رسته‌ها
عبور از خاتمی
امتیاز دهید
5 / 3.6
با 120 رای
امتیاز دهید
5 / 3.6
با 120 رای
نویسنده: جمعی از نویسندگان

این کتاب شامل مقالاتی است از بزرگان جریان اصلاح طلبی در ایران:
سعید حجاریان
حسین بشیریه
علیرضا علوی تبار
محسن آرمین
علیرضا جلایی پور
هاشم آقاجری
محمد رضا تاجیک.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
148
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
poorfar
poorfar
1392/01/15

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی عبور از خاتمی

تعداد دیدگاه‌ها:
1557
[quote='edrishoseini']
دوست عزیز شما چطور نتیجه گرفته اید که تقریباً نیمی از مردم پشت نظام هستن؟[/quote] از اونجایی که 49درصد به کاندیدای غیر اصلاح طلب رای دادن
و دلیل بعدی اینکه مردم پشت همینها نماز میخوانند
[quote='عزیز وطن']نقل قول از persianking:
به عنوان یک الگوی موفق از مبارزات بدون خشونت و نافرمانی مدنی، راهکارهایی را که جنبش همبستگی لهستان به رهبری لخ والسا در مبارزه با دیکتاتوری کمونیستی حاکم بر این کشور در دهه 1980 اتخاذ کرد، برایتان مثال می زنم:
تظاهرات خیابانی، پخش اعلامیه، نمادها، ملاقات های شبانه، تدفین های نمادین، حضور در کلیساهای کاتولیک، دیوارنویسی و نقاشی روی دیوار به نشانه اعتراض، ایجاد ترافیک سنگین در شهرها، اعتصاب ها، اعتصاب غذا، "اعتصاب های لهستانی" در محورهای معادن، ایجاد سازمان های اجتماعی-فرهنگی زیرزمینی همچون راه اندازی رادیو، برنامه های موسیقی، پخش فیلم، برنامه های طنز.
در این مدت 400 مجله زیر زمینی در میلیون ها نسخه پخش شد که مطالبی همچون چگونگی برنامه ریزی، اعتصاب و تظاهرات را در خود داشتند. کتابخانه ها و آموزش غیر‌رسمی، ایجاد شبکه عظیمی از تدریس غیررسمی علوم اجتماعی و علوم انسانی، گرامیداشت سالروزهای ممنوع شده از سوی حکومت و بین المللی کردن جنبش همبستگی از دیگر کارهای کوشندگان این جنبش بود. دوست عزیز این راهکار شما زمانی اثر بخش خواهد بود که حداقل 80درصد مردم ناراضی باشند اما آرای انتخابات خلاف این قضیه رو میگه و کشور تقریبا به دو دسته مساوی تقسیم شده راهکار شما جز جنگ داخلی چیزی به دنبال نخواهد داشت مثل اینکه فراموش کرده اید تقریبا نیمی از مردم پشت نظام هستند[/quote]
دوست عزیز شما چطور نتیجه گرفته اید که تقریباً نیمی از مردم پشت نظام هستن؟
[quote='persianking']
به عنوان یک الگوی موفق از مبارزات بدون خشونت و نافرمانی مدنی، راهکارهایی را که جنبش همبستگی لهستان به رهبری لخ والسا در مبارزه با دیکتاتوری کمونیستی حاکم بر این کشور در دهه 1980 اتخاذ کرد، برایتان مثال می زنم:
تظاهرات خیابانی، پخش اعلامیه، نمادها، ملاقات های شبانه، تدفین های نمادین، حضور در کلیساهای کاتولیک، دیوارنویسی و نقاشی روی دیوار به نشانه اعتراض، ایجاد ترافیک سنگین در شهرها، اعتصاب ها، اعتصاب غذا، "اعتصاب های لهستانی" در محورهای معادن، ایجاد سازمان های اجتماعی-فرهنگی زیرزمینی همچون راه اندازی رادیو، برنامه های موسیقی، پخش فیلم، برنامه های طنز.
در این مدت 400 مجله زیر زمینی در میلیون ها نسخه پخش شد که مطالبی همچون چگونگی برنامه ریزی، اعتصاب و تظاهرات را در خود داشتند. کتابخانه ها و آموزش غیر‌رسمی، ایجاد شبکه عظیمی از تدریس غیررسمی علوم اجتماعی و علوم انسانی، گرامیداشت سالروزهای ممنوع شده از سوی حکومت و بین المللی کردن جنبش همبستگی از دیگر کارهای کوشندگان این جنبش بود.[/quote] دوست عزیز این راهکار شما زمانی اثر بخش خواهد بود که حداقل 80درصد مردم ناراضی باشند اما آرای انتخابات خلاف این قضیه رو میگه و کشور تقریبا به دو دسته مساوی تقسیم شده راهکار شما جز جنگ داخلی چیزی به دنبال نخواهد داشت مثل اینکه فراموش کرده اید تقریبا نیمی از مردم پشت نظام هستند
ﺁﺧﻪ ﻭاﻗﻌﺎ ﺳﺎﻝ ﻫﺎﻱ ﺁﺧﺮ ﺷﻮﺭﻭﻱ ﺭﻭ ﺑﺎ اﻻن اﻳﺮاﻥ ﭼﻪ ﺟﻮﺭﻱ ﻣﻴﺘﻮﻧﻳﺪ ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﻛﻧﻴﺪ?
اما من نمی دانم شما فکر می کنید ما که رفتیم در انتخابات شرکت کردیم نمی دانیم دموکراسی خوب است؟نمی دانیم نظارت استصوابی بد است؟نمی دانیم قدرت مطلقه فساد می آورد؟نمی دانیم انتخابات باید آزاد باشد؟...باور کنید اگر من درباره ی این مسائل بیشتر از شما نخوانده باشم کمتر از شما نمی دانم.مساله الان این است که راه حل شما چیست؟

به عنوان یک الگوی موفق از مبارزات بدون خشونت و نافرمانی مدنی، راهکارهایی را که جنبش همبستگی لهستان به رهبری لخ والسا در مبارزه با دیکتاتوری کمونیستی حاکم بر این کشور در دهه 1980 اتخاذ کرد، برایتان مثال می زنم:
تظاهرات خیابانی، پخش اعلامیه، نمادها، ملاقات های شبانه، تدفین های نمادین، حضور در کلیساهای کاتولیک، دیوارنویسی و نقاشی روی دیوار به نشانه اعتراض، ایجاد ترافیک سنگین در شهرها، اعتصاب ها، اعتصاب غذا، "اعتصاب های لهستانی" در محورهای معادن، ایجاد سازمان های اجتماعی-فرهنگی زیرزمینی همچون راه اندازی رادیو، برنامه های موسیقی، پخش فیلم، برنامه های طنز.
در این مدت 400 مجله زیر زمینی در میلیون ها نسخه پخش شد که مطالبی همچون چگونگی برنامه ریزی، اعتصاب و تظاهرات را در خود داشتند. کتابخانه ها و آموزش غیر‌رسمی، ایجاد شبکه عظیمی از تدریس غیررسمی علوم اجتماعی و علوم انسانی، گرامیداشت سالروزهای ممنوع شده از سوی حکومت و بین المللی کردن جنبش همبستگی از دیگر کارهای کوشندگان این جنبش بود.
در مورد انقلاب هم متاسفانه برداشت برخی از دوستان از پدیده انقلاب و روشهای مبارزه به حدود 100 سال پیش باز می گردد. هنوز وقتی نام انقلاب را می شنوند، انقلاب فرانسه و انقلاب اکتبر روسیه در ذهن شان تداعي مي شود. در دیدگاه های قبلی پیرامون نافرمانی مدنی، مبارزات بدون خشونت و انقلاب های نوین که نمونه های موفق آن را در یکی دو دهه اخیر بسیار دیده ایم (انقلاب‌های رنگی یا مخملی) به تفصیل سخن گفتم. قرار نیست دگرگونی ساختار قدرت و گذار به سوی دموکراسی الزاما با جنگ داخلی یا تجزیه کشور همراه باشد!
آیا حاضر به سقوط احکومت به بهای تجزیه یا حمله نظامی بیگانه هستید!

به جای شعار دادن بهتر است کمی مطالعه کنیم و ببینیم آیا مسیر حرکت کشور در طی این سه دهه به سوی تهدید بوده است یا تثبیت؟ آیا ما به سوی تخاصم و تقابل با جهان پیش رفته ایم یا به سمت آرامش و تنش زدایی. و اینکه آیا با ماندن این نظام و ادامه سیاست های 34سال اخیر، خطر تجزیه و حمله نظامی بیگانگان کاهش می یابد یا افزایش؟
خیلی خوب پس اگر میان موسوی و کروبی از یک طرف و خاتمی و شاید روحانی فرق می گذارید که کار ساده هست. این نقل قول ها و تخریب ها نسبت به آقای روحانی و خاتمی برای چیست؟من تعجب می کنم می گویید تفاوت های روحانی و موسوی را نمی توان نادیده گرفت اما تفاوتی میان روحانی و جلیلی نمی بینید. می خواهید نقل قول هایی از دهه ی شصت همین آقای موسوی بیاورم که مو به تنتان سیخ شود؟اگر قبول می کنید آقای موسوی و آقای کروبی دچار تحول فکری شدند چرا آقای روحانی دچار این تحول نشده باشد؟ شما یادتان نیست آقای موسوی تا قبل از انتخابات 88 حتی نمی گفت من اصلاح طلب هستم.می گفت من اصول گرای اصلاح طلبم

یک بار دیگر دیدگاه های قبلی مرا بخوانید. پاسخ این مقایسه ها را قبلا داده ام.
در مورد آقای خاتمی به شما بگویم که مطمئن باشید اولا نزدیک ترین یار موسوی و کروبی خاتمی هست.دوم اینکه آقای خاتمی سطح فکری به مراتب بالاتری نسبت به آقای موسوی دارند.چه از نظر تئوریک و چه از نظر بین المللی.البته من باز تاکید می کنم آقای خاتمی اشتباهاتی داشتند اما می توانم از روی نوشته های خود آقای خاتمی نشان دهم که طرز فکر آقای خاتمی نهایتا منجر به همان خواسته هایی می شود که من و شما از حکومت داریم حتی اگر ایشان نسبت به بعضی از آن خواسته ها بی اعتقاد باشند.

اصلا فرض می کنیم آقای خاتمی علامه دهر، بزرگترین متفکر تاریخ ایران،... من چه کار دارم که این آقا در نوشته هایش چه گفته؟ من هم می توانم از روی نوشته های استالین و هیتلر و... به شما ثابت کنم که این افراد همگی دوستدار صلح و آزادی و مدافع عدالت و حقوق بشر بوده اند. من به عملکرد این فرد نگاه می کنم نه نوشته ها و شعارهایش. عملکرد این آقا هم روشن است. اگر این آقا نزدیک ترین یار موسوی و کروبی است، پس باید خیلی آدم بی وجدانی باشد که این چنین به نزدیک ترین یارانش از پشت خنجر می زند. دغدغه آقای خاتمی فقط یک چیز است: حفظ نظام... همین و بس.
ضمنا در مورد سکولاریسم و دموکراسی (به معنای عرفی و آنچه که امروز در غرب شناخته می شود) هم جناب خاتمی حرف های جالبی زده اند که اگر خواستید برایتان بازگو خواهم کرد.
یکی نیست به جناب همایون سلطنت طلب بگوید که آقای روحانی که ادعای ملی گرایی و شاهنشاهی ندارد چرا شما به محمدرضا شاه و غلامرضا پهلوی همین ایراد را نمی گیری که چرا با اینهمه ادعا نامشان عربی است !

یعنی شما واقعا فرق کسی که از بدو تولد دیگران نامی برایش انتخاب می کنند با کسی که خودش برای خوش خدمتی به حکومت و منافع شخصی نامش را تغییر می‌دهد متوجه نمی‌شوید؟؟؟؟
با تحریم هیچ چیز جلو نمیره... باید با اصلاحات و تدریجی جلو رفت و از فرصتهایی که ایجاد میشه چه در زمینه حقوق بشر و آزادی زندانیان سیاسی و چه سایر امور...در نظامی که برای مردم ارزش قایل نیست با قهر و تحریم هیچ کاری پیش نمیره.... فراموش نکنیم اصلاحاتم تدریجیه ودوستان فکر نکنن اصلاح طلب ها هری پاترن و یک هفته ای با عصای جادویی همه چیز درست میشه چون این فکرها در آخرباعث سرخوردگی میشه...گام اول تلاش برای آزادی زندانیان سیاسی و آغاز بکار اتحادیه ها وصنف هاست و گام دوم هم بهبود نسبی شرایط اقتصادی...بقول عزیزی زنده باد مخالف من
عبور از خاتمی
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک