رسته‌ها
هولوکاست؛دروغ بزرگ یهودیان
امتیاز دهید
5 / 3.1
با 616 رای
امتیاز دهید
5 / 3.1
با 616 رای
63 پرسش و پاسخ درباره هولوکاست
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
55
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
ali_irani
ali_irani
1388/07/22

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی هولوکاست؛دروغ بزرگ یهودیان

تعداد دیدگاه‌ها:
767
نمیدانم چرا همه چیز را به دولت و انتخابات و .. ربط میدهید!!!
باباجان!این موضوع را آقای رژه گارودی طرفدار خاتمی نیز بیان کرده و درباره اش کتاب نوشته!اصلا به این مسائل ربطش ندید و دست مایه قرار ندید لطفا!(!)
به شما توصیه میکنم این موضوع را فارغ از این مسائل پیگیری و درباره اش بحث کنید.(!)(!)
در اینده ای نزدیک راجع به این موضوع مطالبی میگذارم.
چرا دولت کودتا تلاش می کند واقعه هولناک هولو کاست را انکار کند؟ این واقعه منحصربفرد در فاصله سالهای 1939تا 1945میلادی یعنی قبل از تشکیل دولت اسراییل روی داده است. تمام اسناد و مدارک غیر قابل انکار ان موجود است. جنایتکاران حزب نازی در دادگاه معروف نورنبرگ تمام جزییات این جنایات هولناک و ضدبشری را تشریح کردند. ادولف ایشمن و رودلف هس از مسئولین و امرین جنایات فوق با افتخار نسل کشی یهودیان را تایید کردند!! فیلمهای مستند و واقعی از اردوگاههای داخائو و اشویتس و دیگر اردوگاههای مرگ موجود است. بازماندگان ان نسل کشی هولناک همه ان واقعه وحشتناک را بیاد داشته و تایید می کنند. صرف نظر از تبلیغات دولت اسراییل و استفاده یا سو استفاده از جریان فوق ماهیت جنایات انجام شده را عوض نمی کند. این حماقت محض و نشانه بلاهت است که برای محکوم کردن دولت اسراییل واقعیات و حقائق تاریخی را انکار کنیم.
ای کاش عداوت با اسراییل برای حمایت از حقوق فلسطینیان بود نه بهره برداریهای تبلیغاتی !!!!!!
ازاظهار نظر جناب اقای علی منصوری بینهایت خوشحال شدم. خوب نوشته است و منطقی. من در تلویزیون یک صحنه ای دیدم که هروقت به ان فکر می کنم معذب می شوم. در حسینیه جماران اقای خمینی ( که همه ما را فریب داد) دران بالا نشسته بود. چهره اش رنجور و بیمار بود فکر کنم محمدی ری شهری( خداوند اورا نیامرزد چون دربازداشتگاه به صورت مرحوم شریعتمداری سیلی زد) بود که دست ناتوان خمینی را نگه داشته بود تا حضار بادمجان دورقاب چین به نوبت می امدند و دست اورا می بوسیدند! ایا خمینی ازاین عمل دچار چندش نمی شد؟ چگونه به خودش اجازه می داد که دیگران اینچنین تحقیر شوند؟ ایا او حاضر می شد از صمیم قلب جلو دوربینها دست یک وزیر کابینه را ببوسد؟
بیماری نزد من امد و بخاطر راهنمایی که کرده بودم مشکلش حل شده بود ناگهان خم شد که دست مرا ببوسد! دستم را بسرعت کشیدم و نمی دانید چه احساس بدی به من دست داد! احساسی چندش اور!! من مدارج فلسفی حوزوی فقهی اخلاقی و هر چه اسمش را می گذارید را طی نکرده ام چگونه نتوانستم تحمل کنم ولی وی توانست؟ لطفابگویید توجیه درست و منطقی عمل وی چه بود؟ من نفهمیدم!
برادر فسقلی، اگر میبینید که بحث اینجا از تک و تا افتاده تنها بدلیل عقب نشینی هواداران حکومتی است والا فریاد عدالت خواهی و برائت از مشرکینی که زر و زور را معبود خود ساخته اند هرگز خاموش نخواهد شد.
همین امروز در اخبار خواندم آقای عبداله شهبازی مورخ و محقق معاصر و استاد دانشگاه بدلیل افشای باند زمین خواری آیت الله حائری شیرازی امام جمعه سابق شیراز و فرمانده های سپاه استان به زندان محکوم شده است. آقای شهبازی مورخ و محققی است که در کتاب "زمین و انباشت ثروت" دست به افشاگری گسترده ای بر علیه مافیای زمین خواران کرده و افرادی چون آیت الله !! حائری شیرازی را متهم به یهودی بودن کرده است. ایشان در افشای گروه "آنوسی ها" یا گروه "یهودیان مخفی" که برای حفظ منافع و نفوذ در ارکان حکومت اسلامی بطور مصلحتی و شکلی به دین اسلام وارد شده اند و برای رفع سوء ظن مردم به طرح شعارهای افراطی ضد یهودی و ضد اسرائیلی مانند انکار هولوکاست روی آورده اند، تلاش گسترده ای کرده ند.
بطور آشکار اعلام میکنم از افرادی که بطور مشخص به یهودی بودن و عضو گروه " آنوسی " متهم شده اند میتوان به آیت الله حائری شیرازی (ایشان در بیوگرافی خود نوشته اند که به زبان عبری و فقه یهود مسلط هستند!) ، دکتر ا.ن. (همان سبورچیان سابق که قبل از انقلاب به اسلام و اسم ا.ن. تغییر یافته اند) ، حجت الاسلام روح ا... (خسرو) حسینیان (در دوران طلبگی معروف به خسرو خوشگله! و در جای دیگر متهم به بهایی بودن شده اند) دوست صمیمی سعید امامی (متهم به سابقه یهودی به اسم دانیال قوامی) ، اسفندیار رحیم مشاعی (متهم به انجام چند فقره قتل و فراری دادن سارقین بانک در دوران عضویت در سپاه پاسداران اوائل انقلاب) ، م. رامین (معاون مطبوعاتی وزیر ارشاد و مبتکر انکار!! هولوکاست و عضو گروه فاشیستی نئو نازیها در آلمان) و آقایان برادران عسگراولادی تازه مسلمان (رهبر سابق گروه موتلفه که بعد از تغییر دین از یهودیت به اسلام پسوند "تازه مسلمان" را برای اسم فامیلی خود برگزید) و ..... نام برد
آقای دکتر خزعلی (فرزند ناخلف ایت الله خزعلی) و آقای عبدالله شهبازی هر دو به جرم افشای گروه یهودیان مخفی به زندان محکوم شده اند

اگر از ما نیز مدتی خبری نشد بدانید که در دست سربازان گمنام امام زمان ع گرفتار آمده ایم و درس توبه شناسی را به ما یاد میدهند!!
بقول عطار نیشابوری :
آنرا که خبر شد، خبری باز نیامد!!

این کامنت را در جای دیگری نیز گذاشته ام اما چون دیدم بحث در اینجا از تک و تا ! افتاده در اینجا نیز تکرارش کردم!!!
نامه ی عضوی از ملت به دکتر احمدی نژاد(تمام متن این نامه، قسمتی از نامه ی دکتر احمدی نژاد به بوش است بدون هیچ دخل
و تصرفی!!!!!!!):
آنها که در مسند قدرت قرار دارند برای زمان مشخصی بر سر کارند و نمی توانند به صورت نا محدود حکومت کنند اما نام آنها در تاریخ ثبت می شود و به طور مداوم در آینده ی نزدیک و دور مورد قضاوت قرار می گیرند.
مردم دوران ریاست جمهوری ما را مورد قضاوت قرار می دهند.آیا ما توانستیم صلح امنیت سعادت را برای ملتمان به ارمغان بیاوریم یا اینکه مسبب نا امنی و بیکاری بوده ایم؟
آیا ما قصد استقرار عدالت را داشتیم یا اینکه صرفا در راستای حمایت از منافع گروه هایی خاص قدم بر میداشتیم یا با اعمال زور بر بسیاری از مردمی که در فقر و مشقت زندگی می کنند قصد داشتیم عده ی قلیلی را ثروتمند و قدرتمند کنیم و در نتیجه تایید مردم و قادر متعال را با منافع آنها معاوضه کنیم؟
آیا ما از حقوق مستضعفان دفاع می کردیم یا آنها را نادیده می گرفتیم؟
آیا ما از حقوق تمام انسان ها در سراسر جهان دفاع می کردیم یابرایشان جنگ بر می افروختیمبه صورت غیر قانونی در امور آنها مداخله، زندان های جهنمی برایشان ایجاد و آنها را محبوس می کردیم؟
آیا ما صلح و امنیت را برای جهان به ارمغان آوردیم یا طیفی از تهدید و ارعاب را بر می انگیختیم؟
آیا ما حقایق را به مردم مان و مردم جهان می گفتیم یا نسخه ی تحریف شده ی آن را در اختیارشان قرار می دادیم؟
آیا ما طرف ملت بودیم یا اشغال گران و متجاوزان؟
آیا دولت ما رفتاری منطقی،عقلانی ،اخلاق مدار،صلح جویانه،وظیفه مدار،عدالت محور،خدمت رسان به مردم را در پیش گرفت و عامل سعادت،پیشرفتو احترام گذار به عزت مردم بود و یا به نیروی اسلحه ،ارعاب ،نا امنی ،بی اعتنایی به انسان ها،تاخیر در روند پیشرفت و تعالی سایر ملل و نقض حقوق ملت ها گرایش داشت؟
و دست آخر آنها درباره ی ما این گونه قضاوت خواهند کرد که آیا ما صادق به سوگند خود در حین قرار گرفتن بر مسند کار مبنی بر خدمت رسانی به مردم که وظیفه ی اصلی ما و سنت پیامبران است پای بند ماندیم یا خیر؟
:-(:-(:-(:-(:-(:-(:-(:-(:-(:-(:-(:-(
برادر گرامی تیتیجان، من بعنوان عضوی از جامعه کتابخوان هرگز بخودم اجازه تمسخر و یا اهانت به کسی را نمیدهم. اگر در دیدگاه گذشته خود اشاره کرده ام که: "توجیه" درست است نه "توجیح" ، در واقع این تذکر به خودم بود نه جنابعالی، زیرا اگر دقت بفرمایید در دیدگاه قبلی ام، این بنده بودم که لغت فوق را اشتباهی تایپ کرده بودم و برای تصحیح اشتباه تایپی خودم، آنرا در دیدگاه بعدی تصحیح کردم. من در حدی نیستم که بخواهم غلطهای املائی یا تایپی دیگران را تصحیح کنم، زیرا جملات خودم بیش از دیگران به خطاء آلوده هستند.
بهرحال اگر در هر جای گفتارم خدای ناکرده احتمال گستاخی و یا بی احترامی را بخود تلقی کرده اید پیشاپیش عذرخواهی مرا بپذیرید.
برادر گرامی بگذارید سن واقعی من فعلا" ناگفته بماند، تمایل ندارم از سنم راجع به افکارم پیشداوری شود.
موفق و موید باشید

دوست عزیز
علی منصوری
از این که با جنابعالی هم کلام شده ام خوشحالم.
فرموده اید:
"من یه محقق جامعه شناس و تاریخ هستم و بیش از 70-80 سال است که در زمینه جامعه شناسی و تاریخ تحقیق و مطالعه میکنم." (۱۳۸۹/۰۹/۰۱ - ۰۱:۲۹)
استاد عزیز- پرسشی ذهن بنده را به خود مشغول کرده است و آن اینکه:
حضرتعالی چند سال از سن شریفتان می گذرد؟
اگر میانه ی فرمایش حضرتعالی را که 75 سال است در نظر بگیریم- جنابعالی 75 سال است در زمینه ی جامعه شناسی و تاریخ تحقیق و مطالعه می فرمایید.
بسیار جالب است.
تبارک الله به توان حضرتعالی و چشم بد از وجوتان دور.
واقعاً برای بنده باعث مباهات است که با انسانی در آستانه ی یکصد سالگی و یا بیشتر هم کلام شده ام.
وجود ذی جودتان سلامت و پایدار باد.
دعاگوی حضرتعالی هستم.8-)

دوست عزیز
علی منصوری
از این که با جنابعالی هم کلام شده ام خوشحالم.
فرموده اید:
با عرض معذرت "توجیه" درست است نه "توجیح"(۱۳۸۹/۰۹/۰۴ - ۱۲:۴۵).
بابت تذکرتان سپاسگزارم
بابت این که دقت نظر دارید و تذکر می دهید.
و البته گله مندم زیرا که تذکرتان را به تمسخر بنده آلاییده اید و در متنی که از باب لطف برای بنده نوشته اید- سهوالقلم بنده را تکرار فرموده و به رخ کشیده اید.
از جنابعالی که بنا به فرمایش خوتان بیش از 70-80 سال است که در زمینه جامعه شناسی و تاریخ تحقیق و مطالعه فرموده اند (خودتان فرموده اید در پست ۱۳۸۹/۰۹/۰۱ - ۰۱:۲۹) به رخ کشیدن سهو القلم کمینه ای همچون من- موجب تعجب است و دور از شان حضرتعالی.
بنده میدانم که توجیه- توجیح نیست (نمونه را: وجهه (۱۳۸۹/۰۹/۰۳ - ۱۵:۲۰) را وجحه ننوشته ام).
سپاسم را مکرر می سازم.
خوش باشید.;-)
این شعر جاهای بهتر هم دارد که هردو جاانداخته اید:

ازقیاسش خنده آمد خلق را
کو چو خود پنداشت صاحب دلق را
کارپاکان را قیاس از خود مگیر
گرچه ماند در نبشتن شیر چو شیر
چون بسی ابلیس آدم روی هست
پس به هر دستی نشاید داد دست!
جمله عالم زين سبب گمراه شد
کم کسي ز ابدال حق آگاه شد
همسري با انبيا برداشتند
اوليا را همچو خود پنداشتند
صد هزاران اين چنين اشباه بين
فرقشان هفتاد ساله راه بين
اين خورد گردد پليدي زو جدا
آن خورد گردد همه نور خدا
اين خورد زايد همه بخل و حسد
وآن خورد زايد همه نور احد
اين زمين پاک و آن شوره‌ست و بد
اين فرشته‌ي پاک و آن ديوست و دد
لعنة الله اين عمل را در قفا
رحمة الله آن عمل را در وفا

و بقول دوستمان ساگارو اولین کسی که قیاس به نفس کرد شیطان بود. غرور حاکمان و مستدان چیزی کم از تکبر شیطان بر انسان نداره
بهترین جایش را حذف کردی :
آن یکی شیریست اندر بادیه
وین یکی شیریست اندر وادیه
این یکی شیریست کادم میخورد
این یکی شیریست که آدم میخورد
ودر پایان به دوستان متذکر میشوم که اول کسی که قیاس به نفس کرد شیطان بود
واعتبرو یا اول الابصار
هولوکاست؛دروغ بزرگ یهودیان
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک