رسته‌ها

گیاه‌خواری, بهترین راه به سوی کمال

گیاه‌خواری, بهترین راه به سوی کمال
امتیاز دهید
5 / 4.2
با 46 رای
امتیاز دهید
5 / 4.2
با 46 رای
فهرست کلی کتاب:
پیش گفتار
بخش اول: گیاهخواری و سلامتی
بخش دوم: گیاهخواری و اقتصاد
بخش سوم: گیاهخواری و محیط زیست
بخش چهارم: گیاهخواری و جامعه، اخلاق و منطق

این کتاب در واقع تألیفی است برای نقد و بررسی همه جانبه ی گیاهخواری و مزایا و تأثیرات مثبت آن بر سلامتی، اقتصاد، محیط زیست و جامعه.
مؤلف نتایج حاصل از تحقیقات خود را در رابطه با تغذیه و سلامتی در این کتاب به اشتراک گذاشته و هم چنین از تجربیات و تحقیقات مختلف از جمله تحقیقات پرفسور خرسند، آرشاویر در آوانسیان (بنیان گذار خام گیاهخواری) و هم چنین مارکوس روتکرانز (خام گیاهخوار آلمانی) استفاده شده است و سعی بر آن بوده که در ۳۲۰ صفحه، بیشترین و مفیدترین اطلاعات به خواننده تقدیم شود.
مطالعه ی این کتاب به تمام عزیزانی که خواستار سلامتی و بهبود زندگی هستند، توصیه می شود.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
319
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
tarfandkhaneh
tarfandkhaneh
1392/10/16

کتاب‌های مرتبط

رساله ذهبیه - طب الرضا
رساله ذهبیه - طب الرضا
5 امتیاز
از 2 رای
معجزه انگور
معجزه انگور
4.4 امتیاز
از 20 رای
بهداشت آب
بهداشت آب
4.2 امتیاز
از 10 رای
خام خواری
خام خواری
4.6 امتیاز
از 27 رای
وگن برای زندگی
وگن برای زندگی
4.8 امتیاز
از 18 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی گیاه‌خواری, بهترین راه به سوی کمال

تعداد دیدگاه‌ها:
136
[quote='siawash110']1- ظاهرا ریشه اصلی بحث بر سر آزار و اذیت و درد و رنجی است که از ناحیه انسان ها به حیوانات زبان بسته وارد می شود
2- من خودم نیز ابتدا بر مبنای احساس ، مخالف گوشتخواری و کشتن حیوانات بودم ولی پس از مدتی تحقیق و بحث با یکی از دوستانم به نتایج زیر رسیدم :
3- ( همانگونه که یکی از دوستان به درستی اشاره کرده بود ) در گذشته های نه چندان دور ، مصرف گوشت در میان قدیمی ها بسیار اندک بود و جامعه برای تامین این مقدار گوشت - بیش از اندازه و نیاز واقعی - دست به احداث پرورشگاه و سلاخ خانه و . . . نمی زد بلکه به صورت خیلی طبیعی در خانه ها یا گله های روستاها تعداد کمی گاو و گوسفند وجود داشت و این حیوانات نیز طول عمر طبیعی خود را طی کرده و از لذت ازدواج نیز بهره مند شده ! و در زمان پیری کشته می شدند ( ضمنا به کسانی که مخالف کشتن حیوانات در سن پیری هستند می گویم که پیری هزار و یک درد و مرض و رنج دارد که اصلا قابل مقایسه با یک دقیقه درد و رنج مرگ نیست ! ایکاش گناه نبود من را هم در زمان پیری وقتی گرفتار امراض و . . . می شدم می کشتند ! )
4- پس اگر جامعه به وضع طبیعی سابق خود بر گردد و گوشت به میزان خیلی کم و از همان منابع معمولی (‌ و از حیوانات پیر ) تامین شود بهتر است در طبیعت نیز شیر و پلنگ به مقدار نیاز و آن هم از گوشت حیوانات مریض یا پیر استفاده می کنند . . .
5- ضمنا من پاسخی برای این سئوال ندیدم که گیاهان نیز درد را احساس می کنند چرا آنها را از زمین می کنید و می خورید ؟[/quote]
باید بگم که برای نمونه کشتن یک گاو درد و رنج یک لحظه ای و یک دقیقه ای نیست و این جانوران بیچاره با حس کردن بوی خون ترسیده و فرار می کنن و هرگز مرگ رو در برابر زندگی برنمی گزینند.شما به راستی آماده هستید گلویتان را در زمان پیری با یک کارد یا ساطور یا اره برقی ببرند و زمان درازی را در خون خود دست و پا بزنید؟؟؟؟ :O من بسیار گیاه خوارها رو دیدم که تنها با دیدن این کثیف کاری ها در جلوی چشم مردم -حتی بچه های کوچک- با دیدن کشتن شدن گاو و شتر و گوسپند و... که به هیچ روی هم کار بهداشتی ای نیست گیاه خوار شده اند.Paul McCartney به درستی می گه که اگه دیوار سلاخ خونه ها شیشه ای بود همه ی مردم جهان گیاه خوار می شدند.
نه همیشه چنین نیست و جانوران گوشت خوار همیشه جانوران مریض و پیر رو نمی خورن.ما گیاه خوارها می گیم خوراک ما گوشت نیست و انگیزه های گیاه خوار بودن آدمیزاد بسیار ساده و منطقی هست که پیشتر چندبار گفتم.
من هم با شما هم داستانم که آدم ها کمتر گوشت بخورن ولی آدم ها به این کار اعتیاد آور -گوشت خواری-خو گرفتن و دیگه نمی شه تنها گوشتشون رو از جانوران پیر و بیمار مهیا کرد.
برای نمونه اینجا رو ببینید که از زمانی که شما برگه اش را باز می کنید چه میزان جانور کشته می شوند: http://www.adaptt.org/killcounter.html
با این حال که پیشتر خیلی دراین باره نوشتم این بار تنها این پاسخ رو به پرسش بسیار بسیار تکراری شما می دم: -داره حالم بد میشه-
http://upload7.ir/imgs/2014-02/97061622455342940386.jpg

گیاهان نیز درد را احساس می کنند چرا آنها را از زمین می کنید و می خورید ؟
واینکه خدمت سیاوش عزیز عارضم بنده به سوال ایشان که :
درد گیاهی ونباتی از اقسام درد فیزیکیِ انسانی و حیوانی و اخلاقی نیست .( که بحث آن دیگر سر میگشاید به متونی فصیل تر و طولانی تر فلسفه)
یادم هست شما در گفتگویی اخیر از دوستی نقل نمودید که خورده شدن حیوان به توسط انسان خود تکاملی ست برای او .
که بنده هم گفتم این تکامل اگر به ضرر انسان اشرف باشد خود تنازلی ست عمیق در روح .
اما این تکامل در بعضی از گیاهان حتی صادق است ( البته به وسیله ی انسان نه )( شاید هم بله اما نه در انسان مدرن امروزی )
مثلا قارچی ریز وجود دارد که بعد از خورده شدن گیاه اصلی توسط اسب از مدفوع و خوارج آن حیوان سبز میشود .( با عرض معذرت اگر لفظ کمی بودار شد )
و هستند بسیاری از این قبیل . ...
نمیتوان در بحث خوردن انسان ، حیوان و گیاه را کنار هم گذاشت که این هم قیاسی ست خارج از کل .
حیوانی چون گاو مثل حیوانی دیگری همچون انسان از نگاه برخوردار است و حس و عشق و غریزه ی آمیخته به آفرینش . البته در رقابتی تنزل یافته به سطحی زیرین .
این دلیل نمیشود که هرچه در زیر است و پست و عقب افتاده در شعور ، از شکم انسانی قدرتمند سر دربیاورد .
.
[quote='irandoost_s']...جان لنون که ظاهرا خودشان هم از شهروندان بسیار عزیز ارامنه ما هستند......به تصور من و به تجربه من بزرگورانی که کاملا خامخوار و مخصوصا گیاهخوار شده اند نسبت به عوام جامعه از رقت قلب بیشتری برخوردارند....اجازه بذهیذ صریح بگویم من بسیاری از آثار مرحوم صادق هدایت را خوانده ام, آن مرحوم از زمره کسانی بود که گیاهخوار بود وعاقبتش بارقت قلبش دنیای باعظمت را باهمه ی اجرام سماویش برای خود قفس می شمرد و به زعم خودش خودرا رهانید و پرواز کرد که اگر مانده بود و طاقتش تاق نشده بود و آن خطا نکرده بود که شما هم می دانید جاودانه ی تاریخ فرهنگ و ادب ایران شده بود...اما بلا نسبت هیج حیوان گیاهخواری را سراغ ندارم که تجت انقیاد نباشد, همه مظلومند و طعمه ی گوشتخواران, و گوشتخواران همه سفاک و بی رحم اند ودرنده خو و برایشان هیچ موجود ضعیف تراز خودشان فرقی نمی کند از دم میدرند میخورند و می برند و من می گویم نه همه این و نه همه آن , خام گیاهخواری مرجح است.....ما انسان هستیم و دارای عقل و عواطف, شعور داریم و تاثبر پذیر از وقایع و حوادث روز مره, باید اغتدال داشته باشیم وهمه کارها و تصمیم گیری هایمان عقلانی باشد وانتخاب نوع غدا در خون رسانی به مغز نقش اساسی دارد و خدا هم گوشتخواری را به حد نیاز مجار دانسته است. درضمن اگر سبزی جات خوب شسته نشوند وضدعفونی نشوند ده ها بار زیانش بیشتر گوشت قرمز است , برای ضدعفونی سبزی را بعدازشستن و گرفتن گل ولای پنج دقیقه در آب پاک و افزودن مقداری نمک می توان خیساند وشست.باتشکر از کتابناک عزیز[/quote]
- نه من از شهروندان گرامی ارامنه نیستم اگر این رو از شناسه ی کاربریم می گید باید بگم که John Lennon شخصیتی بسیار شناخته شده در جهان هست,کمی پژوهش بفرمایید.
- شما گوشت بخورید و قصی القلب! (<--- اینو اینجوری می نویسن؟) باشید. این پروانه رو هم به ما بدهید که لطیف القلب باشیم!!
- من پیوند و یکپارچگی میان گفته های شما نمی بینم تنها می خواین از یک سری داده ها سریع به نتیجه گیری برسید -مانند بسیاری دیگر از کسانی که پیرامونم می بینم-.درباره ی هدایت باید بگم که گمان نمی کنم گیاه خواری اش پیوند زیادی با خودکشی وی داشته باشه -برخلاف دیدگاه کسانی که مانند شما فکر می کنن-پرسش من اینه که آیا تنها گیاه خوار ها خودکشی می کنن؟؟؟ آیا تنها گیاه خوارها دل رحم هستند و دارای ویژگی هایی که شما بر شمردین؟؟؟ می تونم خیلی زیاد درباره ی هدایت براتون بنویسم ولی تنها چند نکته رو اینجا می گم:هدایت از زمان خودش جلوتر بود و جامعه اون زمان -شاید هم بسیاری در این زمان- اونو درک نمی کردن و نمی کنن.هدایت دشمن خرافات بود که همه ی پیرامونش رو گرفته بود -حتی در فرانسه-.این چیزها و چیزهای دیگه باعث می شه که دیدگاه هدایت درباره ی زندگی و مرگ نادرست باشه.داستان مرگ هدایت رو بخونید.حالا هدایت مرگ رو راه نجات می دونست و خودکشی کرد چه پیوندی با گیاه خواری اش داره؟؟؟؟؟ این کار نادرستش هم تاثیری در جایگاهش نداره چون از دید من خوراک و حق زندگی و... گزینش های فردی هستند.از دید من و بسیاری هدایت بزرگ ترین نویسنده ی معاصر ایران هست چه ما خوشمان بیاید و چه نیاید چه گیاه خوار باشد و چه خودکشی کرده باشد...
- درباره ی انگیزه های گیاه خوار بودن آدمیزاد هم بسیار پیشتر گفتم.
- بله درباره ی سبزی درست می فرمایید تنها پیشنهاد می کنم درباره ی زیان های نمک هم پژوهش کنید.
اما در مورد گیاه خواری که بنده بیشتر کاربری کلمه ی سبز بودن را ترجیح میدهم.
در پیرامون کلام جاری شده ی دوستان و بزرگواران باید با حرف الکن خود تکمیل نمیایم که سبز بودن در غلغله ی رژیم ها و دستور ها و قوانین نمیگنجد .
اصل حرف بر سر ویتامین ها و پروتئن های مدیرترانه ای نیست که آنها همه قسمتی از فرعیات هستند .
بلکه سخن اصلی سبز گونگی بر صاف بودن و نیلی بودن روح ماورایی انسان است و برگشتن به ذات و جوهره ی عمیق الهی خویش .
اینکه سخن از اعتدال میرانید درست اما این اعتدال و این حلال خوری ها از جیب هایی دگرگونه درآورده شده اند .
اینکه بلا نسبت شما ما را تحت انقیاد خویش درمی آورید سخنیست عجولانه و ناشیانه .
که سبز بودن را کاری به قیود نیست . بلکه سبز بودن رهانیدن روح و ذات انسانی ست از چنگال افکار آمیخته به پلشتی ها .
و اینکه شما به شستن سبزی ها و شباهت دادن آنها به مضرات گوشت اشاره میکنید قیاسی ست مع الفارق . که شاید از کمبود جمله برای توجیه کلام است . ( بدون جسارت )
واینکه شما به کثرت از حد و حدود صحبت میکنبد خوب است اما اگر حد درست شناخته شود . نه اینکه با احکامی ضعیف حدود صادر شود .
جالب اینجاست که حد و حدود انسانی تازه از شناخت غذای خود شروع میشود . نه اینکه با انتخاب عذای صحیح، زیاده از حد شده و به خطا رفته باشد .
که این خوراک صحیح تازه نقطه ی صفریست برای درآوردن بشر از منفی ها ی پایین و رساندن آن به بینهایت .
ازه بذهیذ صریح بگویم من بسیاری از آثار مرحوم صادق هدایت را خوانده ام, آن مرحوم از زمره کسانی بود که گیاهخوار بود وعاقبتش بارقت قلبش دنیای باعظمت را باهمه ی اجرام سماویش برای خود قفس می شمرد و به زعم خودش خودرا رهانید و پرواز کرد که اگر مانده بود و طاقتش تاق نشده بود و آن خطا نکرده بود که شما هم می دانید جاودانه ی تاریخ فرهنگ و ادب ایران شده بود ( کپی شده ی حرف آقای ایران دوست )
ببینید آقای ایران دوست عزیز . همه ی حرف ها و همه ی جمله های صریح و از قلب و مغز درامده ی آدمی ربط پیدا میکند به خودش و به پیرامون عقلی اش و هیچ بسط دیگری مگر در خلال حقیقت داشتنش با هستی پیدا نمیکند . اینکه گیاهخواری با رقت قلب گره بخورد درست است ولی دیگر نمیتوان آن را با مسائل دیگر هم آمیخت . ( فرد موجود برای نقض کننده ی این رقت قلبی که شما میگویید جناب آقای هیتلر هستند که سرنوشتش را همه میدانیم ) ( در مقابل آن چارلی چاپلین و انشتین و برنارد شاو ها هم بوده اند و.. )
اینکه از نظر شما صادق خان هدایت گونه عاقبتی کدر داشت فقط دیدگاه نسبی شما را میرساند که البته این دیدگاه شما هم در جمله ی خود را رهانبد و پرواز کرد پارودوکسیکال میشود . صادق خطایی مرتکب نشد که این از سر تاق شدگی طاقت باشد یا نه . و اینکه جاودانه نیست . این هم نگاه شما را در خودش دارد . چندین دهه گذشته است و چند صد دهه نیز خواهد گذشت . همچنان بوف کورش در اوج قدرت جاودانگیست و حرف هایش ریشه در زمین و هوا . قفسی که هدایت از آن حرف میرانده تنگنایی از برای توجیه گیاهخواری اش نیست . هدایت روح آمیخته به هنری فراانسانی بود . این هنر و این احساس با کمترین لغزشی از پیرامون دچار رنجش میشود . دچار پژمردگی میشود . این به گیاهخواری ربطی آنچنان پیدا نمیکند . بلکه برش خورده در یک بعد دیگر گونه است .
.
[quote='irandoost_s']
به تصور من و به تجربه من بزرگورانی که کاملا خامخوار و مخصوصا گیاهخوار شده اند نسبت به عوام جامعه از رقت قلب بیشتری برخوردارند, شاید در منظر تفکرات بسیاری پسندیده باشد ولی من بدون هیچ ملاحظه ای عرض می کنم زیاده از حدش خطا است, روح انسان هم قبض باید و هم بسط تا قابلیت زندگی پیدا کند, قضات گرانمایه اگر رقیق القلب باشندبا شنیدن ماجراهای گوناگون به ستوه می آیند و نمی توانند بدور از انصاف و احساس حکمی صادر کنند, اینکه ذائما زانوی غم به بغل بگیریم و درد داشتن و نداشتن این و آن را داشته باشیم, نازک نارنجی و زودرنج باشیم البته مارا در مقابل تحمل آلام و سختیها ضعیف تر می کند..
[/quote]
دوستان عزیز! البته بحث اخلاقی برای گیاه خوار شدن، یکی از دلایل روی آوردن به این رژیم تغذیه ای است (مهمترین دلیل برای حقیر!) اما تنها دلیل نیست! حرف بر سر گزینش تغذیه سالم است و این که چه چیز تامین کننده نیازها بدن است و کمک کننده برای رسیدن به زندگی سالم و پربار! دوست خوبمان جناب "ایران دوست" زیبا فرمودید، اما من ترجیح می دهم این قبض و بسط روح را در جنبه های دیگر زندگی داشته باشم تا کشتن مخلوقاتی برای سیر کردن خودم! آن هم در حد افراط!! به عقیده بنده بهتر است بحث گیاه خواری خارج از جنبه اخلاقی بررسی شود (مبادا به یک نظریه شخصی تبدیل گردد،) و بیشتر به مزایا و معایب آن از نظر علمی بپردازیم. البته این حرف که مصرف گوشت بین ایرانیان بالا است یک زنگ خطری است که صدای آن هم به گوش می رسد (به آمار مرگ و میرها و دلایل آن توجه بفرمایید!!)
1- ظاهرا ریشه اصلی بحث بر سر آزار و اذیت و درد و رنجی است که از ناحیه انسان ها به حیوانات زبان بسته وارد می شود
2- من خودم نیز ابتدا بر مبنای احساس ، مخالف گوشتخواری و کشتن حیوانات بودم ولی پس از مدتی تحقیق و بحث با یکی از دوستانم به نتایج زیر رسیدم :
3- ( همانگونه که یکی از دوستان به درستی اشاره کرده بود ) در گذشته های نه چندان دور ، مصرف گوشت در میان قدیمی ها بسیار اندک بود و جامعه برای تامین این مقدار گوشت - بیش از اندازه و نیاز واقعی - دست به احداث پرورشگاه و سلاخ خانه و . . . نمی زد بلکه به صورت خیلی طبیعی در خانه ها یا گله های روستاها تعداد کمی گاو و گوسفند وجود داشت و این حیوانات نیز طول عمر طبیعی خود را طی کرده و از لذت ازدواج نیز بهره مند شده ! و در زمان پیری کشته می شدند ( ضمنا به کسانی که مخالف کشتن حیوانات در سن پیری هستند می گویم که پیری هزار و یک درد و مرض و رنج دارد که اصلا قابل مقایسه با یک دقیقه درد و رنج مرگ نیست ! ایکاش گناه نبود من را هم در زمان پیری وقتی گرفتار امراض و . . . می شدم می کشتند ! )
4- پس اگر جامعه به وضع طبیعی سابق خود بر گردد و گوشت به میزان خیلی کم و از همان منابع معمولی (‌ و از حیوانات پیر ) تامین شود بهتر است در طبیعت نیز شیر و پلنگ به مقدار نیاز و آن هم از گوشت حیوانات مریض یا پیر استفاده می کنند . . .
5- ضمنا من پاسخی برای این سئوال ندیدم که گیاهان نیز درد را احساس می کنند چرا آنها را از زمین می کنید و می خورید ؟
با تشکر از نظر لطف دوستان که اظهارات مرا خواندند, به عرض می رسانم, در کل موضوع, هیچ مخالفتی با فر مایشات جناب حان لنون گه ظاهرا خودشان هم از شهروندان بسیار عزیز ارامنه ما هستندندارم ( مرحوم آرشاویردرآوانسیان نویسنده این گتاب و موسس انجمن خامگیاهخواری در ایران هم از ارامنه ی شریف بودند) اما؛
به تصور من و به تجربه من بزرگورانی که کاملا خامخوار و مخصوصا گیاهخوار شده اند نسبت به عوام جامعه از رقت قلب بیشتری برخوردارند, شاید در منظر تفکرات بسیاری پسندیده باشد ولی من بدون هیچ ملاحظه ای عرض می کنم زیاده از حدش خطا است, روح انسان هم قبض باید و هم بسط تا قابلیت زندگی پیدا کند, قضات گرانمایه اگر رقیق القلب باشندبا شنیدن ماجراهای گوناگون به ستوه می آیند و نمی توانند بدور از انصاف و احساس حکمی صادر کنند, اینکه ذائما زانوی غم به بغل بگیریم و درد داشتن و نداشتن این و آن را داشته باشیم, نازک نارنجی و زودرنج باشیم البته مارا در مقابل تحمل آلام و سختیها ضعیف تر می کند, و بجای بروز خلاقیتها و استعداد ها برای رفع موانع و مشکلات حامعه از خود انعطاف نشان خواهیم داد و دایه ی دلسوز ترازمادر برای سرخوردگان و ورشکستگان اخلاقی جامعه می شویم و گناه سست عنصران عقب افتاده ی تربیت نا یافته را به گردن اقشار نخبه و مالمندانی که شب و روز در تلاش بهبود وضع و خال خود و حد اقل مجیط اطرافشان هستند می اندازیم, اجازه بذهیذ صریح بگویم من بسیاری از آثار مرحوم صادق هدایت را خوانده ام, آن مرحوم از زمره کسانی بود که گیاهخوار بود وعاقبتش بارقت قلبش دنیای باعظمت را باهمه ی اجرام سماویش برای خود قفس می شمرد و به زعم خودش خودرا رهانید و پرواز کرد که اگر مانده بود و طاقتش تاق نشده بود و آن خطا نکرده بود که شما هم می دانید جاودانه ی تاریخ فرهنگ و ادب ایران شده بود, شاید ربطی نداشته باشد و واقعیت با حقیقت تطابق نداشته باشد اما بلا نسبت هیج حیوان گیاهخواری را سراغ ندارم که تجت انقیاد نباشد, همه مظلومند و طعمه ی گوشتخواران, و گوشتخواران همه سفاک و بی رحم اند ودرنده خو و برایشان هیچ موجود ضعیف تراز خودشان فرقی نمی کند از دم میدرند میخورند و می برند و من می گویم نه همه این و نه همه آن , خام گیاهخواری مرجح است مضافا براین که هفته ای یکبار گوشت سفید ماهی پرچرب آب پز یا بخازپز و گاهی گوشت سفید مرغ از قسمت سنه و گاهی گوشت فیله بره بدون چربی اگر مصرف نشود خدای ناکرده به بیماری افسردگی هم مبتلا می شویم ما انسان هستیم و دارای عقل و عواطف, شعور داریم و تاثبر پذیر از وقایع و حوادث روز مره, باید اغتدال داشته باشیم وهمه کارها و تصمیم گیری هایمان عقلانی باشد وانتخاب نوع غدا در خون رسانی به مغز نقش اساسی دارد و خدا هم گوشتخواری را به حد نیاز مجار دانسته است. درضمن اگر سبزی جات خوب شسته نشوند وضدعفونی نشوند ده ها بار زیانش بیشتر گوشت قرمز است , برای ضدعفونی سبزی را بعدازشستن و گرفتن گل ولای پنج دقیقه در آب پاک و افزودن مقداری نمک می توان خیساند وشست.
باتشکر از کتابناک عزیز
[quote='irandoost_s'].... و نیز به کسانی که طرفدار خام گیاهخواری و یا گیاهخواری هستند توصیه می شود دربست هر مطلبی را که مطالعه می فرمایند قبول نکنند آرشاویر در آوانسیان برحسب تجربه ی خودش این کتاب را تالیف کرده ولزوما تاثیر هرنوع مواد غذائی روی افراد مختلف یکسان نیست وهمیطور صادق هدایت و دیگرانی که چنین کتابهائی نوشته اند.... پروتئین های گوشتی نیز لازم است و حداقل هفته ای یکبار به مقدار کم مصرف شوند, مخصوصا ماهی و غذاهای به اصطلاح مدیترانه ای, ایتالیائی ها و بعضی مناطق دیگر دنیا که متوسط عمرشان بالاتر از هفتاد سال است در سبد غذای روزانه شان ماهی وسبزیجات و میوه جات و روغن زیتون و روغن هسته ی انگوربه وفور وجود دارد....درخاتمه این عرایض توجه همه ی دوستان را به سبد غذایی ایرانیان باستان که متاسفانه امروزه جنبه ی تزئینی پیدا کرده جلب می کنم و آن؛ هفت سین است, سیب, سرکه, سنجد، سمنو, سبزیجات, سماق و سیر, به خواص فراوان هریک از آنها توجه فرمائید که اگر دوباره درسبد غذائی ایرانیان باز نشانی وافزوده شود درمانگاهها و بیمارستانهای ما پذیرای این همه بیماران جور واجور نخواهند بود.[/quote]
دوست گرامی پس من هم می تونم بگم دیدگاه های شما هم دیدگاه های فردی خودتان است و لزوما درست نمی باشد.من خودم رو مثال می زنم که 11 ساله لب به هیچ گونه گوشتی نزدم و تندرست ام .آدمیزاد از دید من به هیچ روی به پروتئین گوشتی نیازی ندارد.گیاه خواران زیادی هم در کشور خودمان گفته ی شما رو رد می کنند.کسانی رو می شناسم که 20 سال و یا برخی بیشتر گیاه خوارند.زیان های گوشت و ماهی و ... رو پیشتر بسیار گفتم و نیازی به دوباره گویی نمی بینم.با همه ی بخش های دیگه ی گفته هاتون به جز درباره ی عسل هم داستان هستم.از دید من اگه مردم بیشتر گیاه خواری کنند بیماران بسیار کمتری خواهیم داشت. من به جز سرماخوردگی -به دلیل خوردن همون هله هوله ها که گفتین- در این 11 سال گیاه خواری خاطرم نمی یاد بیمار شده باشم.به هیچ داروی شیمیایی هم نیازی نداشتم.من گوشت رو یک نیاز بدن نمی بینم به هیچ وجه بلکه اون رو یک خوی (عادت) اعتیاد آور می دونم ولی پیشنهاد شما رو برای کم تر خوردن گوشت پیشنهاد خوبی می بینم.من می گم حتی اگه یک وعده خوراک گوشتی نخورید و خوراک های سالم رو جایگزین کنید سالم تر خواهید بود.شوربختانه امروزه ایرانی ها بسیار زیاد گوشت می خورن که این اصلا نمی تونه خبر خوبی باشه.
.... و برای اطلاع بیشتر درمورد کاهو باید عرض شود کاهو آرامبخش, خواب آور و برای ریزش مو هم مفید است, ولی نباید زیاده روی شود ودر ضمن سکنجبین بازاری زیاد مفید نیست ( شکر و قند زیان آور است ) و بهتر آن است که با آبلیموی تازه و کمی روغن زیتون مصرف شود و نیزافرادی که علاقمند هستند با سکنجبین میل بفرمایند بهتر است مقداری انگبین یا عسل مرغوب را در آب جوشیده حل نمایند و کمی سرکه ی طبیعی به آن اضافه کنند و سپس خوب مخلوط کرده و با کاهو میل فرمایند,
و نیز به کسانی که طرفدار خام گیاهخواری و یا گیاهخواری هستند توصیه می شود دربست هر مطلبی را که مطالعه می فرمایند قبول نکنند آرشاویر در آوانسیان برحسب تجربه ی خودش این کتاب را تالیف کرده ولزوما تاثیر هرنوع مواد غذائی روی افراد مختلف یکسان نیست وهمیطور صادق هدایت و دیگرانی که چنین کتابهائی نوشته اند, مصرف سلولزها و فایبرها برای بدن بسیار لازم و دارای آنتی اکسیدان هستند و علاوه بر جلو گیری از سرطان و بیماری های صعب العلاج برای کسانی که مبتلا به یبوست مزمن ویا حاد هستندنیز بسیار لازم ومفید است, پروتئین های گوشتی نیز لازم است و حداقل هفته ای یکبار به مقدار کم مصرف شوند, مخصوصا ماهی و غذاهای به اصطلاح مدیترانه ای, ایتالیائی ها و بعضی مناطق دیگر دنیا که متوسط عمرشان بالاتر از هفتاد سال است در سبد غذای روزانه شان ماهی وسبزیجات و میوه جات و روغن زیتون و روغن هسته ی انگوربه وفور وجود دارد و از مصرف غذاهای سرخ شده و خوردن هله هوله وتنقلات مضر که بنا به دلایلی نام آنها برده نمیشود احتراز می کنند. سرتان را درد نمی آورم اگر می خواهید سالم باشید و سالم زندگی کنید و به تندرستیتان اهمیت می دهید بایدمراقب نوع تغذیه خود باشید« انظر الی طعامک» ببینید و دقت کنید چه می خورید, درضمن شیرینی جات از هر نوع آن هم غیر ضروری و هم غیر مفیداند واز عوامل مهم گرفتاریهای دیابت و سرطان هستند. درخاتمه این عرایض توجه همه ی دوستان را به سبد غذایی ایرانیان باستان که متاسفانه امروزه جنبه ی تزئینی پیدا کرده جلب می کنم و آن؛ هفت سین است, سیب, سرکه, سنجد، سمنو, سبزیجات, سماق و سیر, به خواص فراوان هریک از آنها توجه فرمائید که اگر دوباره درسبد غذائی ایرانیان باز نشانی وافزوده شود درمانگاهها و بیمارستانهای ما پذیرای این همه بیماران جور واجور نخواهند بود.
گیاه‌خواری, بهترین راه به سوی کمال
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک