رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر شما صاحب حقوق مادی این کتاب هستید، می‌توانید اجازه نشر رایگان نسخه الکترونیکی آن را به ما بدهید یا آن را از طریق کتابناک به فروش برسانید.
برای اطلاعات بیشتر صفحه «شرایط و قوانین فروش» را مطالعه کنید.
جنگ عراق و ایران
امتیاز دهید
5 / 3.9
با 83 رای
امتیاز دهید
5 / 3.9
با 83 رای
عبدالحلیم ابوغزاله وزیر دفاع سابق مصر می باشد.

نبرد 8 ساله ایران و عراق به عنوان یکی از سهمناک ترین نبردهای تاریخ معاصر گیتی موجب ایراد تلفات سهمگین انسانی و مالی به دو کشور گردید. طی این نبرد خانمان سوز و بی فرجام خسارات جبران ناپذیر بسیاری به منابع انسانی و اقتصادی دو کشور وارد گردید و افزون بر تحمیل میلیون ها تن کشته ، مجروح و معلول ، بسیاری از زیر ساخت های اقتصادی ،رفاهی، آموزشی و نظامی دو کشور متلاشی شده ،روند رشد و توسعه دو کشور دچار چنان وقفه ای شد که هنوز نیز پس از بیش از بیست سال از خاتمه نبرد دو کشور با مشکلات بی شمار حاصل از آن دست به گریبان می باشند.
این کتاب تحلیلی است تخصصی و تا اندازه زیادی مبتنی بر واقعیات از سوی یک کارشناس نظامی بلندپایه و خبره از یک کشور سوم در مورد عوامل بروز ، گسترش ، ادامه و خاتمه این نبرد خانمان سوز و راهبردهای نظامی و سیاسی زمامداران دو کشور در راستای نیل به پیروزی نهایی که مطالعه آن به دور از پیش فرض های جانبدارانه حقایق پنهان بسیاری را آشکار می سازد.

گفتارهایی از کتاب حاضر:

"هیچ یک از دو کشور دارای استراتژی بزرگ نبودند، تهدیدات و خطرها و خسارات جنگ را نمی شناختند... ظاهراً هر دو حکومت درک درستی از خسارات جنگ نداشتند و نقاط ضعف اقتصادی و سیاسی و نظامی خود را که می توانست بر روند جنگ مؤثر باشد، نمی شناختند."

"فرماندهی عالی ایران بازهم ایدئولوژی را بالاتر از هر چیز دیگر مثل ساختار ، حجم و تسلیح نیروهای مسلح قرار دادند. در نتیجه یک گرایش قوی به وجود آمد که شعار جنگ خلقی و ترویج آن را در بین مردم مطرح می ساخت و یا بی توجهی به خبرگان جنگ را توصیه می کرد... بنابراین فرماندهی ایران همچنان آماده اعزام هزاران داوطلب و پاسدار انقلاب به جبهه بود. اکثر این افراد به تازگی از شهرها و روستاها آمده بودند و آموزشهای کافی در به کارگیری سلاح و فنون جنگ را ندیده بودند. دولت این افراد را به مقدار کمی از سلاح و مهمات تجهیز کرد و فقط رهنمودها و دستورهای [امام] خمینی را به آنان آموزش داد که در راه انقلاب جان فدا کنند."

"در خلال سال 1987 ( 1366 ) ایران خسارات بسیاری متحمل شد و حملات مکرری انجام داد که موجب کاهش نیروی انسانی و از دست رفتن حمایت مردمی از جنگ شد و نتوانست اسلحه مدرن و موقعیت نظامی مناسب را جایگزین شور انقلابی و عقیدتی کند. همچنین ایران در همه نبردهای خود اصرار بر ادامه روشی شکست خورده یعنی اعتماد بر امواج انسانی در حملات داشت. فرماندهی ایران در نتیجه خسارات بشری سنگین و به جهت وعده های فراوان پیروزی که تحقق نیافته بود حمایت مردمی و نفوذ خود را از دست داد که این خطای سیاسی سنگینی بود.
ایران همچنین اشتباهات استراتژیکی فراوانی مرتکب شد ، مانند ادامه رویارویی دریایی نظامی و مستمر با امریکا و سایر دولتهای غربی و ادامه رد آتش بس کامل و اصرار بر آتش بس جزئی در دریا که تحقق آن محال بود. "

"مشکل واضحی که در کارآیی و قابلیت نیروها در این جنگ وجود داشت در واقع همان "فرماندهی و کنترل" بود. در ایران رجال مذهبی بر دولت و نیروهای مسلح حاکم بودند و بنابراین کلیه تصمیمات نظامی بر اساس تفکر این گروه و اعتقاد آنان به برتری نیروهای انقلابی بر ارتش حرفهای استوار بود و به همین دلیل تاکتیک "امواج انسانی" را برگزیدند و آن را بر سازماندهی نظامی و تکنولوژی ترجیح دادند. این امر موجب بروز خسارات انسانی سنگین و ضعف و عدم کفایت در اجرای اقدامات نظامی گردید و در نهایت سبب شد قوای ایران متحمل شکست های سنگین شود و آتش بس را به ناچار بپذیرد."
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
persica1400
persica1400
1390/03/01
درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی جنگ عراق و ایران

تعداد دیدگاه‌ها:
502
از شما دوست عزیز برای باز کردن لینک این کتاب تشکر میکنم
کتاب جالی باید باشه
همین چند خطی که خوندم ازش واقعا با واقعیت تطابق میکرد
"مردی‌ که‌ کشته‌ شد " (توماس هاردی)
اگر من‌ و او
در قهوه‌ خانه‌ ای‌ قدیمی‌
یکدیگر را دیده‌ بودیم‌
شاید با هم‌ می‌ نشستیم‌ و پیاله ای می نوشیدیم
اما چون‌ همچون دو سرباز ساده‌
در نبرد
رویاروی هم‌ ایستادیم‌
به‌ روی‌ هم‌ آتش‌ گشودیم‌.
من‌ به‌ او شلیک‌ کردم‌
و در جا او را کشتم‌
او را زدم‌
و کشتم .
زیرا
دشمن‌ من‌ بود.
آری‌ ؛
البته‌ که‌ او دشمن‌ من‌ بود
و این‌ مثل‌ روز روشن‌ بود
اما ....
آه
او هم‌ شاید چون‌ من‌
به‌ اجبار
وارد ارتش‌ شده‌ بود
و حتی‌ از سر بیکاری‌
وسایل‌ زندگی‌ اش‌ را هم‌ فروخته‌ بود.
جنگ‌ چیز غریبی‌ است‌
به‌ کسی‌ شلیک‌ می‌ کنی‌
که‌ اگر جایی‌ قهوه‌ خانه‌ ای‌ بود‌
او را به آنجا دعوت‌ می‌ کردی‌
و شاید حتی با قدری‌ پول‌
به‌ کمکش‌ می‌ رفتی.
جنگ چیز غریبی است.
دوستان اگه کسی کتاب زندگی در گور اثر استراتیس میری وی لیس را داره ممنون میشم لینکشو بزاره .
سلام یاران
سلام سروران من
نمیدانید که چقدر خوشحالم . چند شب پیش خواب بهرام را دیدم و مرا به جایی برای دیدار فرا خواند . سفرم 2 روز طول کشید .
زیباترین قسمتش که زیباترین تجربۀ عمرم بود حل شدن در آب بود . بهرام یاریم کرد تا در جوی روان کوچکی حل شوم تا بدیدارش نائل شوم . برخورد سنگریزه ها را با تنم حس میکردم و در مسیر جوی حرکت . چهره خندان بهرام . فقط وقتی خواستم ببوسمش از اب حدا شدم و بازگشتم .
ممنونم بهرام جان . ممنونم . ممنونم
مسافرم
بزودی میبینمتان
--------------
خاک پای تک تک شما یاران
اسپارتا
سلام یاران :x
برایتان یک خبر دارم و یک گلۀ کوچک از شما .
خبر اینست که احمد هم به شما پیوست و من تنهاتر شدم . روزهای آخر خیلی درد میکشید . :((
و اما گله
شما چرا به خوابم نمایید ؟ تنها عباس و هاشم به خوابم میایند . شما کجا هستید؟ اسپارتا را فراموش کرده اید ؟ دلم برای دیدنتان لک زده . هر شب میخوابم به این امید که شما را ببینم اما ناامیدم میکنید . لیاقت دیدارتان را ندارم ؟ یا با از ما بهتران دوست شده اید ؟
من باز هم هر شب به امید دیدار شما میخوابم .
در دیده به جای خواب آبست مرا
زیرا که بدیدنت شتابست مرا
گویند بخواب تا بخوابش بینی
کی بی خبران چه جای خوابست مرا
اما من به زور قرص هم میخوابم تا شما را ببینم .
--------
خاک پای شما یاران
اسپارتا
امروز برای شهدا وقت نداریم
ای داغ دل لاله تو را وقت نداریم
با حضرت شیطان سرمان گرم گناه است
ما بهر ملاقات خدا وقت نداریم
چون فرد مهمی شده نفس دغل ما
اندازه ی یک قبله دعا وقت نداریم
در کوفه تن غیرت ما خانه نشین است
بهر سفر کرببلا وقت نداریم
تقویم گرفتاری ما پر شده از زر
ای داغ دل لاله تو را وقت نداریم
هر چند که خوب است شهیدانه بمیریم
خوب است ولی حیف که ما وقت نداریم

شادی روح شهدا صلوات
----------------
حلالم کنید یاران
اسپارتا
از : مهدی اخوان ثالث (م-امید)
هر چند همچو گل همه بر باد رفته اند
هرگز گمان مدار که از یاد رفته اند
اینان نه آن گل اند که گویی در این بهار
از یاد رفته اند چو بر باد رفته اند
اینان نه آهویند که گویی دریغ و حیف
در چنگ ظالمانه صیاد رفته اند
جای دریغ نیست بر ایشان که این گروه
با عزم آهنین و دل شاد رفته اند
« استاد » گفته بود که با جان و دل به پیش
اینان بنا به گفته استاد رفته اند
سرباز آهنین نبرد نهایی اند
پولاد زیست کرده و پولاد رفته اند
در راه پی گذاری کاخ جهان نو
بر جا نهاده پایه و بنیاد رفته اند
در راه آفرینش باغی پر از شکوه
بی خس و خار و آفت و اضداد رفته اند
« پیروز باد ملت ما، انقلاب ما»
گویان، به رغم دشمن جلاد رفته اند
« کوبنده باد جنبش خلاق رنجبر»
برگوش عالمی زده فریاد رفته اند
بر باد رفته نیز نبایست گفتشان
در قلب ما نهاده بسی یاد رفته اند

شادی روح شهدا صلوات
-----------
حلالم کنید یاران
اسپارتا
بسان رود که در نشیب
دره سر به سنگ می زند
رونده باش
امید هیچ معجزی ز مرده نیست
زنده باش
...
زنده بمانی بزرگوار...
گمنامی تنها برای شهرت پرستان درد آور است ، وگرنه همه اجرها در گمنامیست.
محکمه خون شهداء محکمه عدلیست که ما را در آن به محاکمه می کشند . . .

شادی روح شهدا صلوات
-----------
حلالم کنید یاران
اسپارتا
جنگ عراق و ایران
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک