این کتاب از مهمترین نمونه های رمان تاریخی فارسی است. داستان از زمان شاه طهماسب اول آغاز و به دیگر شاهان این سلسله ختم میشود که در سالهای پس از شهریور ۱۳۲۰ منتشر شده. «مسرور» که او را می توان از بزرگترین نویسندگان داستان های تاریخی ایران دانست، در «ده نفر قزلباش»، توانایی برجسته ای در روایت ماجرا، پرورش شخصیت ها، کاربرد زبان ویژه عصر صفوی و توصیف دقیق اوضاع اجتماعی و اداری و شیوه های گوناگون زندگی در آن دوران از خود نشان می دهد.به دوستانی که این کتاب و نخواندن سفارش می کنم حتما بخونید
کب مطالعه نمودم.مربوط به حواث و افرادی است که بین سلطنت شاه طهماسب اول تا شاه عباس اول به قدرت رسیدند.
ماخذ اصلی کتاب بایست "تاریخ عالم آرای عباسی" باشد.بعد شاه طهماسب ابتدا شاه اسماعیل دوم که سنی بود به قدرت رسید که بعد پنج ماه مسموم شد.بعد پری خانم دختر شاه طهماسب دو ماه حکومت کرد.بعد سلطان محمد خدابنده صفوی پدر شاه عباس به قدرت رسید.سپس شاه عباس در هرات با ضرب سکه و در تنگنا های عجیب تاج سلطنت را بر سر گذارد.
حوادث جنگ های شاه عباس با عبدا... خان و عبد المومن خان ازبک و شاهان عثمانلو از جمله متن است.داستان از انجا شروع می شود که ولیعهد و حرم طهماسب صفوی در راه هرات در خراسان به محاصره ازبک ها در میاید و هجده قزلباش ماموریت می یابد که نامه شاه مبنی بر خلاص کردخ ان ها از بیم ننگ و اسارات حرم شاهی را برسانند.در درگیری با سپاه ازبک هشت نفر کشته و ده نفر به قلعه می رسد و "ده قزلباش" شکل می گیر....ازبک فرار می کند...
دیدگاههای کتاب الکترونیکی ده نفر قزلباش
ماخذ اصلی کتاب بایست "تاریخ عالم آرای عباسی" باشد.بعد شاه طهماسب ابتدا شاه اسماعیل دوم که سنی بود به قدرت رسید که بعد پنج ماه مسموم شد.بعد پری خانم دختر شاه طهماسب دو ماه حکومت کرد.بعد سلطان محمد خدابنده صفوی پدر شاه عباس به قدرت رسید.سپس شاه عباس در هرات با ضرب سکه و در تنگنا های عجیب تاج سلطنت را بر سر گذارد.
حوادث جنگ های شاه عباس با عبدا... خان و عبد المومن خان ازبک و شاهان عثمانلو از جمله متن است.داستان از انجا شروع می شود که ولیعهد و حرم طهماسب صفوی در راه هرات در خراسان به محاصره ازبک ها در میاید و هجده قزلباش ماموریت می یابد که نامه شاه مبنی بر خلاص کردخ ان ها از بیم ننگ و اسارات حرم شاهی را برسانند.در درگیری با سپاه ازبک هشت نفر کشته و ده نفر به قلعه می رسد و "ده قزلباش" شکل می گیر....ازبک فرار می کند...