رسته‌ها

نگاهی به ایران: مجموعه عکس

نگاهی به ایران: مجموعه عکس
امتیاز دهید
5 / 3.7
با 119 رای
امتیاز دهید
5 / 3.7
با 119 رای
عکاس: کاظم حکیمی

مجموعه عکسهای سیاه و سفید از مردم و زندگی در ایران. کاری از کاظم حکیمی. عکاس در مجموعه تصویر نه چندان خوش آیندی را از ایران ارایه کرده و سعی داشته در راستای تصویر کلیشه ای که غربی ها از ایران دارند عکسها را ارایه کند. تصاویر آدمهای مفلوک، سیاه پوش، دست فروشها و ... متاسفانه بسیاری از به اصطلاح هنرمندان ایرانی برای اینکه کارهایشان در غرب مطرح شود بسادگی هموطنان خود را می فروشند چه در سینما و چه در عکاسی و غیره
بیشتر
در کشور شما در دسترس نیست
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
mahshidpessac
mahshidpessac
1390/02/12
درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی نگاهی به ایران: مجموعه عکس

تعداد دیدگاه‌ها:
79
دوست گرامی نمی دانم انتشار این کتاب درست بود یا نه اما می دانیم خیلی از چیزهایی که شما تلویحا منکر شدید در ایران هست
مقدمه این چنین آمده که در جاده های ایران جاده ها شانه خاکی ندارند

کاش فقط شانه نداشت
ایران نسبت به جمعیت شاید بیشتریم آمار مرگ و میر تصادفات را دارد درحالی که فقط حدود ربع مردم از اتومبیل استفاده می کنند البته احتمالا آمار کمتر است
کشاورزی با بیل،هندونه فروشی با وانت پیکان قراضه

همه اینها در شهر من هست تازه دست فروش هایی که در دل آفتاب هندوانه می فروشند و گاهی برخی محصولات غذایی مثل جگر و دل رو زیر آفتاب می فروشند
در دو عکس دو قهوه چی یکی از یکی کثیفتر و نامرتبتر،یک نظافتچی شهر که روی آسفالت ترک خورده نشسته و سر در گریبان برده با جارویی ابتدایی باز هم با لباسی بسیار کثیف،دو زن رمال که کنار خیابون به کف بینی مشغولن،یک نفر کارتون خواب که پشت به دختر بچه اش روی کف زمین خوابیده،دو گدای زن که یکی پیر و یکی جوونه و هر دو چادری و بسیار ژنده،دست فروشی که شمع میفروشه،دست فروش کودکی که دمپایی خیلی ارزون میفروشه،دست فروش پیرمردی که لباس ژنده و مستعمل داره سیب زمینی میفروشه با چرخ درب داغون و ترازوی زوار در رفته،دست فروشی که گاز فندک پر میکنه،دختر جوونی که چووپونه،

توی جایی که من زندگی میکنم این تصاویر آشناست البته به جای قهوه خانه اینجا کبابی و جگری داریم
دوست من توی این شهر ما یه درخت داریم بهش میکنم کنار حضرت عباس برخی روزها انقدر شلوغ میشه و خانم ها میرن سراغش که جای سوزن انداختن نیست
درختی که با هزار رنج و زحمت از لای آسفالت خودش رو بیرون کشیده و در محیط سخت داره به حیاتش ادامه ع میده که نشونگر زندگی سخت و طاقت فرسا تو این سرزمینه،نه گلی کنارشه،نه باغچه ای ،نه نشونی از زیبا سازی شهرداری....

این حسی هست که من تو ایران دارم
برخی از این حقایق باید تغییر کند و با مخفی کردن این حقایق تغییر نمیکند بدتر می شود
موفق باشید :x:x
در عکس دیگری که باز در مقدمه کتاب توضیح مفصل آورده چنین سوژه ای دستمایه قرار گرفته:
چند زن و یک مرد کنار جاده به نماز ایستاده اند. در مقدمه این چنین آمده که در جاده های ایران جاده ها شانه خاکی ندارند،در این عکس دکل فشار قوی برق طوری در کادر آورده شده که به بیننده الغا میکند که ایرانیان جلوی این نماد تمدن غرب رکوع کرده اند یا حتی میتوان آن را مطابق تلمبه های یک چاه نفتی در نظر گرفت که این مردان و زنان مقابل آن به رکوع رفته اند.دقت کنید این مطلب برداشت من نیست و در مقدمه کتاب که توسط یک انگلیسی و نه خود عکاس آورده شده بیان میگردد.
ضمنا در این کتاب هیچ مظاهر تکنولوژی جدید آورده نشده.تمام ماشینها پیکان،مسجد جایی برای بردن نفع اقتصادی،مذهب عاملی برای بیگاری کشیدن از کودکان در عکس پارچه عزاداری دوزی توسط یک کودک،زنان ایران عقب مانده و دگم،مردان ایرانی اکثرا پیر و کثیف و فقیر،معماری ایرانی در حال حاضر زشت و عقب مانده و در قدیم باعث تفرقه_در اشاره ای که به نداشتن مناره در مسجد شیخ لطف الله و فرق آن با مساجد دیگر میشود_
تنها و تنها عکسی که اشاره به شادی در این مملکت دارد عکسی است که در آن سه جهانگرد آلمانی در میدان نقش جهان نشسته و یکی از آنه در حال گرفتن عکس از رقصیدن یک پسر بچه است و در آن عکس در لحظه ای ثبت میشود که پسر بچه به فرم یک صلیب در آمده و در مقدمه این کتاب به طور واضح آمده که این شادیی است که در از زاویه دید یک اروپایی أیده شده است.اگر این خیانت نیست پس چیست؟
[[quote]نقل قول::
دوست عزیزctr2006
تمام حرف هات درسته ولی فراموش نکن مکتبی که گفتی مکتب ایران عربی بود نه ایران زرتشتی و ایرانی!!!!!!!
دوست نازم از لاک ،لاک پشتی ات بیا بیرون این مطالبی که دوست عزیزمانctr2006 برشمرده در کدام کشور عربی شما شاهد هستی شاید بگی عربستان اونم شاید دو ، سه موردش درباره اش صدق کند اما کشور عربی نه یکیست بلکه چندین کشوره که باید بری اول جغرافیات کامل کنی و بعد بیایی نظر بدی .امارات - کویت - مغرب - بحرین - لبنان-سوریه-مصر- تونس - یمن ... شاید حاکمان اکثریت اینها دیکتاتور باشند اما هیچکدام از انها ادعای دین ودینداری ندارند
موضوع دیگه ای که تو این عکس ها اومده نگاهیه که به یه بیننده اروپایی از زن ایرانی ارائه میده،فقط دوستان لطفا به کتاب نگاهی بندازن بعد اگه خلاف این مطالبی بود که بنده ارائه میکنم به من اطلاع بدن:
شغل زن ایرانی
رمال،کف بین،گدا،چوپان ،فروشنده کتاب حجاب که دستفروشه
و برقع داره که البته این عکس رو در موردش بعدا صحبت میکنم.
در عکسی مردی به همراه خونواده در پشت موتورن، مرد لبخند زشتی به لب داره و زن و دختر بچه رو برگردوندن و صورت زن به صورت سیاهی مطلق جلوه میکنه
در عکس دیگری که در مقدمه کتاب به طور مفصل تو ضیح داده شده،خونواده ای به پیک نیک رفتن و تمام خواهران و مادر خونواده برادر خونواده رو مثل نگینی به دور گرفتن و تمام انرژی عکس از وجود اون مرد میاد که نشون دهنده تبعیض جنسیتی کامل در ایرانه.
در عکس دیگه ای که باز در مقدمه کتاب در موردش توضیح مفصل داده و از معدود عکس هاییه که زن ایرانی در چادر پیچیده نشده زن نسل جدید که مانتو و جین پوشیده با دقت و جدیت به صورت زن ژنده پوش کف بین خیره شده تا از آینده اش خبر بده که الغا کننده ی نبود پیشرفت و تعقل حتی در نسل جدید ماست.
در عکس دیگه ای تمام مردا ایستادن و زن ایرانی ضعیف و زبون نشسته،در عکس بعدی که از چند زن ایرانی نشسته در کنار زاینده رودگرفته شده چون از پشت از این زنان عکس گرفته شده جز سیاهی و زشتی از زن ایرانی،بیننده چیزی نمیبیند،در عکس دیگری زن ایرانی وسایلش را در بقچه ای کثیف پیچیده انگاری تو این مملکت هنوز چمدون نیومده،در عکس دیگه ای زن ایرانی به نوازنده دوره گرد با چشمانی پر از ناباوری مینگرد تو گویی هیچ نغمه ای برای بانوان این مملکت آشنا نیست.
در عکس دیگه ای که زن ایرانی برقع زده و باز در مقدمه کتاب به طور واضح و مفصل در موردش توضیح داده و برداشت شخصی بنده نیست. زن برقع پوش داره کتابی در مورد حجاب رو میفروشه و چادری که او پوشیده و خیمه یا چادری که در کنارش اسباب کارش رو گذاشته هزار تا پیام تاخود آگاه به بیننده القا میکنه.به راستی چند در صد زنای ایرانی برقع میپوشن که یه همچین تصویر سیاهی باید از زن ایرانی در خارج از این مملکت ارائه بشه؟!و اگر این خیانت نیست پس چیه؟
چون دوستان مطالبی رو در مورد دیدگاه بنده فرمود ند لازم دیدم که مطالبی رو به عرض برسونم:
1_اسم این کتاب چشمی از ایران یا به زبان ساده تر نگاهی به ایرانه.
2_نمایی که ازشغل های ایرانیان این کتاب به دست میده آمده:
کشاورزی با بیل،هندونه فروشی با وانت پیکان قراضه،نوازنده ای با سه تاری مستعمل که ضمنا دندون نداره و لباساش ژنده است و زن ها دارن با تعجب بهش نگاه میکنن انگاری زنان ایرانی هیچ نغمه ای براشون آشنا نیست،صاحب اسب با لباس کثیف و نا مرتب،یقه مچاله و کلاه بدتر و مندرستر طوری که اسب کنارش تمیزتر به نظر بیاد،در دو عکس دو قهوه چی یکی از یکی کثیفتر و نامرتبتر،یک نظافتچی شهر که روی آسفالت ترک خورده نشسته و سر در گریبان برده با جارویی ابتدایی باز هم با لباسی بسیار کثیف،دو زن رمال که کنار خیابون به کف بینی مشغولن،یک نفر کارتون خواب که پشت به دختر بچه اش روی کف زمین خوابیده،دو گدای زن که یکی پیر و یکی جوونه و هر دو چادری و بسیار ژنده،دست فروشی که شمع میفروشه،دست فروش کودکی که دمپایی خیلی ارزون میفروشه،دست فروش پیرمردی که لباس ژنده و مستعمل داره سیب زمینی میفروشه با چرخ درب داغون و ترازوی زوار در رفته،دست فروشی که گاز فندک پر میکنه،دختر جوونی که چووپونه،و دقت کنین که تنها و تنها یک نفر در مجموع این عکسا شغل پست نداره و اونم یه شخصیه که داره قلم زنی میکنه.
این تمام نمایی بود که این کتاب از کسب کار یک ایرانی به یک شهروندی میده که در انگلستان این کتاب به دستش برسه.رمال،گدا،چوپون،نظافتچی،دستفروش،سیگار فروش،قهوه چی،کشاورزی با استفاده از ادوات اولیه بشری،کف بین و فقط یه نفر صنعت گر، اونم نه یه صنعت شناخته شده برای یه اروپایی.جدا این نمای شغل ایرانی جماعته؟!
بعد هر کدوم از این عکس ها کلی پیام غیر مستقیم به ببیننده بیگانه از ایران ارائه میده،به طور مثال در همون عکسی که از پیرمرد سیب زمینی فروش که گاری داره،در پس زمینه ساختمانهای بسیار کهنه و زشت میبیبنین،ترازویی که زوار در رفته است و به طور سمبلیک به بیننده نبود عدالت در این سرزمینو نشون میده،سن بالای پیرمرد که علی رغم اینکه الان باید دوران بازنشستگی رو بگذرونه داره کار میکنه و نشون دهنده نبود نظام تامین اجتماعی در این مکانه،درختی که با هزار رنج و زحمت از لای آسفالت خودش رو بیرون کشیده و در محیط سخت داره به حیاتش ادامه ع میده که نشونگر زندگی سخت و طاقت فرسا تو این سرزمینه،نه گلی کنارشه،نه باغچه ای ،نه نشونی از زیبا سازی شهرداری....
دوست عزیزctr2006
تمام حرف هات درسته ولی فراموش نکن مکتبی که گفتی مکتب ایران عربی بود نه ایران زرتشتی و ایرانی!!!!!!!

