در حضر
نویسنده:
مهشید امیرشاهی
امتیاز دهید
بخشی از کتاب:
من این مردم را نمی شناسم– مردمی که در چشمهایشان به جای حیای آشنا، بیشرمی بیگانه جا دارد. زبانشان را نمی فهمم – زبانی که درعوض سخن شیرین، بار تلخ شعار گرفته است. این مردمی که پا را به تجاوز بر میدارند و در سر نقشهٌ تهاجم دارند، از من دورند. این مردمی که دستشان چنگ است و دلشان از سنگ، با من نیستند. من این مردمان را نمیشناسم، زبانشان را نمیدانم.
این عربدهجویان از کجا آمدهاند؟ به کجا میروند؟ از خاک این ملک چه میخواهند؟ به سرنشینان این سرزمین چه می گویند؟
در حضر روایتی از ماجرای انقلاب 57 از دید یک نویسنده زن (خود خانوم امیرشاهی) است.
بیشتر
من این مردم را نمی شناسم– مردمی که در چشمهایشان به جای حیای آشنا، بیشرمی بیگانه جا دارد. زبانشان را نمی فهمم – زبانی که درعوض سخن شیرین، بار تلخ شعار گرفته است. این مردمی که پا را به تجاوز بر میدارند و در سر نقشهٌ تهاجم دارند، از من دورند. این مردمی که دستشان چنگ است و دلشان از سنگ، با من نیستند. من این مردمان را نمیشناسم، زبانشان را نمیدانم.
این عربدهجویان از کجا آمدهاند؟ به کجا میروند؟ از خاک این ملک چه میخواهند؟ به سرنشینان این سرزمین چه می گویند؟
در حضر روایتی از ماجرای انقلاب 57 از دید یک نویسنده زن (خود خانوم امیرشاهی) است.
آپلود شده توسط:
Reza
1386/06/22
دیدگاههای کتاب الکترونیکی در حضر
لینک اصلاح شد
اگه ممنوعیت حق تکثیر دارید، کلا page اون کتاب رو حذف کنید.:stupid:
متشکرم دوست عزیز Reza
از طریق همین سایت با خانم نویسنده امیرشاهی اشنا شدم.
این داستانش فوق العاده زیبا و واقعی هستش.
افرین بر امیرشاهی که جیزی از قلم نیانداختن:x8-)
سپاس