رسته‌ها
کریم شیره ای و ناصرالدین شاه
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 184 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 184 رای
نمایش در دو پرده

توضیحات : کَریم شیره‌ای دلقک مشهور دربار ناصرالدین شاه قاجار بود. از رعایت ادب به شاه و مقربان درگاه و شاهزادگان معاف بود و اجازه داشت هر موقع، در هر کجا، نسبت به هر کس، هر چه دلش می‌خواهد بگوید. در زمان خفقان سیاسی ناصرالدین شاه، کریم شیره‌ای با ایهام و کنایه و با شدیدترین عبارات و الفاظ طنزآمیز از سفرهای شاه قاجار -که در آن زمان هزینه‌های زیادی را درپی داشت- انتقاد می‌کرد و باعث شادی شاهزادگان و درباریان و شخص شاه می‌شد. محبوبیتش نزد شاه باعث شد که زمانی که وی مرد سه روز عزای عمومی اعلام شود.

بخشی از کتاب:

آدم ها :
کریم شیره ای؛ در آغاز در نقش ناصرالدین شاه ظاهر می شود، در نقش خودش کلاه بوقی بر سر، قبایی چهل تکه و رنگارنگ به بر، ریش و سبیل عاریه دارد. صورتش را می تواند به تناسب بازی در صحنه با وسایلی که همیشه به همراه دارد، آرایش کرده و تغییر دهد.اشیاء مسخره ای به خود آویزان کرده است. دایره زنگی و بوق یا شیپوری به همراه دارد و بتناسب صحنه از آنها استفاده می کند. بخوبی دایره می زند، می تواند ماسک های مختلف و مسخره به همراه داشته باشد و به تناسب صحنه استفاده کند.
ناصرالدین شاه : در آغاز در نقش کریم شیره ای ظاهر می شود، در نقش خود لباس شاهانه ای بتن دارد ….
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
50
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
shahab1182002
shahab1182002
1388/07/24

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی کریم شیره ای و ناصرالدین شاه

تعداد دیدگاه‌ها:
15
با تشکر عزیز پس از خواندن نظر میدهم
زندگی جنبش جاری شدن استازتجلیگه آغاز حیات تا به جایی که خدا می داند;-)
اتفاقاً خيلي نگران موهامم.به خاطر همين درس خوندن و حرص و جوش و عصبي شدن ريزشش زياد شده.كم پشت داره ميشه.ولي هنوز در اون حد نشده كه تو خوشحال بشي.به نظرم بري طالع بين يا آينه بين و فال گير بشي موفق ميشيا.تو خودت دست گلي چلچله جون.(البته گل خرزهره):D نه شوخي كردم.گل رز قرمزي.
آخی تو صفحه هاش رو نگاه نمی کنی اینی وای به روزی که نگاهم کنی .:D آفرین نگاه نکن.:D
آخ آخ ببخشید من یه سو ء تفاهمایی شده بود برام ، من چند وقته می بینم موهات یکی بود یکی نبود غیر از یه تار مو روی کله حسام هیچی نبود شده ها فکر می کردم کسی کنده برات تا حالتو جا بیاره ، نگو ا ز درس خوندن زیاده . آخ آخ ببخشید . بالاخره انسان جایز الخطاست دیگه . عیبی نداره سعی کن در حفظ و حراست از اون یه تار مو حتی الامکان کوشا باشی . که اونم از دست ندی . :Dولی خیلی جذاب شدی شاید م خودتم این چند وقته از رفتار اطرافیانت متوجه شده باشی .آخی نازی.:xmas:
یه توصیه کتابناکی به اندازه درس بخون همیشه بخون.
درضمن اگه تو دست گلای منو جمع و جور می کنی کی گلستانای تو رو سر و صورت بده جناب.
چلچله جون من اصلاً به صفحش نگاه نميكنم.هر جا اسم شما باشه ميام ببينم باز چه دسته گلي آب دادي تا جمع و جورش كنم:D راستي دلم برات تنگ شده پررو.ببخش.واقعاً درسام خيلي زياده.
راستی حسام یادم رفت تو این صفحه چی کار می کنی تو بی جنبه ای کار دستمون میدیا دیگه تو این جور صفحه ها نیا آفرین پسر خوب بعدا رضا ی بیچاره نمیتونه جواب مامانتو بده ها.
آخ آخ حسام باز تو اومدی ، شانس آوردی انقدر امروز کیفم کوکه که نگو . بهت هیچی نمی گم بچه خرخون پر رو ، ولی از راهنماییت ممنون . واقعا من قضیه این کدهارو نمی دونستم آیا ؟ :-(
کریم شیره ای و ناصرالدین شاه
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک