در چشم من طلوع کن
نویسنده:
اعظم طیاری
امتیاز دهید
بخشی از کتاب:
-ببین غزاله! من این حرفها سرم نمی شه. اگه یه هفته، ده روز شوهرت رو ول کنی ،قول می دم هیچ اتفاقی نیفته.
-عزیزم! گفتم که یه هفته مونده به عروسی می یام...الان اصرار نکن.
-نه جونم! این طوری نمیشه،تا تو نیای، نه لباس انتخاب می کنم، نه سفره عقد... حالا خود دانی. اگه روز عروسی برسه و کارهای من مونده باشه، تو مقصری.
...
-ببین غزاله! من این حرفها سرم نمی شه. اگه یه هفته، ده روز شوهرت رو ول کنی ،قول می دم هیچ اتفاقی نیفته.
-عزیزم! گفتم که یه هفته مونده به عروسی می یام...الان اصرار نکن.
-نه جونم! این طوری نمیشه،تا تو نیای، نه لباس انتخاب می کنم، نه سفره عقد... حالا خود دانی. اگه روز عروسی برسه و کارهای من مونده باشه، تو مقصری.
...
دیدگاههای کتاب الکترونیکی در چشم من طلوع کن
8-)8-)8-)
مرسي8-)8-)8-)
8-)