رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر شما صاحب حقوق مادی این کتاب هستید، می‌توانید اجازه نشر رایگان نسخه الکترونیکی آن را به ما بدهید یا آن را از طریق کتابناک به فروش برسانید.
برای اطلاعات بیشتر صفحه «شرایط و قوانین فروش» را مطالعه کنید.
شب سراب
امتیاز دهید
5 / 3.9
با 63 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 3.9
با 63 رای
582 صفحه

این کتاب با اقتباس از کتاب بامداد خمار توسط مولف به جهت اینکه احساس می نمود حرفهایی از رحیم ناگفته مانده و محبوبه تنها به قاضی رفته است، نگاشته شده و به لحاظ اقتباس و استفاده از متون کتاب بامداد خمار حقوق مادی این اثر به خانم فتانه حاج سید جوادی واگذار و تقدیم گردید.

بخشی از کتاب شب سراب:
حال خوشی داشتم. شکر خدا همه چیز روبه‌راه بود. مزد خوبی می‌گرفتم، ننه‌ام راضی بود و مثل زن‌های خوشبخت می‌خندید. اوستا مثل پدرم بود، جای خالی پدرم را پر کرده بود. کار را بالاخره یاد گرفته بودم و از کار کردن لذت می‌بردم. مهم‌تر اینکه امسال بهار برایم زیباتر جلوه می‌کرد، نسیم بهار بوی خوشی به همراه داشت. مالشی در دلم بود که لذت بخش بود. احساس می‌کردم همه را دوست دارم، حتی فکر می‌کنم انیس خانم را هم دوست داشتم، و بی‌اعتنایی آقا ناصر را هم تحمل می‌کردم. حق می‌دادم آخر فکر می‌کرد من هنوز بچه‌ام کم محلی می‌کرد، آرام آرام که بزرگ شوم با من دوست می‌شود. شب‌ها بعد از شام شب چره را می‌رویم خانه آنها، من هم زن بگیرم و بساطی جور کنم آنها هم می‌آیند پیش ما. زن‌هایمان مثل خواهر می‌شوند، ما هم مثل برادر. مادر هم که عاشق بی‌قرار انیس خانم است، زندگی او منتهای آرزویش هست، اوستا هم با زنش به جمع ما می‌پیوندند. به به چه می‌شود! پدر و مادردار می‌شویم، پدربزرگ، مادربزرگ، مادر، خواهر، برادر، بچه، بچه‌های من به آقا ناصر عمو ناصر خواهند گفت. بچه‌های او هم حتماً به من عمو رحیم می‌گویند. نه، خوب است دایی رحیم بگویند، مرد بیگانه برادر زن بیگانه بشود بهتر است که برادر شوهرش شود. مگر چه فرقی می‌کند؟ دل باید پاک باشد، چشم باید پاک باشد، اسم‌ها چیزی را عوض نمی‌کنند، چه چیزها که ندیدیم و نشنیدیم، وای خدا به دور مگر مادر نمی‌گفت...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
libraziti
libraziti
1389/12/12

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی شب سراب

تعداد دیدگاه‌ها:
36
دیدگاه میخام بدونم بخش دوم بامداد خمار شب سراب هست یا نه؟آخه تعریف این کتاب رو از خیلیا شنیدم مشتاقه خوندنش شدم الان میخام بدونم ک چ جوریاس ممنون میشم اگه یکی پیدا شه ک کمکم کنه::stupid:
موضوع جالب بود اما میان ماه من تا ماه گردون تفاوت ...
خیلی از دوستان معتقدند که شب سراب مزخرفه. اما من فکر می کنم تنها علتی که شاید سبب چنین فکری شده این بوده که بعد از بامداد خمار این کتاب رو خوندین و یا در قالب مقایسه خونده شده.
من ابتدا شب سراب رو خوندم خیلی کند پپش می رفت ولی به اون بدی ای که دوستان می گن نبود. و اما درمورد بامداد خمار که من 4 سال بعد از شب سراب به توصیه دوستانم خوندم. وقتی داشتم می خوندمش به نظرم خیلی از جاهاش آشنا می اومد. وقتی یه کم فکر کردم یادم اومد که این کتاب دقیقا همون شب سرابه که داره از زبان دختر قصه ــ محبوبه ــ حرف می زنه. اگر بخواهیم انصافانه نگاه کنیم؛ بله بامداد خمار به مراتب بهتر از شب سراب نوشته شده ولی اگر شب سراب رو به صورت مجزا بررسی کنیم فکر نمی کنم لایق این همه نفرت باشه.
به هر جهت فراموش نکنیم که ازدواج بدون منطق حتی پاک ترین عشق ها رو هم تبدیل به نفرت می کنه.
به نظر من این هم مثل بامداد خمار خوب بود...
این سبک جالبه به شرطی که هر دو از نظر ادبی هم وزن باشن. نه یکی مثل بامداد خمار باشه (نسبتا وزین) و یکی مثل شب سراب آبکی.
البته این به معنی تإیید کامل بامداد خمار نیست. اما شب سراب از اون هم بد تره.
این سبک جالبه به شرطی که هر دو از نظر ادبی هم وزن باشن. نه یکی مثل بامداد خمار باشه (نسبتا وزین) و یکی مثل شب سراب آبکی.
البته این به معنی تإیید کامل بامداد خمار نیست. اما شب سراب از اون هم بد تره.
شب سراب ودانلودكردم اماتو گوشي نصب نميشه وپيغام operation failedميده چيكاربايدكنم باتشكرمرسي
من هنوز نخوندمش.اماخیلی دنبالش بودم.ممنوون ازتون.من تازه عضوشدم وخیلی ازسایتتون خوشم اومده.باتشکر
من هنوز نخوندمش.اماخیلی دنبالش بودم.ممنوون ازتون.من تازه عضوشدم وخیلی ازسایتتون خوشم اومده.باتشکر
سلام
من بعدازکتاب بامدادخمارخیلی دنبال این کتاب تئکتاب فروشی هاگشتم ولی همه ش بهم میگفتن هفتهی دیگه بیامن نفهمیدم این هفته ی دیگه دقیقاکیه
بلاخره مجبوربه دانلودشدم ممنون ازاین که این کتاب برامون گذاشتین وشمانگفتین همفته ی دیگه:x
شب سراب
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک