رسته‌ها
ترانه های داریوش اقبالی
امتیاز دهید
5 / 4.7
با 858 رای
امتیاز دهید
5 / 4.7
با 858 رای
گردآوری : امیر نیلی

بدون شک او پدیده ای درتاریخ موسیقی ایران است،ترانه های داریوش از خواسته ها و افکار مردم ایران در سه دهه اخیر متاثر گشته.داریوش افسانه است.اویکی از هزاران خواننده ایست که در دوران معاصر چون ستاره میدرخشد.ترانه های او در ارتباطی نزدیک با رنج و خوشی زندگی متداول ایرانیان است،مردمانی سختی کشیده و دوستدار آزادی.او با بیانی ژرف و بدور از اغراق به بیان احساسات ایرانیان می پردازد. موسیقی او همانند شعراش دارای نظم است،احساسات ژرف و عمیق،از اینرو ترانه های داریوش درقلب مردم جای دارد ..
داریوش عضو سازمان عفو بین‌الملل است. وی به جز اهمیت به ترک اعتیاد و رهایی به مسائل اجتماعی، پناه‌جویان ایرانی، گروه‌های جوامع اقلیت و کودکان کار نیز توجه دارد. وی در سال‌های اخیر با کمک دانشجویان کمپین حمایت از این افراد را تأسیس نمود.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
390
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
MTOM
MTOM
1388/08/30

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی ترانه های داریوش اقبالی

تعداد دیدگاه‌ها:
284
.... رسیده ام به ناکجا مرا به خانه ام ببر
درود به دوست بسیار گرامی و نادیده ام.برادر عزیز ماسالهاست که فریاد کشیدن و رگ گردن متورم کردن را وانهاده ایم،بسیار بودند قبل از ما که فریاد کشیدند ولی آنچه البته به جایی نرسد فریاد است،نگاهی به خاطرات تاریخ معاصر گواه این کلام است.یک نجوای دوستانه بیش از هزار فریاد انعکاس دارد.واکنش بنده به کلام شما و نظر شما به این خاطر بود که نظرات شما را صائب دانسته و دانسته ام که دوستانی شاید از نظرات شما به سابقه ای که از شما سراغ دارند استفاده می کنند.لذا نظر بنده به خاطر ناتمام بودن نظر شما بود و یک درد کلی جامعه بود نه بحث شخصی.
باور نمایید که بنده هیچ علاقه ای به جدل ندارم میتوانید در نظرات قبلی بنده جستجو نماییداز جمله در زیر کتاب شهید جاوید صانع ژاله.این که می فرمایید شما خود دوستدار هنر متعهد هستید جای بسی خوشوقتی است.
منبر؟!من؟!!!می خواهید با بالا رفتن از منبر ما را مایه تفنن دوستان کنید!
در ضمن بنده را با اسطوره سازی هیچ میانه ای نیست.
دوست من کمی از رگ گردن متورم شده ات بکاه و ببین من چه مینویسم
بعد بر سر منبر برو
من داریوش را با تمام وجودم دوست دارم ...
چرا که همیشه برای مردمش خواند ودرد مردمش را دارد...
حرف حساب شما چیست؟؟؟
من نوشتم داریوش اگر ترانه را هم خواند بعلت فشار امنیتی بود که در زندان بر او وارد کردند
ترانه که بر خلاف عقاید سیاسی و اجتماعی او بود...و هرکسی دیگر هم بود همین کار را میکرد..
تمام زندگی یک هنرمند را وانهادن و به یک اشتباه او را راندن،که صد البته اگر خود در موقعیتی چنین قرار گرفته باشید این را اشتباه نمیدانید.انتظاراتی اساطیری از نخبگان جامعه داشتن ،با یک اعتراف یا بازگشت ظاهری از سر اجبار کل نظرات و گذشته فرد را زیر سئوال بردن و قهرمان پروری تا آن حد که هیچ قهرمانی را بال پریدن تا مرزهای انتظارات بیهوده ما نماند.

من تمام زندگی یک هنرمند را رها نکردم بلکه مجموع آثار و زندگی یک هنرمند را شناسنامه واقعی او میدانم...بخاطر همین هم از داریوش طرفداری کردم و این دو کار را جزو آثار هنری وی نمیدانم...البته این نظر شخصی من است...
نه 2 کار سیاسی و صرفا سفارشی که به زور سر نیزه بود...
جان هر کی که دوست داری متوجه حرفم بشو نه دوباره سر منبر بری و داد بیداد کنی آها مردم دنیا گله دارم تعدادی صفر اسطوره مارا هتک حرمت کرد...
در سال 1351 داریوش را برای خواندن آهنگ بوی گندم به زندان قصر رژیم پهلوی بردند،در این زمان او 22 ساله بود.از دیگر ترانه های سیاسی او میتوان به جنگل،علی کنکوری،پریا،وطن،بچه های ایران، 300 گل سرخ و..........اشاره کرد.ترانه روزگار غریبی است نازنین که روی شعری از زنده یاد احمد شاملو اجرا کرده از جمله ترانه های ماندگار اوست.
بانوی غزل ایران،سیمین بهبهانی به گرمی از اجرای ترانه به یاد ماندنی دوباره میسازمت وطن از سوی داریوش استقبال کرده و شهرت اجرای داریوش را از شهرت سرودن شعر این ترانه توسط خود فراگیرت دانسته.
داریوش در بسیاری از فعالیت های اجتماعی شرکت داشته که از آن جمله میتوان به تاسیس بنیاد آینه که تاکنون به بهبود افزون بر چهل هزار نفر معتاد کمک نموده،همچنین عضویت در نهاد عفو بین الملل و...اشاره کرد.
همکاران او در ترانه هایش جمعی از بهترین های عرصه شعر و آهنگ و ترانه بوده اند.نامهایی چون شادروان بابک بیات،ایرج جنتی عطایی،شهریار قنبری،فرید زولاند،آرمیک،اردلان سرفرازو..
اردلان سر فراز ترانه سرای پر آوازه ایران در مورد او چنین میگوید:
در مورد داریوش من یک کتاب 35 ساله میدونم، ولی مختصر می کنم حرفم را، جدای کیفیت های تکنیکی صدای داریوش که باید اساتید موسیقی در موردش سخن بگویند، در مورد داریوش فقط این را می توانم بگویم که داریوش صدای زخمیه سرزمین ماست . داریوش صدایی بوده که در طول 35 سال پا به پا و همگام ترانه ی متعهد و بیدار ایران قدم برداشته و به قول دوست شاعرم، آقای فرهاد شیوانی (به صدایی می خواهم برسم که گلویش نی خونین شکایت باشد) که داریوش آن صدایی است که به اعتقاد من و دیگر همکارانم که نقشی در ترانه بیدار و ترانه متعهد و ترانه مولف دارند در سرزمین من بار عاطفی این ترانه ها را داریوش به بهترین وجه به دوش کشیده و به مردمی که مخاطبین اصلی هر هنر متعهد هستند رسانده و کارهای داریوش را اگر یک به یک مرور کنیم در کنار ما پایمردانه ایستاده و این از نظرکیفیت های یک صدای متعهد . در انتها می خواستم بگویم که داریوش واقعیت ترانه راستین و متعهد و ترانه بیدار ایران هست، از آغاز تا به امروز، ترانه ی ماندنی یعنی آیینه ی رو در روی اجتماع و سرزمین من، نشانگر تمام کمی و کاستیها .
خیلی از ترانه ها هستن که آدم یه بار می شنوه و فراموش می کنه. خیلی از خواننده ها خیلی زود از یاد میرن. اما بسیاری از ترانه های داریوش هست که هیچ وقت تموم شدنی نیستن. من با آهنگاش زندگی کردم...
salam.mer30 ke in ketab ro gozashdid.dariush vaghan yeky az estesnahay mosik pop iran hastesh v chand nasle ke ba ahangash ashegh shodan ya bache dar shodan:D8-):x:x.bray zende bodan dalile akhrinam bash:x:x8-)
تمام زندگی یک هنرمند را وانهادن و به یک اشتباه او را راندن،که صد البته اگر خود در موقعیتی چنین قرار گرفته باشید این را اشتباه نمیدانید.انتظاراتی اساطیری از نخبگان جامعه داشتن ،با یک اعتراف یا بازگشت ظاهری از سر اجبار کل نظرات و گذشته فرد را زیر سئوال بردن و قهرمان پروری تا آن حد که هیچ قهرمانی را بال پریدن تا مرزهای انتظارات بیهوده ما نماند.
درود
نمی دانم منظورت از مطلق پرست من هستم یا نه
چون تا آنجایی که نگاه کردم تنها جمله مدح اعلیحضرت در نوشته من آمده بود...
من هم بر فرض اینکه با من هستی جواب میدهم وگرنه اگر غیر ازاین هست ببخشید....
دوست عزیز شاید این ترانه برای شما خاطره انگیز باشد
اما برای داریوش وشاعرش جنتی عطایی وثیقه رهایی از زندان شاه بود.
ولی مهم شما هستید از این مدح اعلیحضرت لذت ببرید

این جمله من بود...
و اگر نخواندی و جواب دادی هیچ ولی اگر خواندی و متوجه حرفم نشدی تفسیر میکنم
داریوش ترانه طلایه دار و رسول رستاخیز{ای ابرمرد مشرقی ای خوب} را برای رهایی از زندان شاه در یکی از سالگشت های 6بهمن اجرا کرد.چرا که پس از اجرای بوی گندم و...به همراه ایرج و شهیار قنبری دستگیر میشوند ..و در زندان با فشار های نیرو های امنیتی اورا وادار به اجرا این مداحی ها میکنند...
ایرج جنتی عطایی در کتابش در خصوص این ماجرا توضیح داده میتوانید مراجعه کنید فکر کنم تو همین سایت هم باشه
دوستی آوازه خوان پر آوازه ایران را مداح سلاطین نامیده.آری مطلق پرستی ما جماعت را پایانی نیست

ای کاش قضاوتی قضاوتی در کار در کار
دوستی آوازه خوان پر آوازه ایران را مداح سلاطین نامیده.آری مطلق پرستی ما جماعت را پایانی نیست.به کمترینی ردای قضاوت به تن کرده حکمی در خور دیده سیاه بین خود داده و می رانیم همه را،شاعر و شهید و مبارز و ...،و باز به کمترینی مانند خودی را به ماه بر میکشیم و ماه را جلوه ای از رخ او می خوانیم.تاریخ پر درد این سرزمین زخمها دارد از تکفیر کنندگان و تقدیس کنندگان که هر دو تیغه های یک قیچیند که می برند هر بروز و ظهوری را و می دوزند ردای تاریکی به قامت هر افراشته ای.
چه گران بوده بر ما این سخن خواجه شیراز:
زاهد از کوچه رندان به سلامت بگذر
تا خرابت نکند صحبت بد نامی چند
عیب می جمله بگفتی هنرش نیز بگو
نفی حکمت مکن از بهر دل عامی چند
al2ezoo
دوست عزیز شاید این ترانه برای شما خاطره انگیز باشد
اما برای داریوش وشاعرش جنتی عطایی وثیقه رهایی از زندان شاه بود.
ولی مهم شما هستید از این مدح اعلیحضرت لذت ببرید
ترانه های داریوش اقبالی
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک