههای تودرتو (حکایت در حکایت) است که در ادبیات هند سابقه دارد و ایرانیان نیز به گفته علامه قزوینی با این شیوه آشنایی داشتند.
رضا طاهری می نویسد:در داستان نخستینِ هزارو یک شب، پادشاهی به نام شهریار هر شب با زنی هم بستر میشد و بعد او را میکشت. شهرزاد دختری که از بیزاری پادشاه از زنان آگاه بود با شهریار ازدواج میکند و هر شب برای پادشاه قصهای را روایت میکند. مجموعه این روایتهای شبانه و مدام با هدفمندی و نکات محتوایی که شهرزاد روایت می کند، بیماری شهریار را با قصهدرمانی در بازه ی زمانی هزار ویک شب درمان میکند.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی هزار و یک شب - جلد 5
جلد چهارمش چی شده ؟
علاءالدین
شهرزاد قصهگو
شهرباز: به معنای شاه بزرگ عنوان شاه سلسلههای ایرانی است که در کتاب هزار و یک شب به همراه شهرزاد قهرمان داستان است.
در ادبیات معاصر
در ادبیات معاصر ملل شرق و غرب تأثیرات هزار و یک شب را می توان پی گرفت. از جمله در ایران نمایشنامه شب هزار و یکم به درون مایه داستان بنیادین هزار و یک شب می پردازد.
پژوهندگان هزارویک شب
در شرق و غرب بسیاری به تحقیق درباره هزارویک شب پرداختهاند. در ایران هم افرادی به این امر مشغول بوده و هستند.
جلال ستاری؛ افسون شهرزاد
بهرام بیضایی؛ هزارافسان کجاست؟ و ریشه یابی درخت کهن
محمدابراهیم اقلیدی؛ «هزار و یک شب - دنیای قصه گویی»
نغمه ثمینی؛ «کتاب عشق و شعبده»
هایده ترابی؛ "افسانه و روایتگر"
آزیتا قهرمان؛ "استر، شهرزاد کتاب مقدس"
در سال ۱۲۵۹ هجری قمری، در زمان محمدشاه به دست ملا عبداللطیف طسوجی به فارسی ترجمه شده (این کتاب دارای ارزش تاریخی است، اما در کل یک سوم کتاب اصلی را هم شامل نمیشود.) و میرزامحمدعلی سروش اصفهانی اشعاری به فارسی برای داستانهای آن سرودهاست که تا زمان ناصرالدین شاه ادامه داشتهاست. داستانهای این کتاب دارای محتوای بسیار بوده ازجمله طنز، تعالیم اخلاقی چه بد و چه خوب (بعضی از داستانهای آن تشویق به عیش و نوش و خوشگذرانی مینموده برای همین از این حکایات صرف نظر شدهاست ولی در بعضی حکایات هم تشویق به عدالت و ایثار و جوانمردی نمودهاست.)، آداب و سنن ملل مختلف، مشکلات اجتماعی، مسافرت و سیاحت و...
نسخه کنونی فارسی را عبداللطیف طسوجی در زمان محمدشاه و پسرش ناصرالدین شاه به فارسی درآورد و به چاپ سنگی رسید. «هزار و یک شب» نامی است که از زمان ترجمه طسوجی در دوره قاجار در ایران شهرت یافته و نام قدیم آن هزار افسان بودهاست. چاپ کتاب تا زمان انقلاب اسلامی به همان سیاقی که چاپ کلاله خاور درآمده بود، مشکلی نداشت. بعداز انقلاب هم انتشارات هرمس این کتاب را در سال ۱۳۸۳ منتشر کرد که در ۱۳۸۶ به چاپ دوم رسید.
نخستین ترجمهٔ هزار و یک شب به زبانهای اروپایی در قرن شانزدهم میلادی به دست آنتوان گالان به فرانسوی درآمد و در سال ۱۷۰۴ میلادی منتشر شد. سر ریچارد برتون نخستین ترجمه انگلیسی این کتاب را در ۱۸۸۵ عرضه کرد. بورخس همه آثارش را مدیون هزار و یک شب میدانست و تأثیر آن بر بسیاری از نویسندگان معروف جهان ازجمله کسانی چون جیمز جویس انکارناپذیر است.
حکمت برای اصل و نسب هندی کتاب دو دلیل میآورد. یکی از آنها قصههای تودرتو (حکایت در حکایت) است که در ادبیات هند سابقه دارد و ایرانیان نیز به گفته علامه قزوینی با این شیوه آشنایی داشتند.
رضا طاهری می نویسد:در داستان نخستینِ هزارو یک شب، پادشاهی به نام شهریار هر شب با زنی هم بستر میشد و بعد او را میکشت. شهرزاد دختری که از بیزاری پادشاه از زنان آگاه بود با شهریار ازدواج میکند و هر شب برای پادشاه قصهای را روایت میکند. مجموعه این روایتهای شبانه و مدام با هدفمندی و نکات محتوایی که شهرزاد روایت می کند، بیماری شهریار را با قصهدرمانی در بازه ی زمانی هزار ویک شب درمان میکند.
ج 4 نداره ؟