رسته‌ها
بوبول
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 154 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 154 رای
بوبول، شامل چند نمایشنامه طنز و چند قطعه فکاهی و انتقادی از ایرج پزشکزاد، نویسنده کتاب معروف دایی جان ناپلئون است که ادیین مجموعه نیز از شاهکار های این نویسنده زبردست به شمار می رود.
مجموعه بوبول، قطعاتی است که ایرج پزشکزاد در روزنامه های مختلف آنها را منتشر کرده است . نشریاتی همچون : فردوسی ، روزنامه اطلاعات ، روشنفکر و …
اکثر قطعات این مجموعه لحن انتقادی و طنزگونه دارد که اسامی قطعات این مجموعه به شرح زیر است :
بوبول / شوشوجان / رودل کامی / موشی / فرهاد بی بنیاد / نسل بیچاره / اولین گفتگوی آدم و حوا / انگور / ورزش سوئدی / خاخا / سواد انگلیسی / مرتاض هی هندی هه / مموش / سبیل منوچ / آخرین آرزو / هدیه فرشتگان / آرتیست بازی / زبانپلوخوری / اسم رمانتیک / ننگ بی پولی / لولو عینکی / بخارات و مضرات

مقدمه مؤلف درباره کتاب :
چند قطعه ای که در این کتاب ملاحظه میفرمائید در سالهای ۱۳۳۳ و ۱۳۳۴ در مجلات تهران منتشر شده است و شاید بعضی از آنها دیگر جنبه انتقادی خود را از دست داده باشند . مثلا قطعه ای که درباره جمع آوری و معتادین به مواد افیونی در باغ مهران نوشته شده ، امروز که به واسطه همکاری دولت و ملت بحمد ا… دیگر حتی یک نخود تر..یا..ک در تمام کشور پیدا نمیشود ، فقط به عنوان اشاره به یک دوره از تاریخ مملکت قابل ضبط است .
همچنین است قطعه «نسل بیچاره» که بنده چند سال پیش بعد از انتشار خبر مقطوع النسل شدن دو نفر از هموطنان دو نفر از هموطنان به دست دو بانوی کوتاه فکر ، نوشتم و چون به علت روشن بینی و عاقبت اندیشی اکثر بانوان کشور واقعه نظیر پیدا نکرده ، اهمیت و تازگی خود را از دست داده است . چند انتقادی که در قسمت آخر کتاب ملاحظه میفرمائید در روزنامه اطلاعات جمعه منتشر شده است . چون با عنوان رسمی انتقاد به رشته تحریر در آمده از قسمت اول مجزی گردیده است .میل داشتم تمام نوشته های خود را پیدا میکردم و منتخبی از آنها را به منظر شما میرساندم ولی متأسفانه هیچ کدام را ضبط نکرده بودم و یافتن این چند قطعه را هم مدیون آقای نعمت ا… جهانبابوئی مدیر «فردوسی» ، آقای دکتر رحمت مصطفوی مدیر «روشنفکر» و آقای احمد شهیدی سردبیر نشریات اطلاعات هستم که بعضی شماره های موجود نشریات خود را در اختیارم گذاشتند و از ایشان بسیار ممنونم .
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
155
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
irajhashemi
irajhashemi
1389/12/16

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی بوبول

تعداد دیدگاه‌ها:
20
سلام
کتاب خیلی جالبی بود به بقیه دوستان هم توصیه میکنم بخونن
در ضمن ااز زحمات همه دوستانی که اینجا زحمت میکشن ممنونم
کلی خندیدم!!!!البته از اون خنده هایی که از گریه غم انگیزتر است....
من تا به حال این کتابو نخوندم.با توجه به نظرات دوستان باید کتاب جالبی باشه!
ایرجِ پزشکزاد هم خوب به این پدیدهء برهنگیِ فرهنگی واقف بوده.
این از روشِ به کار بردنِ مفاهیم در طنزش به خوبی پیداست
خدا به فریادِ فرهنگِ بی درمانِ ما ب
کتاب خوبیه ... ممنون لینک های دانلود همین کتاب با حجم کمتر (3.25 MB) و کیفیت بهتر (لطفا در صورت صلاحدید مدیران، این فایل با pdf اصلی جایگزین شود) : rapidshare megaupload depositfiles hotfile zshare uploading

بنده این نسخه را جایگزین کردم
ممنون
:-)
با تشکر از شما دوست گرامی irajhashemi
طنزهای جالبیه :x:))
۱ - بوبول
بوبول کتابی از بزرگمرد و آقای طنز معاصر ایران ؛ ایرج پزشکزاد هست.موضوع یکی از داستانهای این کتاب ماجرای دختر خانمی هست که قسمت میانی پشت بدنشون توسط نا مادری به وسیله یک فیلم عکاسی داغ شده و این پرونده تبدیل به پرونده ای شده که هر بار مختومه اعلام می شود. با درخواست یکی از مسوولان دادگاه مجدد به جریان می افتد.
سکاس دادگاه کتاب بوبول ( نقل به مضمون )
رییس دادگاه : خوب شیرین خانم بیا ببینم این داغ دقیقا کجاست ؟
شیرین خانم :آقای رییس شما که دفعه پیش دیدین .
رییس دادگاه : نخییر خانم اون مال 6 ماه پیش بود و باید به دقت دوباره این ضایعه رو بررسی کرد.
شیرین خانم : آقای رییس این پرونده که مختومه شده بود چرا دوباره به جریان افتاد. ؟
رییس دادگاه : خانم برای اینکه پرونده نقص داشت و در دفعه پیش نوع فیلم مشخص نشده .این برای دادگاه خیلی مهم هست که آلت جرم رو کشف کنه. ما امروز انواع فیلم رو آوردیم که با مطابقت با محل آسیب نوع فیلم رو تشخیص بدیم.
در حالی که شیرین خانم در حال آماده شدن برای نشون دادن محل آسیب هستن . منشی دادگاه هم مشغول تنظیم عینکش برای رویت محل اسیب هست که رییس دادگاه فریاد می کشه و میگه آقای منشی شما نگاه نکن برای شما خوب نیست شما تازه عمل قلب کردین و براتون این صحنه ها ضرر داره .منشی دادگاه هم سرش رو میندازه پایین و در حالیکه آب دهنش رو قورت میده زیر چشمی مشغول نگاه کردن به آسیب بود.
رییس دادگاه هم بعد از رویت آسیب و امتحان فیلم های مختلف ناگهان اعلام کرد که بعله فیلم مورد نظر پیدا شد .
شیرین خانم : لبخنی زد و گفت آقای رییس تموم هست .؟
رییس دادگاه : خیر خانم.
شیرین خانم : آخه چرا؟
رییس دادگاه : برای اینکه اعضای هیت منصفه اعلام کردن که باید خودشون تمام قسمتها رو بررسی کنن تا ببینن شما جای دیگتون آسیب ندیده و ............
داشتم با خودم فکر می کردم این خانم بازیگر مشهور که به چهره اول جامعه تبدیل شده هم ؛ همچین سکانسهایی داره و احتمالا چندین بار صحنه جرم بازسازی میشه تا به تمام زوایای این مشکل پی برده بشه.و تا مشخص شدن تمام زوایای این پرونده این پرونده مختومه نمیشه.البته این پرونده یک مرحله از داستان ما جلوتر هست چون ملت همیشه در صحنه ما بیشترشون تمام زوایای این فیلم رو مشاهده کردن که این به کشف تمام زوایا کمک می کنه
برای تحسین این نویسنده فقط اگر همون کتاب دایی جان ناپلئون رو هم نوشته باشه کافیه
کتابی که به چندین زبان ترجمه شده و مردم زیادی در دنیا باهاش آشنایی دارن
PDF
12 مگابایت
بوبول
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک