رسته‌ها
طریق عشق
امتیاز دهید
5 / 4.8
با 63 رای
امتیاز دهید
5 / 4.8
با 63 رای
.
‬ت‍ف‍س‍ی‍ری‌ ب‍ر ت‍ران‍ه‌ه‍ای‌ ک‍ب‍ی‍ر
کبیر، عارف هندی قرن پانزدهم، شاعر، ریسنده، شوهر و پدر، طریقت را با کلام شاعرانه و مخلصانه اش آواز می خواند. او با بیان سرورها و دردها و افت و خیزهای سالک طریق عشق، اشراق خویش را با مزه ای منحصر به فرد با ما سهیم می شود.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
244
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
giovanni
giovanni
۱۳۹۰/۰۳/۲۷

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی طریق عشق

تعداد دیدگاه‌ها:
26
ای قلب من
چرا این گونه بی صبری؟
انکه از پرندگان و حیوانات و حشرات مواظبت میکند
و انکه از تو زمانی که در زهدان مادرت بودی
مراقبت میکرد
ایا حال نمیتواند از تو مراقبت کند؟
ای قلب من
چگونه توانستی از لبخند افریدگار سربگردانی
و دور شوی؟
تو دلبندت را ترک گفتی و به اغیار اندیشیدی
بس تمامی اعمالت
خودستایی ست.
کبیر میگوید:
.
.
هیچ کس از پرنده ای که در من آواز میخواند نمیگوید.
او نه رنگین است و نه بی رنگ
نه هیبتی دارد و نه قالبی...
.
او در سایه ی عشق می آرامد
در بی دسترس,در بی کرانه و در جاودانه پرسه میزند.
و هیچ کس نمیداند کی می آید و کی میرود...
.
کبیر میگوید:
.
ای برادر رهرو
راز بسی عمیق است...
.
بگذار که خردمندان
.
جایگاه آن پرنده را بجویند...
او در گِل پنهان است( کنایه به بدن خاکی)
.
و همه جویایش...
.
بعضی ها آن را به مشرق میگردند
و بعضی ها به مغرب
بعضی ها در آب
و بعضی در سنگ.
.
اما کبیر بهای راستینش را سنجیده است
و آن را به دقت در انتهای ردای قلبش
نهان کرده است...
در این گودِ خاکی
سایبان ها و بیشه هاست
و در ژرفایش
افریننده.
در این گود
هفت اقیانوس و ستارگانی بیشمارند...
.
.
محک و حکاک به درونند
و جاودانگی در حال سرایش...
و چشمه ای بر سر جوشش.
کبیر میگوید:
ای دوست
به من گوش کن!
خالقِ دلبندم به درون است.
ای قلب من!
ای روح متعالی
.
آن اموزنده ی بزرگ به کنار توست
بیدارشو! بیدار!
.
به پای دلبند خود بنشین
چرا که افریدگار بالای سرت ایستاده است.
.
تو سال هاست که خوابیده ای
ایا به این سحر
بیدار نخواهی شد؟
کبیر میگوید:
.
.
خدا را جست وجو کردم,
در کنایس یهود,
و در جانب دیوار غربی.
در کلیساهای نصرانی,
بر روی صلیب,
در پی او می گشتم.
.
به پرستشگاه‌های هندیان سرکشیدم.
به مسجد رفتم,
به کعبه در معبد او را جست وجو کردم.
و در مراسم و قربانی ها.
در نماز و یوگا, خدا را طلبیدم.
.
تا این که ندای خدا را شنیدم که به من می‌گفت:
ای بنده من! کجا را جست وجو می کنی؟
من کنار تو هستم.
اگر تو جوینده حقیقی باشی،
مرا می بینی,مرا در لحظه‌ای از زمان دیدار خواهی کرد...
حق و حقیقت ملیت و مذهب نمی شناسد می تواند از زبان بودا محمد زرتشت و حتی اوشو زده شود
خیلیا فقط بلدن حرف بزنن . اگه مردین به حرفاتون و اعتقاداتتون عمل کنید. همین کافیه . دیگه احتیاج نیست برین با لا منبر واسه بقیه.
آنچه جای تاسف عمیق دارد این است چگونه ما که خود در عرفان و اشراق افرادی نظیر حلاج و ملاصدرا و عطار و مولوی و سهره وردی و سنایی و حافظ و... داریم باید در عرفان هم وارد کننده باشیم؟
تمام آنچه امثال اوشو ارائه می دهند بیش از یک تقویت روح و تلطیف احساسات نیست که صرفا بر پایه ارتباط فردی با جهان مادی صورت می گیرد. حال آنکه عرفان اسلامی قرنها است از مرزهای چنین دستاوردهای سطحی عبور کرده است و مبلغ رسیدن به مقام معراج و فنا و نفی کلی فردگرایی و یگانگی وجود است. بسیار جای تاسف است که با تنگ نظری های خشک و متعصبانه راه را برای آشنا کردن جوانان با عرفان واقعی بسته ایم تا جایی که آنان برای رفع عطش معنوی خود به سوی عرفانهای واراداتی روی می آورند که حتی اگر زهراگین و شیطانی نباشد چیزی جز اتلاف وقت و از دست رفتن عمر های با ارزش نیست. چون عرفان یک علم و دانش نیست که از هر استادی بتوان آن را کسب کرد، راهی است که قدم گذاشتن در آن برای ابد زندگی انسان را دگرگون می کند و مسیر بازگشتی هم باقی نمی گذارد چه عرفان ناب و الهی باشد و چه شبه عرفانهای شیطانی.
توصیه می کنم جوانانی که مایل هستند اوشو بخوانند ابتدا به دیوان رضی الدین آرتیمانی - که جایش در این سایت ظاهرا خالیست - هم سری بزنند. کتابهای استاد علامه حسن حسن راده آملی هم با نثر شیوایی که دارند مفید خواهند بود. بخوانید و مقایسه کنید و تفاوت ها را درک نمایید.
PDF
2 مگابایت
طریق عشق
عضو نیستید؟ ثبت نام در کتابناک