دوست خوبم من چیزی رو که روزانه تو جامعه می بینیم رو نقل قول کردم
امیدوارم به اصل خویش برگردیم
همه نظرات را خواندم
من معتقد نیستم که خود را در جهان وحشی معرفی کنیم ولی نباید برخی حقایق را انکار کرد چون این نوعی خیانت است
خیانت است وقتی هم میهنی در درد و رنج هست به خود و جهان بگویم همه چیز گل و بلبل هست
کشورهای صنعتی و مدرن دنیا هر جنایتی کنند حداقل به خود ظلم نمی کنند و حقیت جامعه کشور خود را می گویند
ایران آمار جرم و جنایت را منتشر نمیکند و آمار های دیگر را پر از تناقض عنوان می کند و....
پایدار باشید :x:x:x:x:x
شخصا از افرادی که از این دست کارها میکنند(مخملباف و...)
چندان دل خوشی ندارم چون مایه ی سرافکندگی ایران وایرانی هستن.

من نمیدونستم گفتن حقیقت باعث سرافکندگی میشه!!!!!!
کافیه مثل شمقدری دروغ بگی تا پیشرفت کنی و پست بگیری و سربلند بشی،به همین سادگی.
- در مکتب ایرانی دیدن موی سر زنهای خارجی و بیگانه از تلویزیون حلال است ولی زنهای هموطن و خودی حرام!
- در مکتب ایرانی، هنری مثل موسیقی و رقص حرام است ولی افیونی مثل تریاک حلال!
- در مکتب ایرانی کشورهای مسیحی و یهودی خداپرست، دشمن و کافرند، ولی کشورهای کوبا و روسیه و چین کمونیست، برادرند!
- در مکتب ایرانی خنده و رنگهای شاد جلفه، ولی گریه و رنگ سیاه متانت!
- در مکتب ایرانی هر کجا که بخواهیم خصوصی سازی بکنیم و از مردم پول بگیریم و نفع داشته باشیم، اسمش رو میگذاریم "غیر انتفاعی!"
- در مکتب ایرانی اسم بانکداری رو میگذارن "بدون ربا" ولی بالاترین رباها رو از مردم میگیرن!
-در مکتب ایرانی اسم پروژه فراری دادن مزاحمین رو میگذارن "فرار مغزها"!
- در مکاتب دیگه، مُبلغهای دینی روابط جنسی رو برای خودشون حرام میدونن ولی برای بقیه مردم حلال، اما در مکتب ایرانی روابط جنسی برای مُبلغ دینی حلاله ولی برای بقیه مردم حرام!
- در مکتب ایرانی کثیفترین گناه دنیا (دروغ) عادیه ولی دست دادن دختر و پسر غیر عادی!
- در مکتب ایرانی به خاطر تقدس بکارت، بعد از اینکه پسر از دوست دختر خودش دور میشه، چون نمیتونه تا 30 سالگی باهاش ازدواج کنه، یا عقده ای میشه، یا برای ارضای نیازهای اولیه اش، دست به دامن فاحشه های خیابون میشه. اصلا ولش کن، کی گفته 15 تا 30 سالگی اوج توانایی استفاده از لذت جنسیه؟
- در مکتب ایرانی مهم این نیست که در داخل، چقدر فساد غوغا میکند، مهم این است که ظواهر مکتب در جامعه رو حفظ کنیم، و مهم اینست که کشورهای دوست، در خارج در مورد ما چه فکرمیکنند! چون اگر ظواهر رو حفظ نکنیم نمیتونیم ادعای رهبری مکاتب جهان رو داشته باشیم!
- راستی خبر دارین در دنیا یک کشوری هست که بستن روسری برای همه مردها اجباریه و اگه مردها سر و بدنشون رو با پارچه نپوشونن توسط پلیس دستگیر میشن؟! آیا شما جرات و تمایل دارین به عنوان توریست با همسرتون به اون کشور سفر کنین؟ یا بخواهین تو اون کشور سرمایه گذاری کنین؟ تعجب نکنین، اون کشور،کشور خودمونه با مکتب ایرانی، منتها از زاویه دید بقیه مردم جهان!
- در مکتب ایرانی دختری که دنبال همسر مناسب میگرده، و در موقعیتی هست که به زیباییش نیاز داره، حق نداره موهای صورت و کرک سبیلش رو قبل از ازدواج برداره!
- در مکتب ایرانی توی مراسمها (عروسی، مهمانی یا مذهبی)، خانمها خودشون رو به شدت آرایش میکنن، ولی نه برای مردها بلکه برای خانمهای دیگر!
-در مکتب ایرانی فاحشه خونه ها رو با افتخار جمع کردیم ولی نمیدونیم چرا برای زنمون از محل کار تا منزل صد تا بوق میزنن؟! نکنه بعضی وقتها غیرت زیاد بی غیرتی میاره؟! ولش کن ظواهر جامعه مهمتره!
- در مکتب ایرانی پلیس مخصوص مجرمان رانندگی (مجرمانی که جان انسانها را تهدید میکنند)، اسلحه ندارد، ولی پلیس مخصوص کنترل پوشش موی سر و جدایی دختر از پسر، اسلحه دارد، چون این برای ظواهر جامعه خطرناکتر است!
...
...
...

دوست عزیزctr2006
تمام حرف هات درسته ولی فراموش نکن مکتبی که گفتی مکتب ایران عربی بود نه ایران زرتشتی و ایرانی!!!!!!!
سلام
نظرات متفاوت و جالب بود.:-(
هر خانواده برای خودش خوبی و بدیهایی داره که به افراد غریبه ربطی نداره.
جامعه ما هم دارای زیبایی و سیاهی های زیادی است .
ما برای کم رنگ کردن سیاهی ها باید تلاش کنیم نه اینکه اونا رو پررنگ کنیم که دیگر کشورهای به اصطلاح پیشرفته!مهد آزادی!!!!!(!):O:))
برای ما نسخه بپیچن.
اما ما هم نباید مضمون این کارها را به طور کلی انکار کنیم چون متاسفانه در جامعه ما وجود داره.
شخصا از افرادی که از این دست کارها میکنند(مخملباف و...)
چندان دل خوشی ندارم (?) چون مایه ی سرافکندگی ایران وایرانی هستن.
من این کتاب رو دانلود نکردم چون برای سرعت من حجم بالایی دارد و دقیق از محتوایش خبر ندارم اما در مورد ایران که کتاب به تصویر می کشد حرف هایی دارم
من بچه شهرستان هستم خدمت دوستان عرض کنم همه ایران تهران و اصفهان و تبریز و مشهد و شیراز نیست ایران کشوری گسترده است و متنوع برخی دوستان خارج نشین شاید سالی یک بار از خارج ایران بیایند و در محله های لوکس تهران و اصفهان قدم بزنند و فکر کنند ایران کشوری امروزی است چنین نیست دوستان
ممکن است با این نظر من برخی دوستان دلگیر شوند و برخی برداشت غلط کند اما ایراد مشکلات فرهنگی بسیار عمیقی دارد
برخی استان های ایران:
در جنوب استان های سیستان و بلوچستان داریم این دو قوم ااختلاف هایی دارند و وضعیت را خوب می دانیم
در جنوب هرمزگان را داریم شهر بندعباس مرکز استان شهر فقیری است و به آن نرسیدن پس مردمش مجبورند با قاچاق مواد مخدر و کالا روزگار به سر کنند خیلی از مردم این استان حتی شناسنامه هم ندارد و در گمنامی به سر می برند
استان کرمان مرکزی برای مواد مخدر و قاچاق و سرقت های عجیب و قریب است
استان های مرزی ما متاسفانه به دلیل نرسیدن امکانات و تبعیض ها وضعیت خوبی ندارد
استان های خراسان جنوبی کردستان بوشهر آذربایجان شرقی و... مشکلات زیادی دارند البته مراکز این استان ها کمی وضعیت بهتری دارند اما در کل وضع خوبی نیست
در بیشتر شهر های ایران مردم از دنیا خبر ندارند و به چیزهای بسیار اندکی راضی می شوند خیلی راحت می شود نفتشان را برد و حقوقشان را ندا اما با یک خروس قندی و سخنرانی راضی می شوند
آیا از خوزستان و مسجد سلیمان خبر دارید؟ وضعیت آب بوشهر را می دانید؟ آیا شهرهای استان بوشهر را رفته اید
خود سوزی زنان و خشونت ها:
در ایران خودسوزی زنان بسیار زیاد است البته خوشبختانه در چند سال اخیر کمتر شده
در اواخر دی ماه گذشته، معاون بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی لرستان از مرگ پنج زن‌باردار در اثر خودسوزی در طی سال جاری خبر داد. اگرچه آمار دقیقی از خودکشی زنان در ایران در دست نیست ولی طبق آمارهای موجود و بر اساس هشدار سازمان بهداشت جهانی (WHO) در ماه می ۲۰۰۳، ایران پس از دو کشور هند و کلمبیا در رده‌ی سوم قرار دارد.
بیش‌ترین میزان خودکشی و به ویژه خودسوزی در استان‌های غربی کشور یعنی ایلام، کرمانشاه، لرستان و کردستان رخ می‌دهد که در این بین سهم استان لرستان از این پدیده‌ی دردناک پس از استان‌های ایلام و کرمانشاه و در کنار کردستان رتبه‌ی سوم است.
طبق آمارهای موجود، میزان خودکشی زنان کشور در سال ١٣٧۵ تعداد ٨٨/۵ در هر١٠٠هزار نفر، در سال ٧۶ به ٢/۴ نفر، در سال ٧٧ به ۵٣/۴ نفر و در سال ٧٨ به ٢۴/٣ نفر رسیده است. آمار نشان می دهد در سال ٧٧ شاهد افزایش میزان خودکشی بوده‌ایم. این میزان در سال ٧٨ کاهش چشم‌گیری داشته است اما آمار های غیر رسمی باز هم از افزایش میزان خودکشی زنان از سال۸۱ به بعد خبر می‌دهند.
بر اساس گزارش خبرگزاری آفتاب در سال۸۳، دکتر خرم‌آبادی سرپرست وقت دانشگاه علوم پزشکی لرستان، با بیان این مطلب که خودسوزی به یک معضل مهم اجتماعی در استان لرستان تبدیل شده‌است، اظهار داشت:« بر اساس تحقیقات پژوهشگران این استان، سال ۷۵ بیش از ۱۷۵ مورد خودسوزی، سال۷۹ تعداد۱۲۷مورد، سال ۸۱ حدود ۱۰۷ موردو سال۸۳ ،۳۰۰ موردخود سوزی در این استان صورت گرفته است.»
در ایران به دلایل مختلف از جمله باورهای مذهبی و گناه شمرده شدن عمل خودکشی، دست یافتن به آمار صحیح در این مورد تقریبا ناممکن است.
http://www.akharinnews.com/index.php?option=com_content&task=view&id=9807&Itemid=36
http://nedayezagrosi.com/?p=4609#comment-286
نگاهی به ایران: مجموعه عکس
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک