آفرینش انسان و ماتریالیسم

.
شرحی از کتاب :
موجودى که هر یک مصداقى از آنیم، به‏ خوبى با آن آشناییم و با همه‏ صفات، حالات، ویژگى‏ ها و آثار آن تنگاتنگ درگیریم ..ماهیت، محتوا و موجودى او کدام است؟ به‏ راستى ، حقیقت انسان چیست؟
اگر نگوییم اصلى‏ ترین پرسش، دست‏کم یکى از اساسى‏ ترین دغدغه‏ ها براى بشر در دامنه‏ تاریخ و گستره‏ زمان، پرسش از حقیقت ، هویت، ذات و نهاد خود اوست. آدمى همیشه و همواره خواسته است که «خود» را بازشناسد و از بیرون، درون، زوایا و از اسرار خویش آگاهى یابد. تا چه اندازه بشر در این کوشش مدید، تلاش‏هاى بایسته داشته و به نتایج شایسته دست یافته است، از خود او باید پرسید..
در سیر این ماجرا، از اصل‏ ها و ایده‏ ها و نیز برداشت‏ها و پیام‏هاى مکاتب بشرى نباید غفلت ورزید. در طول عمر چند هزار ساله‏ انسان بر کره‏ ارض مکتب‏ هاى فکرى، علمى، فلسفى و اجتماعى بسیارى پدید آمده‏ اند که هر یک پیرامون عالم وجود و پیکره‏ عظیم هستى و موضوعات، عناصر و اجزاى آن سخن‏ ها گفته و اصل‏ ها و قاعده‏ ها بنا نهاده‏ا ند. وجود انسان و سیماى بود و نمود او نیز به عنوان یکى از اصلى‏ ترین ارکان و شاخص‏ ترین چهره‏ هاى عالم هستى، از شمار این سوژه‏ ها غایب نبوده و همواره در تیررس افکار و نظریات تند و تیز و گاه ملایم و متعادل و زمانى کند و نارس این مکاتب قرار داشته است.
در این باب، هر یک از این مکتب‏ها سخنى گفته و فرهنگ و دیدگاهى پدید آورده ‏اند و هر کدام «انسان» را به گونه‏ اى دیده و به شکلى تصویر نموده‏ اند که نوشتار حاضر، این پژوهه را به بررسى دیدگاه داروین در چگونگى پیدایش انسان و نظرگاه رهبران و پایه‏ گذاران کمونیسم و دیدگاه رایج مادى گرایى درباره‏ انسان و نقد آن ویژگى مى‏دهد.
سوگ‏مندانه باید گفت: غالب فرهنگ‏ ها و مکتب‏ هاى بشرى بر بشر و شناخت او آگاهانه و ناآگاه ستم روا داشته و به خوبى از عهده‏ شناخت و شناساندن وى بر نیامده‏ اند.

کتاب در ۴ فصل با عناوین؛
مقدمه ای بر شناخت انسان،
آفرینش و داروین
آغاز حیات و دیدگاه دین
انسان و اقتصاد
تنظیم شده است.