رسته‌ها
ترانه های داریوش اقبالی
امتیاز دهید
5 / 4.7
با 858 رای
امتیاز دهید
5 / 4.7
با 858 رای
گردآوری : امیر نیلی

بدون شک او پدیده ای درتاریخ موسیقی ایران است،ترانه های داریوش از خواسته ها و افکار مردم ایران در سه دهه اخیر متاثر گشته.داریوش افسانه است.اویکی از هزاران خواننده ایست که در دوران معاصر چون ستاره میدرخشد.ترانه های او در ارتباطی نزدیک با رنج و خوشی زندگی متداول ایرانیان است،مردمانی سختی کشیده و دوستدار آزادی.او با بیانی ژرف و بدور از اغراق به بیان احساسات ایرانیان می پردازد. موسیقی او همانند شعراش دارای نظم است،احساسات ژرف و عمیق،از اینرو ترانه های داریوش درقلب مردم جای دارد ..
داریوش عضو سازمان عفو بین‌الملل است. وی به جز اهمیت به ترک اعتیاد و رهایی به مسائل اجتماعی، پناه‌جویان ایرانی، گروه‌های جوامع اقلیت و کودکان کار نیز توجه دارد. وی در سال‌های اخیر با کمک دانشجویان کمپین حمایت از این افراد را تأسیس نمود.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
390
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
MTOM
MTOM
1388/08/30

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی ترانه های داریوش اقبالی

تعداد دیدگاه‌ها:
284
بگذار برایت بگریم !!! دیگر مرا گم نکن !!! دیگر به مانند آنچه گشته ای نباش!! داریوش، فقط ،داریوش باش!! به یاد آهن و گندم!! تویی صدای مردم!
8-)8-)8-)داریوش فریاد مانده در حنجره ی بیشمار جوانان این مرز و بوم از گذشته تا به امروز است،از این جهت است که همیشه طراوت و زیبایی خاص خود را به همراه دارد.کفتر کشته پروندن نداره،کتاب کهنه که خوندن نداره.
ای به داد من رسیده
تو روزای خود شکستن

ای چراغ مهربونی
تو شبای وحشت من
ای تبلور حقیقت
توی لحظه های تردید
تو منو از شب گرفتی
تو منو دادی به خورشــید
اگه باشـــی یا نباشـــی
برای من تکیه گاهی
برای من که غریبم
تو رفیقی جون پناهی
ناجی عاطفه ی من
شعرم از تـــو جون گرفته
رگ خشک بودن من
از تن تـــو خون گرفته
اگه مدیون تــــو باشم
اگه از تــــو باشه جونم
قدر اون لحظه نداره
که منو دادی نشونم
وقتی شب ، شب سفر بود
توی کوچه های وحشت
وقتی هر سایه کسی بود
واسه بردنم به ظلمت
وقتی هر ثانیه ی شب
تپش هراس من بود
وقتی زخم خنجر دوست
بهترین لباس من بود
تـــو با دست مهربونی
به تنم مرهم کشیدی
برام از روشنی گفتی
پرده ی شبو دریدی
یاور همیشه مؤمن
تـــو برو سفر سلامت
غم من نخور که دوری
برای من شده عادت
ای طلوع اولین دوست
ای رفیق آخر من

به سلامت ، سفرت خوش
ای یگانه یاور من
مقصدت هر جا که باشه
هر جای دنیا که باشی
اونور مرز شقایق
پشت لحظه ها که باشی
خاطرت باشه که قلبت
سپر بلای من بود
تنها دست تــــو رفیق
دست بی ریای من بود
ما ظاهراً رفیقان ، بس نارفیق بودیم
هر پشت اعتمادی ، زخمی به خنجر کردیم زخمی به خنجر کردیم
هر سینۀ رفیقی ، با تیغ کین دریدیم
خود کرده ها چه آسان ، نسبت به داور کردیم نسبت به داور کردیم .
/////
از من به تو نصیحت آقا داریوش ، به این انسانها هر چه بیشتر خدمت کنی مرگ تلختری در انتظارت خواهد بود .
:x:xاگه سادست واسه تو گذشتن از من.....مرثیه سر کن برای رفتن من ....آخه ممممرررررگه واسه من از تو گذشتن
ایول دمتون گرم8-)
اخرین سنگر سکوته
حق ما گرفتنی نیست
آسمونشم بگیرین
این پرنده مردنی نیست
آخرین سنگر سکوته
خیلی حرفا گفتنی نیست
ای برادرای خونی
این برادری تنی نیست
دنیای این روزای من...
همقد تن پوشم شده...
انقدر دورم از تو که...
دنیا فراموشم شده...
حتی راه دشمنی رو هیچکی یادمون نداده...:((
بابا دمتون گرم مدتها بود دنبال همچین کتابی بودم.
ای..بداد من رسیده...تو شبای وحشت من8-)8-)8-)8-)8-)8-)8-)8-)8-)8-)
یاور همیشه مومن تو برو سفر سلامت
غم من نخور که دوریت برای من شده عادت

تو برام خورشید بودی تو این دنیای سرد
گونه های خیسمو دستای تو پاک میکرد
حالا اون دستا کجاست؟ اون دوتا دستای خوب؟
چرا بی صدا شده لب قصه های خوب؟؟؟؟
من که باور ندارم اونهمه خاطره موند.... عاشق یک اسمونو ....پشت یه پنجره مرد
اسمون سنگی شده... خدا انگار خوابیده....انگار از اون بالاها گریه هامو ندیده.................
یاد تو هر جا که هستم با منه...
ترانه های داریوش اقبالی
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک