رسته‌ها
گسست
امتیاز دهید
5 / 3.8
با 49 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 3.8
با 49 رای
گفتگو ،‌ دیالوگ ، مکالمه شرط اول و اساسی و ساده و در عین حال مهم برای ایجاد رابطه است . . . و اگر همین شرط ساده و پیش پا افتاده درست انجام نشود در دراز مدت کار به جاهای خیلی باریک و حتی جنگ کشیده می شود . . . گسست دوری قهر همگی ناشی از یک دیالوگ غلط است که خود ریشه در جهل و ترس بشری دارد . . . مجموعه کوتاه حاضر حاوی 47 گفتگوی کوتاه در زمینه های مختلف است گفتگوهایی که چه بسا من و شما نیز در طول عمر خود بارها مرتکب آن شده باشیم . . . به امید وفاق و اتحاد و آشتی نه تنها در سطح ایران که در سطح کلیه اقوام و ملل جهان . . .
تگ:
گسست
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
16
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
siawash110
siawash110
1392/07/13

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی گسست

تعداد دیدگاه‌ها:
285
سلام و خسته نباشید خدمت دوستان عزیز :)
خیلی خوشحالم که هر ازگاهی این حس خوب دور هم بودن رو با عزیزان کتابناکی تجربه میکنم
متشکرم از همه...
از همه کسانی که باعث نشر این کتاب و مجموعه های قبلی شدند
به امید کارهای بهتر و بهتر
:)
.
.
ساعت 9 شب کنار کتاب " میم مثل مینیمال " باشید که حاصل یک کار گروهی است نه فقط یک نفر.
نظر سنجی : .....
طرح جلد : ....
اطلاع رسانی : ....
یاری :.....
نویسندگان : شما
...منتظرتان هستیم با یلدای کتابناک.
.
دعای شب پیشواز افتتاحیه کتاب:(با صدای حزن الود و در حالی که محکم به سینه خود می زنید بخوانید):
پیلیز ابعد الاطوار الغریبه و الحاشیه من النوع الایرانی و الهکر الخبیثه و المنتقد الحسود من هذا المیم که عینهو مینیمال .الامین .
ترجمه:همون که می دونید.
تفسیر :واجب عینی و منجز است دوستان به پاس تشکر از عزیزانی که وقتشون را واسه اینکار گذاشتند ، از هر نوع حاشیه پرهیز و فعالانه نظرات ارزشمندشون را در مورد داستانها اعلام کنند و البت روزه سکوت به هر بهانه ایی در این مدت حرام اندر حرام و جایگاه آن سکوت کننده در سقر جهنم است.
منبع:(المباحث الوجودیه فی الکتب الموجودیه)
فروتنانه تقدیم به تمام خوبان همراه و همدل کتابناک که بهارش را دیده در خزان نکوچیدند و گرمای حضورشان تموز تیرگان را یادآور :
گاهی گریستن از نان شب هم واجب تر است ، از زمین سخت هیچ نمی روید .
نرم تر که شدی و رقیق و بی رنگ ، سر بر می آورد بذر امید از میان گل و لایت .
هیچ بارانی بی دلیل نیست ، وقتی رنگین کمان پشت بخار عینک دودی خورشید منتظر است.
گاهی بگرییم به رنج ها تا حل شوند نمی توانم ها در زلال جاری روح خسته، نخندیم به رنج و درد خود یا دیگران ،اگر پر باریم و رگ بودنمان هنوز یخ نزده است در عصر اسارت مصرف و رقابت تبختر.
گاهی ساده باشیم مثل باران و بخشنده مثل ابر و امیدوار چون خورشید .
گاهی باریدن از زنده مانی پیشی می گیرد اگر ،،، بخواهیم .
و بدانیم زندگی می تواندفرو غلطیدن یک بارش باشد ؛پشت شیشه ی اتومبیل با نوای ملایم موسیقی و همراهی دوستی که دلش گرفته در پس چهاردیواری تنهایی .
گاهی هیچ نباید گفت ، باید گوش شنوا بود و دست نوازش فقط،
بی ملامت ، توصیه ، و نصیحت ...
آدمیت شیرین است ،حتا در غم ها اگر،، زنده باشیم ، نه نفس کش...
هجرت
همین که توی غربتزار، گلای دوستی واشه
همینکه توی تنهایی، صدای سادگی باشه
دلیل بودنت میشه، تونجوای نبودن ها
که مرگ ازهیبت خنده ، زقامت تا کمرخم شه
یه کاری کن که مجنون شم
برای درد درمون شم
اگه دریا پر از خونه
شناگر من توی خون شم
همیشه حس تنهایی دلیل دل بریدن نیست
همیشه آبی دریا دلیل ساده دیدن نیست
شاید آغاز فرداها تو این تنهاییا باشه
همیشه قیچی هجرت برای ریشه چیدن نیست
یه کاری کن که شب هامون گدار نور ماهی شه
یه کاری که خطرداره ولی منجر به راهی شه
یه راهی که بره بالا توی دست کبوترها
که آدم عالمی باشه درآره سر توی سرها
همینکه شعرسبز من خیال روشنت باشه
امیدخوب فرداها ، گل پیراهنت باشه
طلب کاریم از این دنیا ، شکوفایی رویاها
یه روزی گل میده گلدون یه جایی توی فرداها
٢٧/٩/٩٢ ١٦:٤٨
قلندر نیمه تعمیر شده !
دوستان عزیر
خوشحالم سایت کتابناک هنوز دوستانی دارد که بپایش نشسته اند....عزیزان تا فردا شب شکیبا باشید.
حمایت از کتاب " میم مثل مینیمال" پشتیباتی از همه نویسندگان است.امیدوارم دوستان فردا شب در کنار کتاب باشند...
.
.
محسن جان نمیشه این نام فامیل بنده را اصلاح کنید ؟ بیک پور صحیح است نه بیگ پور;-)
[quote='sagaro']آقو ما رای سفید میندازیم [/quote]
من که تو چند گزینه هنوز هیچی نشده گرفتار شدم.:D:D
ولی به طور قطع هیچ کدوم از این گزینه ها خودم نیستم;-):-)
توجه کردید .قضیه همون اعتماد به نفسه که من کلا ازش بی بهره ام:D:D:D
دوستان گرامی
دیشب برای لحظاتی کتاب روی سایت قرار گرفت و من کتاب رو دانلود کردم...کتاب میم مثل مینیمال با جلد زرد و داستان های شب بی پایان، انسانیت، جرم، ریمایندر، استارت....
و بعد هم در قسمت نظرسنجی رای دادم ولی دیدم بعد از نظرسنجی نتایج آرا تغییری نکرد، این بود که توی همون صفحه پیام گذاشتم:من هرچی رای میدم ثبت نمیشه!
یه مداد با سر جویده شده و ورق های پخش شده بر روی میز و چشم های قرمز و خیره شده به مانیتور ،حکایت از انتظار و اضطرابی میداد که او را شدیدا درگیر کرده بود.
مدام صفحه را بالا پایین میکرد و با خود میگفت یعنی داستانم اول خواهد شد؟
اینقدر برای اول شدن عجله داشت که یادش رفته بود هنوز داستانش تایید نشده و کسی داستانش را نخوانده که بخواهد به او در این صفحه رای بدهد.
ولی یادش نبود که اینجا کسانی هستند که انگار برای رای دادن بیشتر از او اشتیاق دارند .آنها کلا دوست دارند رای بدهند.حالا به چه کسی و چرایش مهم نیست.
مهم رای دادن است.:D:O8-);-):-)
PDF
214 کیلوبایت
گسست
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک