رسته‌ها
عبور از خاتمی
امتیاز دهید
5 / 3.6
با 120 رای
امتیاز دهید
5 / 3.6
با 120 رای
نویسنده: جمعی از نویسندگان

این کتاب شامل مقالاتی است از بزرگان جریان اصلاح طلبی در ایران:
سعید حجاریان
حسین بشیریه
علیرضا علوی تبار
محسن آرمین
علیرضا جلایی پور
هاشم آقاجری
محمد رضا تاجیک.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
148
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
poorfar
poorfar
1392/01/15
درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی عبور از خاتمی

تعداد دیدگاه‌ها:
1557
وزیر ارشاد پیشنهادی ، فرزند آقای جنتی است . پیش بینی میشود که از مجلس رای اعتماد بگیرد .
رفقا خودتان را آماده کنید عزمشان را جزم کرده اند کاملا ارشادتان کنند .
گَریَه کُنید ... گَریَه کُنید .... ما هر چه داریم از این گَریَهاست!
سال گذشته، نزدیک هفت ‌میلیون ‌تن گندم وارد کردیم، نزدیک 70درصد نیاز گندم کشور را وارد کردیم، 90 درصد روغن کشور وارداتی شده است، بیش از یک ‌میلیون ‌تن شکر وارد کرده‌ایم، نزدیک به یک ‌میلیون ‌و پانصد هزار تن برنج وارد کرده‌ایم. این اعداد کوچکی نیستند؛ آن هم برای همان کشوری که ادعا می‌کرد در تولید گندم خودکفا شده است!
--------
فقط خواستم بگویم ایام ماه مبارک رمضان است . مسلمانها گریه کنید گریه صواب دارد .
با تحریمهای جدید آمریکا که شامل خودروهای سبک و سنگین و موتور سیکلت میشود احتمال تولید پیکان بسیار قوت گرفته است
نقل به مضمون از مدیران ایران خودرو .
هنوز باور ندارید که آقایان .... هیچ کار مثبتی نکردند ؟
بیشتر بیندیشید .
[edit=aqanader]1392/04/11[/edit]
حافظ وظیفه تو دعا گفتن است و بس - در بند آن مباش که نشنید یا شنید

ای مردم !!!
دعا کنید که خداوند همه کارها را درست کند
که خداوند مریضها را شفا دهد
که خداوند رئیس جمهور ما را در مسئولیتش موفق گرداند
که ...
بیایید همه گناهها را گردن خدا بیندازیم !!!!!!
با اطمینان هزار درصدی می گویم :
در کنار نوع تفکر و نگرشهای متفاوتی که در جهان غرب وجود دارد ، یک جریانی تندرو و مادیگرای خاص وجود دارد . . . این جریان به شدت از قوت گرفتن جریان اصلاحات در ایران واهمه دارد ؟ می دانید چرا ؟
چون آنها به خوبی - در گذشته - مشاهده کردند که نیروی دین چه پتانسیل قدرتمندی است . نیرویی که توانست 8 سال با تمام دنیای آنها مبارزه کند ! تازه : بدون برنامه و با هزار و یک اشکال وارده !
اکنون مجسم کنید این نیروی قوی و الهی ، اصلاح شده و نواقص و معایب بیشمار آن به مرور زمان برطرف شود . . .
آنگاه چنان جریان قدرتمنی در ایران شکل می گیرد که تمام دنیا نیز تاب مقابله با آن را ندارد
معنویتی الهی بدون استبداد و سرشار از آزادگی و بالندگی و پیشرفت برای نوع بشر !
و به مرور و خود به خود ، این جریان اصیل به سایر کشورهای منطقه و جهان راه پیدا می کند . . .
و به مرور ، میان کشورهای منطقه اتحادی واقعی صورت می گیرد . . .
دوستان دقت می کنید . . . متوجه می شوید که آن حضرات ، واقعا باید دچار ترس و هراسی عمیق از این نیروی قدرتمند شوند ؟
اکنون راه دیگری که اینها پیش پای ما می گذارند چیست ؟‌
حذف اصلاحات و اینکه تنها راه نجات شما انقلاب است ( حالا یا مخملی یا غیر مخملی ! )
و روز از نو و روزی از نو
هر روز مانند مصر : یک بلبشوی تازه ،‌ تحت امر آقای رجوی یا جناب پهلوی !‌ !‌‌ ! و افتادن از چاه به چاله و روز از نو روزی از نو . . .
( دلیل من کسانی که در اخبار و تحلیل های وال استریت ژورنال و بی بی سی و صدای آمریکا و . . . دقیق شوند این هراس را به صورت غیرمستقیم در سخنان و حتی لحن بیان و چهره های آنها می توانند مشاهده کنند ! )
گرچه بعید می دانم دوستان مخالف حرف من را قبول کنند ولی بدون ذره ای شک و تردید می گویم : تاریخ صحت این سخنان را به اثبات خواهد رساند . . .
حافظ وظيفه تو دعا گفتن است و بس - در بند آن مباش كه نشنيد يا شنيد
با تشکر از جناب سیاوش بابت توضیحشان
از دوستان (به خصوص جناب سیاوش) به خاطر اشتباه پیش آمده عذر میخواهم.
همه ی ما فارغ از عقاید دینی مان مردم این سرزمینیم، فرهنگ و تاریخی غنی داریم و باید با هم دوست باشیم.نباید قدرت طلبی آنها ما را از هم دور کند.
سعی خواهم کرد از این به بعد به بحث ثیاصی نپردازم و دیگر اینجا نکامنتم.
امیدوارم که همواره خوش و خرم باشید
[edit=sara-sina]1392/04/09[/edit]
[quote='اویلر'] واقعاً خوشحال شدم.اما در جواب جناب سیاوش عزیزواقعاً از شما متشکرم. تا به حال پس از اسمم "علیه السلام" نیامده بود.اما درباره ی تازه وارد بودنم با شما موافق نیستم چون حدود دو سال و نیم است که توی این سایت پلاسم!نمیدانم چرا مرا مذهبی میدانید؟ در دنیای واقعی تقریباً هیچ کدام از دوستان و آشنایانم چنین نظری ندارند.اینکه مرا دگم قلمداد کردید حرف غلطی نبوده و نیست. من سنگم، حتی محکمتر از سنگم. از تابستان 88 تا کنون تقریباً هیچگاه بخش اعظم عقایدم را تغییر نداده ام و تغییر نخواهم داد! اما سوالی دارم:فرزند خانواده ای مذهبی و عشایری چگونه و چرا تبدیل به یک آدم دگم می شود؟ چه چیزی از او چنین سنگ محکمی می سازد؟ آنقدر محکم که حتی خودش هم از تغییر دادن خویشتن ناامید می شود؟جواب این سوال روشن است: جامعه + حکومت(نظام)این سنگ محکم را خودتان ساخته اید. می توانید او را به برج عاج تبعید کنید، می توانید تمام روابطتان را با او قطع کنید، بلکه شاید سرتان را نشکند یا جلوی پایتان سبز نشود. مطمئن باشید که با این کار "وجدان درد" نخواهید گرفت. تنها یکی از هزاران دوستتان که خیلی هم آدم به درد بخوری نبود را کنار گذاشته اید. آری دوستان؛ من برای این امر آماده ام. روزهای درد و عسرت را بی هیچ دوستی طی کردم پس روزهای خوشی! را هم میتوانم بدون حضور دوستانم سپری کنم.اینها را گفتم اما بگذارید حرف دیگری که راست ترین سخنانی که می خواهم بگویم هست را بگویم:در رابطه با دوستانم هیچ چیزی به اندازه ی قطع شدن یک دوستی مرا ناراحت نمی کند. هیچگاه پیوند دوستی را نگسسته ام. هیچگاه از رفتار بی مهرانه ی دوستانم گلایه نکرده ام و همواره آنان را در این مورد برحق می دانم. چون عیب های بسیار زیادی دارم و در زندگی اجتماعی ام اشتباهات زیادی مرتکب شده ام.راستی جناب سیاوش؛ دلم نمی خواهد گفتگوی ما درباره ی مسایل شخصی (دگم بودن من و چرایی آن) اینجا و زیر این کتاب انجام شود. می توانید به پروفایلم بیایید. مقدمتان را گرامی خواهم داشت.[/quote]
خیلی شگفت زده شدم . . . من برای اولین بار است با شما دوست عزیز آشنا می شوم و اسم شما و نظرات شما را می بینم:-)
به قول خودتان شما تازه وارد هم که نیستی پس روی چه حساب به خودتان گرفتید ؟
حالا که مجبور شدم می گویم : منظور من همان آقای تازه واردی است که کتابهایی درباره ماجرای ازدواج ام کلثوم با عمر در کتابناک آپلود کرده است . . . . دوست عزیز چه خوب بود اول از طریق پروفایل خود من شخصا سئوال می کردید و بعد ناراحت می شدید. . . .
موفق باشید
[quote='sagaro']جناب ملا نگفتن این سیب زمینی ها با اون گوجه فرنگی ها چه نسبتی دارن ؟؟؟!!![/quote]
آقا سیاسیش نکن لتفن!
به خاطر اون گوجه فرنگی ها (و تخم مرغها) ادوارد و امیلی(آشپز و کمک آشپز سازمان ملل) هنوز بازداشت هستند. شما چه می دونی وقتی سران 200 و خورده ای کشور فهمیدند از ناهار(املت با سس!) خبری نیست چه حالی شدند؟ می خواستی جایی که ناهار نمیدن بشینن سخنرانی گوش کنن؛ شما باشی می شینی؟ نه والا!
بنده های خدا حق داشتن پاشن برن. البته مسئولای دو سه تا از کشورای آینده نگر، که ماماناشون براشون قاضی گرفته بودند، نشستند و تا آخرش نمایش رو دیدن تا اون رقص نور سبز!
جناب ملا نگفتن این سیب زمینی ها با اون گوجه فرنگی ها چه نسبتی دارن ؟؟؟!!!
عبور از خاتمی
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک