رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر شما صاحب حقوق مادی این کتاب هستید، می‌توانید اجازه نشر رایگان نسخه الکترونیکی آن را به ما بدهید یا آن را از طریق کتابناک به فروش برسانید.
برای اطلاعات بیشتر صفحه «شرایط و قوانین فروش» را مطالعه کنید.
تاریخ مردمان عرب
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 45 رای
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 45 رای
.
معرفى اجمالى
تاریخ مردمان عرب، نوشته آلبرت حورانى، ترجمه فرید جواهر کلام‏ این اثر که در  ١٩٩١  به انگیزه شناساندن خاورمیانه و گستردن مطالعات خاورشناختى نوشته شد، مجموعه‏ اى سودمند درباره تاریخ قوم عرب به‏ ویژه بخش‏هاى گوناگون فکرى، اجتماعى، فرهنگى و سیاسى آنان از پیدایى اسلام تا روزگار کنونى است و به چگونگى پیوند ایرانیان با اسلام پاسخ مى‏گوید و درباره پیدایى امپراطورى بزرگ اسلامى و گسترش آن از کرانه‏ هاى اقیانوس اطلس تا اقیانوس هند، رویدادها و جنگ‏هاى بزرگ و کوچک و سرانجام فروپاشى آن سخن مى‏گوید.

ساختار
نویسنده عرب این کتاب کوشیده است که تاریخ عربان و عرب‏زبانان (مردم دیگر سرزمین‏هاى اسلامى) را بدون سوگیرى بنویسد. گزارش‏هاى وى در پنج بخش ( ٢۶  فصل) عرضه مى‏شوند و دوازده نقشه در پایان کتاب، خواننده را به موضوع آگاه‏تر مى‏سازد. نثر کتاب ساده و روان؛ اما موشکافانه و ریزبینانه است.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
kaydan
kaydan
1392/06/31

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی تاریخ مردمان عرب

تعداد دیدگاه‌ها:
154
[quote='']
تا در رگهای ما خون غیرتمند اوغوز خان جاریست . . . [/quote]
یا حضرت عباس !!
آن دوست المثنایت هم با این تصور که وکیل و وصی اعراب است نوشته است که: «هرچه بود نثار فرهنگ عرب کردین البته ایرانی جماعت که خود بزرگ بینی کاذب باعث شده هیچ ملت دیگری را نپسندند!» اما گویا خبر ندارد که اعراب آن قدر وکیل و وصی دارند که می‌توانند جزایر سه‌گانه و خلیج ما را عربی کنند و آب از آب تکان نخورد و دیگر نیازی نیست که ایرانیان هم با وجود آن همه صدماتی که از اعراب (از زمان امویان و عباسیان تا بعثیان و وهابیان) دیده‌اند، خود را این‌گونه خوار و خفیف کنند و به صف وکلا و حامیان و هواداران آنان بپیوندند!!!

جالب است که عقده سالاران و اوهام پرستان توان درک بسیاری از حقایق را ندارند چون تعصب کورکورانه و ذهن پریشان توان تعقل را چنان از انها ستانده است که بی گمان در سخنانشان اگر با ذره بین هم بگردی نشان منطق و اندیشه و خرد و احترام نخواهی یافت . چون یک کشور ادعای پوچی در مورد قسمتی از خاک ایران را دارد تمامی اعراب قابل توهین و فحش و دشنام هستند ؟ و ایا با این بهانه میتوان به تاریخ و هستی یک قوم در گستره ای پهناور توهین کرد ؟ ایا میتوان فرهنگ انها را نفی کرد ؟
اریا سالاران عقده ای فقط روابط بین ملتها و اقوام را با اندیشه های خرد کودکانه خود میسنجند . این عده حتی به اسلام نیز که باور اکثریت مردم ایران نیز هست چون خاستگاهش عربستان هست، توهین میکنند چون یاد نگرفته اند که باید به اندیشه و فرهنگ و دین و ... واقعی یک ملت احترام بگذارند .
عجیب است که در مقابل ادعای برادران افغانیشان در مورد خراسان بزرگ سکوت میکنند و در مقابل چرندیات قندیل نشینان اقلیم الت دست یهود مبنی بر الحاق چند استان ایران به اقلیم کردستان لبخند ملیح دخترانه میزنند ( همچنانکه در نظر خواهی یکی از دوستان در مورد نقشه کتاب کردستان غربی دیدیم که سکوت خائنانه کردند )
ما انقدر غیرت و شرف داریم که چنانکه با مالیخولیای اذهان بیمار عقده سالاران و جعلیات ناجوانمردانه خاله خرسان مبارزه میکنیم با هردشمنی که چشم طمع به خاک ما بدوزد نیز مبارزه خواهیم کرد و هیچ وقت در مقابل ادعا و یا تجاوز دیگران بمانند خائنان جوابمان را با سکوت و لبخند نخواهیم داد . تا در رگهای ما خون غیرتمند اوغوز خان جاریست دشمن جرات دست درازی نخواهد یافت خواه این دست درازی از طرف تفکرات قندیلی باشد خواه از طرف اعراب براي جزاير سه گانه . و از طرف دیگر به فرهنگ و عقاید دیگران نیز احترام میگذاریم و سعي در نفي و توهين به انها را نيز نداريم و با جعليات نيز مبارزه ميكنيم . و اين شعا ر و عمل ماست (( قبل از هرچيز انسان هستيم ))
و متاسفم برای کسانی که از سر حقارت و برای اینکه خودشان را بزرگ نشان دهند فقط بلدند جعل کنند جعلیات را بپذیرند و به ان ایمان بیاورند . و حتی جرات نظر دادن درباره یک نقشه شوم را نداشته باشند و خائنانه سكوت ذلت بار داشته باشند .
اگر اکدی ها عرب نبودند از چه قومی بودند؟ آشوری ها از چه قومی بودند؟بابل قدیم و جدید از چه قومی بود؟ آرامی ها و نبطی ها از چه اقوامی هستند؟ تمدن قوم سبا هم عرب نیستند؟ فنقی ها از چه قومی بودند؟
از هلال خصیب گفتی اما می دانی که فقط کناره های دجله و فرات به کمک کانال های آب حفر شده و بعضی جا ها بوسیله چاه آب سرسبز است و با آبو هوای گرم عربستان تفاوت چندانی ندارد.
جاهلیت عرب بیشتر از جاهلیت مردم تحت یوغ ساسانی نبود که موبدانش را طمعه سگ می ساختند و برای فراری دادن ارواح شریر از کنار مرده ها ، سگ گوش زرد را به کنار مرده می آوردند.
نعمت های بهشتی جنبه مادی هم دارد و شرابا طهورا برای ارواح نیست. بهشتیان با هم سخن می گوینند و ذکر سبحان الله و ... می گویند و زبانشان عربی است.
برتری قرآن نسبت به سایر کتاب آسمانی آشکار است.
(1)
[quote='fuzuli']پدران اعراب بنیانگذار چندین تمدن بزرگ از جمله اکدی ها ( سارگون اکدی اولین امپراتور بین النهرین) ، بابل قدیم ، بابل جدید ، تمدن آشور ، تمدن فنقیه ، تمدن قوم سبا و برخی از تمدن های محلی. وجود زبانی قدرتمند که نشانه قدرت زبان عربی نیز است. زبان اهل جنت و بهشت نعیم.[/quote]
اعراب به جز خویشاوندی زبانی هیچ‌گونه ارتباطی با اکدیان میان‌رودان ندارند و در فضایل آنان به هیچ‌وجه شریک و سهیم نیستند؛ آن مردمانِ متمدن و شهرنشین و نویسای میان‌رودان و هلال خصیب کجا و این بدویان بیابان‌گرد نانویسای صحراها کجا؟ زبان اعراب هم هر چقدر قدرتمند بوده، موجب پیشرفت و والایش آنان نشده بود و همین زبان نیز دو سه قرنی بعد از اسلام بود که صاحب خطی رسا و کامل شد و اگر آموزه‌های انسان‌ساز اسلام نبود، این مردمان همچنان در بدویت و جاهلیت قبلی خویش غوطه می‌خوردند؛ هرچند که این مردمان هنوز هم به جهت فریفتگی به ثروت‌های نفتی و وابستگی به حاکمان مستبد و متحجر خود، در حوزه‌ی علم و صنعت و هنر حرفی برای گفتن ندارند! نباید فراموش کرد که اسلام، برنامه‌ی هدایت و رستگاری بشر را، به جهت وضعیت فرهنگی و اجتماعی بسیار اسف‌بار تازیان، نخست از میان این مردمان آغاز کرده است.
عربی بودن زبان اهل بهشت هم از آن جعلیات و خرافه‌هایی است که معمولاً مطرح کنندگانش آن را در زمان «کم آوردن» طرح می‌کنند اما نتیجه‌ای نیز نمی‌گیرند! چرا که ارواح اهل بهشت بی‌نیاز از زبان و حلق و حنجره‌ی مادّی هستند!
(2)
آنچه برای من جالب است این است که شماها تاکنون ستاینده‌ی اهالی قدیم و جدید مغولستان بودید و حال به ستایش و تمجید و تبلیغ تازیان - با استفاده از تعبیرات و آرای پورپیرار - روی آورده‌اید! شماها به جز ایران هر کشوری را می‌ستایید و برایش سینه چاک می‌کنید و به‌خاطر نفرتی که از تمدن ایرانی دارید به تحسین و تبرئه‌ی هر قومی که خاک ایران را به توبره کشیده باشد روی می‌آورید. مگر همین اعراب نبودند که در حق ما ایرانیان چنین جنایت‌هایی را مرتکب شدند:
«پس از آنکه عبدالله بن عامر از فتح گور فارغ شد به سوی استخر شتافت و پس از جنگی بزرگ و به کار انداختن منجنیق آن را به جنگ فتح کرد و چهل هزار تن از پارسیان را بکشت و بیشتر آزادگان و بزرگان و اسواران را که بدان‌جای پناه آورده بودند نابود کرد.» (بلاذری؛ فتوح البلدان؛ ترجمه آذرتاش آذرنوش؛ تهران: بنیاد فرهنگ ایران، 1246، ص 262)
«ابن مهلب خلقی عظیم از مردم گرگان را بکشت و کودکان را به اسارت گرفت و کالبد کشتگان را بر دو جانب طریق بیاوبخت.» (همان، ص 188)
«[چون ایرانیان مغلوب شدند] خالد بگفت تا منادى وى میان مردم ندا دهد: «اسیر بگیرید، اسیر بگیرید، هیچکس را نکشید مگر آنکه مقاومت کند.» سواران گروه گروه از آنها را که به اسارت گرفته بودند مى‏آوردند و خالد کسانى را معین کرده بود که گردنشان را در رود میزدند و یک روز و شب چنین کرد و فردا و پس فردا به تعقیب آنها بودند تا به نهرین رسیدند و از هر سوى الیس همین مقدار پیش رفتند و گردن همه را زدند. مغیره گوید: بر رود، آسیاها بود و سه روز پیاپى با آب خون آلود قوت سپاه را که هیجده هزار کس یا بیشتر بودند آرد کردند ... کشتگان دشمن در الیس هفتاد هزار کس بود.» (محمدبن‌جریر طبری؛ تاریخ طبری؛ ترجمه ابوالقاسم پاینده؛ تهران: نشر اساطیر، 1375، ج4، صص 1494-1493)
اگر این اعراب درک درستی از پیام اسلام و کلام قرآن داشتند دست به چنین جنایت‌هایی نمی‌زدند و پیش از آن، در ماجرای سقیفه تا این حد به بی‌راهه نمی‌رفتند و پس از پیامبر این همه از ثقلین فاصله نمی‌گرفتند.
آن دوست المثنایت هم با این تصور که وکیل و وصی اعراب است نوشته است که: «هرچه بود نثار فرهنگ عرب کردین البته ایرانی جماعت که خود بزرگ بینی کاذب باعث شده هیچ ملت دیگری را نپسندند!» اما گویا خبر ندارد که اعراب آن قدر وکیل و وصی دارند که می‌توانند جزایر سه‌گانه و خلیج ما را عربی کنند و آب از آب تکان نخورد و دیگر نیازی نیست که ایرانیان هم با وجود آن همه صدماتی که از اعراب (از زمان امویان و عباسیان تا بعثیان و وهابیان) دیده‌اند، خود را این‌گونه خوار و خفیف کنند و به صف وکلا و حامیان و هواداران آنان بپیوندند!!!
پدران اعراب بنیانگذار چندین تمدن بزرگ از جمله اکدی ها ( سارگون اکدی اولین امپراتور بین النهرین) ، بابل قدیم ، بابل جدید ، تمدن آشور ، تمدن فنقیه ، تمدن قوم سبا و برخی از تمدن های محلی.
ظهور حضرت محمد (س) آخرین فرستاده خدا و بزرگترین انبیا در میانشان ، حضور ائمه ی بزرگوار ، انتساب قریش به حضرت اسماعیل بن ابراهیم خلیل الله.
وجود زبانی قدرتمند که اعجاز قرآن نشانه قدرت زبان عربی نیز است. زبان اهل جنت و بهشت نعیم.
قسمت اول
سلام دوستان .
هرچه بود نثار فرهنگ عرب کردین البته ایرانی جماعت که خود بزرگ بینی کاذب باعث شده هیچ ملت دیگری را نپسندند در موقعیتش هرچه دلشان میخواهد توهین نثار دیگران میکنند .
زنده به گور کردن دختران در میان اعراب جاهلیه کار خیلی بدی بود یعنی جنایت تمام عیار بود . اما ببینیم تقریبا در همان دوران در ایران چه میگذشت .( در نظر داشته باشید به هیچ عنوان قصد بنده تخریب یا توهین به دین یا گروه خاصی نیست و صرفا جهت مقایسه عنوان میگردد )
راه های پاک شدن زن از عادت ماهانه از نگاه زرتشت
.
اوستا ، وندیداد ، فرگرد 16 بند 12 :زرتشت گفت : زن دشتان ( یعنی زنی که در زمان عادت ماهانه : پریود قرار دارد ) بعد از قطع شدن خون باید کارهایی را انجام دهد تا از آلودگی پاک شود . از جمله اینکه :1. باید سه گودال حفر کنند . در دو گودال اول این زن باید خودش را با ادرار گاو بشوید و در گودال سوم خود را با آب بشوید .2. سپس باید 200 مورچه دانه کش را از بین ببرد .
نگاه کنید به :
اوستا ، گزارش دکتر دوستخواه ، انتشارات مروارید ، تهران ، چاپ شانزدهم، نسخه انجمن زرتشتیان آلمان ، ج 2 ص 838
+
زرتشت گفت : مردان باید از زنان و ماده سگها سرپرستی کنند .
در اوستا ، وندیداد ، فرگرد 15 بند 19 آمده است که اهورمزدا به زرتشت میگوید :
این خویشکاری هر اشون مردی است که هر مادینه بارداری را خواه دوپا ، خواه چهارپا ، خواه زن ، خواه ماده سگ نگاهدار باشد.
+
کشتار غیر زرتشتیان
اهورامزدا به زرتشت گفت : اشموغ را بکشید تا برکت به سرزمین برگردد .
در اوستا ، وندیداد ، فرگرد 9 ، بند 55 - 56 ، اهورامزدا به زتشت میگوید اگر میخواهید برکت به سرزمین تان برگردد باید اشموغ را بکشید و تا سه روز شادی کنید :
+
هدیه دختران به موبدان زردتشتی
در کتاب اوستا ، وندیداد ، فرگرد 14 ، بند 15 امده است یکی از راههای پاک شدن از گناه این است که گنهکار ، خواهر یا دختر نوجوان 15 ساله ی خود را به همراه گوشواره و پول و ... به اشون مردان ( زرتشت و شاگردانش ) پیشکش کند .
بقیه در کامنت زیر
قسمت دوم
+
در اصطلاح وندیداد کلمه «دشتان» به معنی قاعدگی، عادت ماهانه زنان کاربرد دارد و احکام بسیار پیچیده و سختی به دنبال دارد، چنین زنی باید دور از دیگران و در «دشتانستان» که جایی متروک و دور از آتش و آب و مردمان است ساکن شود. در ظرف های فلزی کم بها به او غذا می دهند لکن باید غذای کم بخورد تا نیرو نگیرد. بعد او را با گمیز (ادرار گاو) در دو گودال شستشو می کنند سپس در گودال سوم با آب شستشو می شود. و در تابستان باید 200 مورچه بکشد و اگر زمستان بود باید 200 حشره گزنده و آسیب رسان را از بین ببرد. حال اگر زنی بچه مرده به دنیا آورد باید او را در آلونکی دور از آب و آتش و مردم حبس کرد او باید 3 یا 6 یا 9 جام گمیز«ادرار گاو نر» بنوشد تا رحم او پاک شود. بعد از آن می تواند شیرگرم مادیان یا گاو را بنوشد ولی نمی تواند آب بنوشد تا 3 شب باید به این گونه بماند بعد از 3 شب تن و جامه خود را با گمیز آمیخته با خاکستر و آب در کنار 9 گودال بشوید بعد تا 9 شب بدین منوال تنها می ماند. بعد از آن تن و جامه خویش را با ادرار گاو و آب می شوید تا پاک شود.
+
زن ماشین تولید برده و ثروت( فاحشگی شرعی ساسانی زرتشتی)
یکی دیگر از حقوقی که فقه زرتشتی به موجب متن پهلوی «ماتیگان هزار دادستان» برای مردان قائل شده و به رسمیت شناخته، اجازه و اختیار اجاره دادن زن است. مرد می‌تواند زن خود را به دفعات برای مدتی معین و در ازای دریافت وجه یا بدون آن به مرد دیگری واگذار کند.
در چنین مواقعی رضایت داشتن یا نداشتن زن شرط نیست و فقط رضایت شوهر و مرد دوم کفایت می‌کند.
برخی دیگر از شرایط اجاره دادن زن چنین بوده که فرزندان احتمالی که به وجود می‌آمده‌اند، به شوهر زن تعلق داشته‌اند؛ اما تا زمانی که زن در خانه مرد دوم بوده، نگهداری و مخارج زن و فرزندان او به عهده همان مرد بوده است.
چنانچه آن زن، کنیز (برده) اربابش بوده باشد، در اینصورت نیز صاحب کنیز می‌توانسته زن را به دفعات به مردان دیگر کرایه دهد.
فرزندان حاصل از این اجاره دادن‌ها به ارباب تعلق داشتند و به عنوان برده به فروش می‌رسیدند.
برای آگاهی بیشتر بنگرید به:
بارتلمه، کریستین، زن در حقوق ساسانی، ترجمه ناصرالدین صاحب‌الزمانی، چاپ دوم، تهران، ۱۳۴۴؛ و نیز بخش‌های گوناگون متن پهلوی «ماتیگان هزار دادستان»،
+
تقدیس سگ:
در وندیداد سگ از مقام بسیار بالایی برخوردار است و احکام زیادی را به خود اختصاص داده است. به عنوان مثال، هر کسی استخوانی سخت و ناجویدنی به سگ گله و خانگی بدهد مجازات «پشوتنو» را به دنبال دارد. همچنین اگر سگی را بترساند به گونه ای که در گودال افتاده و آسیبی ماندگار به او برسد، باز مجازات پشوتنو به دنبال دارد. اصطلاح پشوتنو به معنی مرگ ارزان، گناه نابخشودنی که مرتکب آن با دادن تاوان بخشوده نمی شود و در بعضی مواقع به معنی گناهی که مجازات آن دویست تازیانه «اسپهه ـ اشترا» و دویست شلاق «سروشو ـ چرن» است. آمده است. از دیگر احکام مربوط به سگ مجازات کسی است که سگ آبی را بکشد، او برای جبران عمل خود باید ده هزار بسته هیزم سخت خشک، ده هزار هیزم نرم خشک از چوب های خوش بو، ده هزار برسم (شاخه های تازه بریده شده) ده هزار شیر پاک و... را به روان سگ آبی بدهد بعد ده هزار مار، ده هزار سگ نمای (گربه)، ده هزار سنگ پشت، ده هزار قورباغه ای که در خشکی زندگی می کند، ده هزار مور دانه کش، ده هزار مور گودال کن، ده هزار کرم خاکی، ده هزار مگس را کشته و ده هزار گودال ناپاک را پر کند و ده ها کار دیگر که هر کس از شنیدن آنها حیران می ماند. همچنین مجازات کسی که پیکر مرده سگی را بر زمین بیندازد دو هزار ضربه شلاق است.
با سلام
دوستانی که اعراب رو وحشی و بی فرهنگ می دونن برسونم پس چرا این اعراب وحشی زیباترین اشعار و یکی از قوی ترین زبونهای دنیا رو دارند. ببنید شعر فارسی بالاخص غزل وام دار ادبیات عرب هستش. بییاین منطقی فکر کنیم و تحت تاثیر بعضی کتاب های ضد عربی نباشیم. بهتره یه چند تا از شعرهای عربی زمان قبل از اسلام رو بخونیم تا به زیبایی شعر عرب می ببریم. دوستی که بزرگترین سرمایه یک عربرفرش ایرانی و شمشیر می دونسته واسش سوال پیش نمیاد کسب که به قول شما سالی یکبار حموم نمیرفته فرش ایرانی و غیررایرانی رو می خواسته واسه چی؟

آزاد میاندیشم :
عرب دارای هیچ فرهنگی نبوده که کسی بخواهد از روی نژادپرستی آن را زیر سوال ببرد حتی قواعد زبانشانم کاملا مشخص نبوده چه برسد به اینکه زبانشان را در بین خودشان تصریف و قاعدش را تحلیل کنند و .....

آزاد میاندیشم:
بله عربها در قدیم علاوه بر زنده به گور کردن دختران کارهای زشت ناپسند دیگری هم میکردن اتفاقا این سوال شما باید بررسی بشه نه فرهنگ عرب به تنهایی که دوستمون rupa هم تصور نکنه ما قصد داریم فرهنگ عرب رو زیر سوال ببریم نه ما میخوایم تاثیرات فرهنگ عرب بر فرهنگ خودمون رو بررسی کنیم
...
نه ! ما قصد نداریم فرهنگ عرب را زیر سوال ببریم. ما قصد داریم بگوییم عرب دارای هیچ فرهنگی نبوده است !!
دروغگویی یکی از کارهای زشت و ناپسندی است که بیش از هر جایی در فرهنگ ایرانیان رواج دارد.
نه! ما قصد نداریم فرهنگ عرب را زیر سوال ببریم. ما قصد داریم بگوییم عرب دارای هیچ فرهنگی نبوده . نه ! ما قصد نداریم .... ما قصد داریم دروغ بگوییم ... نه ! ما ...
تاریخ مردمان عرب
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک