داستانهای کوتاه کافکا
نویسنده:
فرانتس کافکا
مترجم:
علی اصغر حداد
امتیاز دهید
در بخشی از مقدمه کتاب آمده است:
برخی از آثار گردآمده در این مجموعه را نمیتوان داستان نامید. اصولا کاربرد مفاهیمی همچون داستان و یا قصه در مورد بخش اعظمی از نوشتههای کوتاه کافکا چندان خالی از اشکال نیست زیرا این آثار اشکال ادبی دیگری همچون حکایت و تمثیل را هم در بر میگیرد...داستانهای به جا مانده از کافکا آن بخش از آثار او را در بر میگیرد که ماکس برود از میان دست نوشتههای دوست فقید خود گردآوری کرد و به مرور به چاپ رساند. برخی از این آثار کاملاند و برخی حالهوایی طرحگونه دارند و برخی ناتماماند.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی داستانهای کوتاه کافکا
موش گفت : دریغا که جهان هر روز کوچکتر می گردد! در آغاز به قدری بزرگ بود که می ترسیدم، هی می دویدم و می دویدم، و خوشحال بودم که سرانجام در دوردست دیوارهایی در راست و چپ می دیدم، اما این دیوارهای دراز چنان زود تنگ شده است که من دیگر در آخرین اتاق هستم، و آنجا در گوشه تله ای هست که من باید تویش بیفتم.
گربه گفت : "فقط باید مسیرت را تغییر دهی" و آن را بلعید.
کافکا
. . . از میان میله ها چشم به اتوبوسی دوخت که لحظه ی بعد سقوط او را به آسانی هر چه بیش تر در غرش خود خفه می کرد.
آهسته گفت : (( پدر و مادر عزیز ، من که همیشه شما را دوست داشتم )) و دست ها را رها کرد تا سقوط کند.
در آن لحظه بر روی پل رفت و آمدی در جریان بود که گویی سر پایان نداشت.
صفحه 64 کتاب
ینی دارم درست میبینم
کارش خیلی درسته
یادداشت ها
هیچ کتابی وجود نداره که توی این سایت پیدا نشه یا در آینده به سایت اضافه نشه و به عبارت دیگه هر کتابی توی کتابناک پیدا میشه مگر اینکه خلافش ثابت بشه
* «عـزی نگرا» یه عبارت کنایی محلی در لهجه ی یکی از شهرهای ایرانه و معنای دست مریزاد میده و بیشتر در حالت تعجب شدید گفته میشه
نامه به فلیسه
منهم پارسال همین رو در کرج 25تومن گرفتم همراه کتاب تسخیر خوشبختی راسل(15تومن)و دیدم که نسخه ی الکترونیکی فارسیش توسط بابانوئل فرهنگی عزیز سایت(فرهاد) آپلود شد که خوشحال هم شدم
اما لذتی که کتابهای چاپی داره چیز دیگه ای نداره،و شما این رو همیشه دارید،مهم لذتیه که شما میبرید،خیلی خوب میشد همه این کتابهای کم نظیر رو بخونند