رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر شما صاحب حقوق مادی این کتاب هستید، می‌توانید اجازه نشر رایگان نسخه الکترونیکی آن را به ما بدهید یا آن را از طریق کتابناک به فروش برسانید.
برای اطلاعات بیشتر صفحه «شرایط و قوانین فروش» را مطالعه کنید.
انتخاب عاقلانه زندگی عاشقانه
امتیاز دهید
5 / 4.2
با 35 رای
امتیاز دهید
5 / 4.2
با 35 رای
سالهاست که شاهد ازدواجهایی هستیم که در ابتدا با عشقهای آتشین شروع شده ولی با نهایت تنفر و انزجار از هم پاشیده می شود، چه بسا فرزندانی که در این میان قربانی می شوند و مشکلاتی که طرفین طلاق ( مخصوصاً خانمها) متحمل می شوند. ناگفته نماند که در این میان نیز زوج هایی هستند که هر روز که از زندگی مشترکشان می گذرد نه تنها از عشق آنها نسبت به هم کم نمی شود بلکه عشق آنها افزونتر هم می گردد. آیا تا بحال اندیشیده اید که واقعا چرا و چگونه؟ راز این خوشبختی و آن بدبختی در چیست؟ چرا گاهی عشق با تنفر، خنده با گریه، محبت با کینه، گذشت با انتقام همنشین می شود؟ آیا واقعاً این جمله که می گویند: "سرنوشت ما این چنین بود" درست است؟ پس اختیار که از برتریهای اشرف مخلوقات است چه می شود؟ گناه را بگردن دنیا و دیگران نگذاریم کوتاهی از تلاش و کوشش ماست. اینها مسائلی هستند که ذهن میلیونها جوان را به خود مشغول کرده و آنها مضطرب و نگران از آینده به امید راهی صحیح هستند. بزرگی می گفت بزرگترین هنر، هنر خوب زندگی کردن است آنهم زندگی که سرشار از عشق و صمیمیت باشد واین محقق شود مگر با یک انتخاب از روی عقل و منطق. امید که با ارائه این کتاب بتوانیم هر چند ناچیز شما را در رسیدن به این نمی هدف متعالی که در حقیقت هدف والای خلقت بشر است یاری رسانیم.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
iust64
iust64
1390/12/26

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی انتخاب عاقلانه زندگی عاشقانه

تعداد دیدگاه‌ها:
60
درسته که ما یه بدن ساخته شده از گوشت و پوست و استخون داریم،اما جنس مای واقعی از گوشت نیست بلکه از روحه،
روح نیازمند محبت و توحه و عشقه.بنابراین ازدواج بدون عشق بی معنیه.

8-)8-)8-)8-)8-)8-)8-)8-)8-)8-)8-)8-)8-)8-)8-)8-)8-)8-)8-)8-)8-)8-)8-)
این دوست عزیزمون راست میگن اما من که قبلا این کتاب رو تا حدودی خوندم متوجه شدم که قاعده مند کردن بیش از حد رفتارهای انسانی کاری بیهوده هستش چون انسان ماشین نیستش که بشه اون رو با دستور و قاعده و فرمول هدایتش کرد. البته این به معنی اون نیستش که عقل و منطق رو کاملاً کنار بذاریم و فقط تابع احساساتمون باشیم. به نظر من تو همه چی تعادل خیلی خوبه و نباید گذاشت این تعادل به هیچ سمتی منحرف بشه!
کاملأ صحیح.عشق اگه به این صورت باشه اون ازدواج اساس محکمی داره وگرنه ....
و ازدواج با کسی که بهش علاقه داریم در عین حال یه کار عاقلانه س.من نمیدونم کی گفته که همیشه عقل وعشق با هم در تضاد هستن؟ما عاشق کسی میشیم که فکر میکنیم خصوصیات مورد نظر مارو داره و درکنارش احساس آرامش و خوشبختی میکنیم.
اگه با کسی ازدواج کنیم که حالمون ازش بهم میخوره این کحاش عاقلانه س؟؟؟؟
بحث من هم این است، مغز انسان مثل یک واحد(unit) عمل می کنه م بخشهای مختلف اون با هم ارتباط دارن در غیر این صورت اختلالات شدید رخ می ده مثلا پرکاری ناحیه بادامه باعث ایجاد اضطراب میشه، عقل و عشق هم همینه در حقیقت یک واحد هستند، عقل عشق است و عشق عقل است، در کسی که این توازن به هم بخوره مشکل بوجود میاد.در روانشناسی بحثی هست به عنوان سبکهای دلبستگی به طور خلاصه کسانی که سبکهای دلبستگی یکسانی داشته باشن همدیگه رو جذب می کنن در این جا مولفه احساسی(سبک دلبستگی) با عقل یکی هست.
نقل قول::
عشق یعنی دوست داشتن دیگری در عین احترام گذاشتن به فردیت خود و دیگری

کاملأ صحیح.عشق اگه به این صورت باشه اون ازدواج اساس محکمی داره وگرنه ....
و ازدواج با کسی که بهش علاقه داریم در عین حال یه کار عاقلانه س.من نمیدونم کی گفته که همیشه عقل وعشق با هم در تضاد هستن؟ما عاشق کسی میشیم که فکر میکنیم خصوصیات مورد نظر مارو داره و درکنارش احساس آرامش و خوشبختی میکنیم.
اگه با کسی ازدواج کنیم که حالمون ازش بهم میخوره این کحاش عاقلانه س؟؟؟؟
شاید عشق به تنهایی باعث یه ازدواج موفق نشه(و مطمئنأ معیارای دیگه ای هم درکنارش مهم هستن) ولی ازدواج بدون عشق صددرصد ناموفقه.
یکی از بزرگان میگه:"در خونه ای که ازدواجی بدون عشق صورت میگیره،باید منتظر عشقی باشیم که بدون ازدواج صورت میگیره!"
باهاتون موافقم، در حقیقت عشق تند و تیز موتور یک زندگی هست اما در صورت تعامل با بخشهای دیگه وجود اسنان، مثلا این اشتباه است که در عشق باید در دیگری ذوب شد، عشق یعنی دوست داشتن دیگری در عین احترام گذاشتن به فردیت خود و دیگری
شاید عشق به تنهایی باعث یه ازدواج موفق نشه(و مطمئنأ معیارای دیگه ای هم درکنارش مهم هستن) ولی ازدواج بدون عشق صددرصد ناموفقه.
یکی از بزرگان میگه:"در خونه ای که ازدواجی بدون عشق صورت میگیره،باید منتظر عشقی باشیم که بدون ازدواج صورت میگیره!"
درسته که ما یه بدن ساخته شده از گوشت و پوست و استخون داریم،اما جنس مای واقعی از گوشت نیست بلکه از روحه،
روح نیازمند محبت و توحه و عشقه.بنابراین ازدواج بدون عشق بی معنیه.
درست است ما باید به نیازهای روحی، روانی یا هرچیزی که بنامیم توجه کنیم، اما فراموش نکنیم که در کنار این مولفه روحی یا روانشناختی که نیازهای روانی ما رو عشق ارضا می کنه مولفه قوی بدنی وجود داره، در حقیقت عشق بدون مولفه بدنی و تنها روحی امکان پذیر نیست، روح، روان و مغز انسان با هم تعامل دارن، در ضمن من با تعبیر ازدواج به عنوان نمایشگاه ماشین مخالفم، مگه دادوستد بازاری قراره بکنیم آرنلود خوان؟
درسته که ما یه بدن ساخته شده از گوشت و پوست و استخون داریم،اما جنس مای واقعی از گوشت نیست بلکه از روحه،
روح نیازمند محبت و توحه و عشقه.بنابراین ازدواج بدون عشق بی معنیه.
شما ازدواج رو با خرید ماشین مقایسه میکنین؟؟؟؟؟؟؟؟
باهاتون موافقم که بدون عشق نمی شه انتخاب کرد، عشق از نظر علمی به حالت غریبی گفته می شه که معانی مختلفی دارد، اما اون عشقی که منظور ماست به لحاظ علمی عشق سکشوال هست،این عشق در مناطق زیرین مغز انسان قرار دارد که به لحاظ تکاملی مناطق باستانی مغز گفته میشه یعنی این که این مناطق در تکامل مغز انسان زودتر شکل گرفته است، مناطق باستانی مربوط به صیانت ذات و حفظ بقا می باشد و این مناطق در حیوانات نیز هست، در انسان، قشر تازه مخ به او کمک می کند تا کمی بر این بخش باستانی تسلط یابد و آن را کنترل کند، از این رو است که انسان می تواند تکانه های غریزی خود را کنترل کند، بخش باستانی مغز ناهشیار و زیاده طلب است اما قشر تازه مخ مربوط به هشیاری و عقل است.رابرت استرنبرگ، روانشناس معروف، این عشق باستانی رو عشق شهوانی می گوید چون این عشق باعث حفظ بقای گونه انسان شده بسیار تند و تیز است و منطق سرش نمی شود! استرنبرگ نظریه مثلث عشق رو نام می بره که شامل: 1.شهوت 2.صمیمیت 3.تعهد است. وی می گوید عشق در انسان باید مولفه شهوانی داشته باشد، در ضمن صمیمیت و شناخت و تفاهم دخیل باشد و تعهد نسبت به زندگی مشترک نیز باشد که عشق کامل است برای انواع دیگر بدون هر کدام از سه بازوی این مثلث عشق خاصی رو نام میبره، پس برای عاشق شدن هم مناطق باستانی و هم قشر مختونو به کار بندازین،البته کتابهای روانشناسی مشهور به روانشناسی بازاری هم دیده می شه مثل کتابهای وین دایر، برایان تریسی و... که کتابهاشون هیچ پایه علمی نداره، توصیه من اینه به دوستان که برای بررسی مسایل روانشناختی متخصصین بزرگ اون رشته رو که از دانشگاه های بزرگ دنیا باشن برای بررسی انتخاب کنند.
میشه بدون عشق انتخاب کرد. مثلا من عاشق ماشین بی ام و هستم اما واسه خریدن بوگاتی و بنزو ترجیح میدم.

شما ازدواج رو با خرید ماشین مقایسه میکنین؟؟؟؟؟؟؟؟
انتخاب عاقلانه زندگی عاشقانه
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک