رسته‌ها

دیوان قصاید و غزلیات نظامی گنجوی

دیوان قصاید و غزلیات نظامی گنجوی
امتیاز دهید
5 / 4.7
با 67 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.7
با 67 رای
به کوشش: سعید نفیسی
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
188
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
kalltun
kalltun
1392/10/30

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی دیوان قصاید و غزلیات نظامی گنجوی

تعداد دیدگاه‌ها:
8

شعری زیبا از نظامی گنجوی:
" دیده اگر جانب خود وا کنی
در تو بود آنچه تمنا کنی
عاقبت از غیر نصیب تو نیست
غیر تو ای خفته طبیب تو نیست
چاره خود کن که طبیب خودی
همدم خود شو که حبیب خودی
پیرتهی کیسه ی بی خانه ای
داشت مکان در دل ویرانه ای
گنج زری بود در آن خاکدان
چون پری از دیده مردم نهان
جای گدا بر سر آن گنج بود
لیک ز غفلت ز غم و رنج بود
روز به دریوزگی از بخت شوم
شام به ویرانه درون همچو بوم
عاقبت از ناله و اندوه و درد
مرد گدا مرد و نهان ماند گنج
ای شده غافل ز غم و رنج خویش
چند نداری خبر از گنج خویش
گنج تو آن خاطر آگاه توست
گوهر تو اشک شبانگاه توست
از ره غفلت به گدایی رسی
گر به خود آیی به خدایی رسی " :x
[quote='kalltun']لازم است به آگاهی دوستان برسانم که بخش مربوط به دیوان اشعار نظامی گنجه‌ای به‌صورت کامل در سایت قرار گرفته است و بخش مربوط به شرح حال وی در این فایل موجود نیست.[/quote]
اهمیت شرح حالی که استاد نفیسی درباره نظامی نوشته است، کم از باقی کتاب نیست.
لازم است به آگاهی دوستان برسانم که بخش مربوط به دیوان اشعار نظامی گنجه‌ای به‌صورت کامل در سایت قرار گرفته است و بخش مربوط به شرح حال وی در این فایل موجود نیست.
خداوندا در توفیق بگشای
نظامی را ره تحقیق بنمای
دلی ده کو یقینت را بشاید
زبانی کافرینت را سراید
مده ناخوب را بر خاطرم راه
بدار از ناپسندم دست کوتاه
درونم را به نور خود برافروز
زبانم را ثنای خود در آموز
به داودی دلم را تازه گردان
زبورم را بلند آوازه گردان
عروسی را که پروردم به جانش
مبارک روی گردان در جهانش
چنان کز خواندنش فرخ شود رای
ز مشک افشاندش خلخ شود جای
سوادش دیده را پر نور دارد
سماعش مغز را معمور دارد
مفرح نامهٔ دلهاش خوانند
کلید بند مشکل هاش دانند
معانی را بدو ده سربلندی
سعادت را بدو کن نقش‌بندی
به چشم شاه شیرین کن جمالش
که خود بر نام شیرینست فالش
نسیمی از عنایت یار او کن
ز فیضت قطره‌ای در کار او کن
چو فیاض عنایت کرد یاری
بیارای کان معنی تا چه داری
[quote='trita']این کتاب ناقص است. 210 صفحه آغازین آن اسکن نشده است![/quote]
به مدیر مربوطه پیام شما جهت بررسی انتقال داده شد.
این کتاب ناقص است. 210 صفحه آغازین آن اسکن نشده است!
نظامی گنجوی
جمال‌الدین ابومحمد الیاس بن یوسف نظامی معروف به نظامی گنجوی بزرگ‌ترین داستان‌سرای ایرانی منظومه‌های حماسی عاشقانه به زبان فارسی است-
که سبک داستان محاوره‌ای را وارد ادبیات فارسی کرد.
زادگاه و کودکی
نام پدرش یوسف و نام مادرش رئیسه بود.زادگاه نظامی شهر گنجه (واقع در جمهوری آذربایجان کنونی) بوده‌است.
ازدواج
نظامی سه بار ازدواج کرد. آفاق اولین و محبوبترین زن نظامی بود. وقتی نظامی سرودن خسرو و شیرین را به پایان رساند آفاق از دنیا رفت
عجیب است که دو همسر دیگر نظامی نیز در سنین جوانی فوت کردند و مرگ هر کدام پس از اتمام یکی از آثار او اتفاق می‌افتاد.
تحصیلات
نظامی مانند اغلب اساتیدزمان خود از تمام علوم عقلی و نقلی بهره‌مندبوده.
در علوم ادبی و عربی کامل و در وادی عرفان و سیر و سلوک راهنمای بزرگ و سرمشق بشر بوده و در فنون حکمت از طبیعی و الهی و ریاضی دست داشته‌ است.
سبک نظامی
نظامی از شاعرانی است که باید او را یکی از استادان بزرگ زبان فارسی دانست.
وی از آن سخنگویانی است که مانند فردوسی و سعدی توانست به ایجاد و تکمیل سبک و روشی خاص دست یابد.

وی بانیروی تخیل و دقت در وصف مناظر و توصیف طبیعت و اشخاص و به کار بردن تشبیهات و استعارات لطیف و نو، در شمار کسانی است که بعد از خود نظیری نیافته‌است.


نظامی در بزم سرایی، بزرگ‌ترین شاعر ادبیات فارسی است.

به جرأت می‌توان گفت که او در سرایش لحظه‌های شادکامی بی همتاست، زبانش شیرین است و واژگانش نرم و لطیف، و گفتارش دلنشین.
اخلاق
در پاکی اخلاق ، نظیر حکیم نظامی را در میان کمتر شعری می‌توان یافت در تمام دیوان وی یک لفظ رکیک و یک سخن زشت پیدا نمی‌شود.
«فضیلت نظامی منحصر به شعر و شاعری نبوده و از جوانی به فنون ادب و تاریخ و قصص علاقه داشته و درتحصیل علم همت کرده و مخصوصاً درنجوم صاحب اطلاع بوده است-
چنانکه خود گوید:
هر چه هست از دقیقه های نجوم
با یکایک نهفته های علوم
خواندم و هر ورق که می جستم
چون ترا یافتم ورق شستم


وی بانیروی تخیل و دقت در وصف مناظر و توصیف طبیعت و اشخاص ، در شمار کسانی است که بعد از خود نظیری نیافته است.

از مخزن الاسرار:
ای همه هستی زتو پیدا شده
خاک ضعیف از تو توانا شده
زیر نشین علمت کائنات
ما به تو قائم چو تو قائم به ذات
هستی تو صورت و پیوند نه
تو به کس و کس به تو مانند نه
آنچه تغیر نپذیرد توئی
آنچه نمرده است و نمیرد توئی

خدایت خیر دهاد
وه که چه تحفه ی نیکو و مبارکی
دیوان قصاید و غزلیات نظامی گنجوی
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک