رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر شما صاحب حقوق مادی این کتاب هستید، می‌توانید اجازه نشر رایگان نسخه الکترونیکی آن را به ما بدهید یا آن را از طریق کتابناک به فروش برسانید.
برای اطلاعات بیشتر صفحه «شرایط و قوانین فروش» را مطالعه کنید.
منم کوروش، شهریار روشنایی‌ ها
امتیاز دهید
5 / 4.6
با 1611 رای
نویسنده:
درباره:
کوروش کبیر
امتیاز دهید
5 / 4.6
با 1611 رای
این کتاب نتیجه ی باز خوانی الواح و کتیبه های کهن بویژه سنگ نبشته های دوره ی هخامنشی است که توسط سید علی صالحی بازسرائی شده. کوروش مصلح ترین و دانا ترین رهبر ایران باستان است...این مجموعه متشکل از 4 منشور کوروش هخامنشی به نامهای 1.منشور پارسوماش 2.منشور پرشیا 3.منشور شوشیانا و 4.منشور پاسارگاد است.

کوروش خواهد آمد و مرا نجات خواهد داد "دانیال نبی"

به هرسرانجام این باز سرایی آزاد ، مولود تعبیر من از حیات و حضور و عظمت انسانی است که ستم ستیز بود ، مصلح بود ، عدالت طلب بود و آزادی خواه او پسر ماندانا و کمبوجیه ، جز شکوه و سرافرازی مردم و میهن و مدنیت جهان خویش ، دغدغه ی دیگری نداشت
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
soli67
soli67
1388/04/09
درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی منم کوروش، شهریار روشنایی‌ ها

تعداد دیدگاه‌ها:
249
مطالب زیر نیز از وبلاگ یکی از عاشقان کوروش نقل می شود : ( وبلاگ سوگند آریان ) قسمت تاریخ خاموش :
برای زرتشیان فراری و آواره از میهن، هیچ جا مناسب‌تر از هند نبود. زیرابه سوی مردمی روی می‌بردندکه با فرهنگ و تمدن گذشته خودشان،نقاط مشترک فراوانی داشت و اصلا در زمانه ای با هم از نواحی سردسیر شمالی دست به مهاجرتی بزرگ به سه سوی عالم زده بودند. مهاجرتی که در شاهنامه به نام مهاجرت فرزندان فریدون : سلم و تور و ایرج نام گذاری شده است .
ساکنین این دو سرزمین، از همان روزگاران بسیار دور، در بسیاری از شئون، از قبیل زبان، مذهب، آداب و اخلاق با هم مشترک بودند و پس از جدائی نیز،‌محل سکونتشان از هم دور نبوده است. داستان این مهاجرت را موبدی پارسا که نامش بهمن پورکیقباد پورهرمز دیار و اهل سنجان بود در سال 969 یزدگردی برابر با 1008 خورشیدی و برابر 1600 میلادی، تحت عنوان «قصه سنجان» به گونه ای شعر مانند نوشته است.
۶- کلمات مشترک از سانسکریت و اوستایی در زبان فارسی و هندی:
آب – آش- اشتر- ابر- ایزد- برخ- بازو( باهو)- پدر- ترازو- چرخ- جشن- خسور(پدر زن) خواهر- نام اکثر اعداد شمارشی – مانند یک – دو – پنج- صد – بیست …. اسامی بیشتر حیوانات مانندببر- پیل- کبک – کبوتر – شطرنگ – زم (سرد) نام بسیاری از گلها و گیاهان و … .
*** کتابهای خطی فرهنگ های واژگان فارسی .
در هند گنجیه عظیمی از کتابهای خطی فارسی وجود دارد. که فقط از تعدادی از آنها میکرو فیلم تهیه شده است. اما بخش زیادی از آنها ممکن است در اثر بی توجهی از میان رفته باشد.
زبان فارسی یکی از زبانهایی است که ایجاد واژگان نامه برای آن کهنت درازی دارد. و از زمانهای باستان واژگان نامه‌هایی نوشته شده که اکنون از آنها خبری نیست.
بنیاد زبان امروزی فارسی بر پایه زبان پارسی باستان در سده اول اسلام گذاشته شد و در مدت یکصد سال شعر فارسی رشد کرد و بپایه کمال رسید.در سده سوم هجری ابو حفص سغدی بمنظور کمک بتورانیان‏ در فهم دقائق شعر فارسی فرهنگی نوشت که امروز از نام و نشان آن کسی را آگاهی نیست.بلکه‏ جمال الدین حسین انجو در فرهنگ جهانگیری و محمد قاسم سروری در کتاب “مجمع الفرس” که هر دو در اوائل سده یازدهم تالیف شده و شمس الدین قیس رازی در کتاب المعجم فی معاییر اشعار العجم‏ تالیف اوائل قرن هفتم و ابو نصر فارابی در سال موسیقی خود از این کتاب یاد می‏کنند
کلمات و ترکیبات فارسی که تلفظ آنها تغییر کرده و یا در معنای همسان با معنی آن در فارسی بکار نمی روند و یا آنکه در فارسی امروز دیگر چنین کاربردی رایج نیست:
هم زلف= (باجناق) هـ = هست – نهه = نیست- ناتراش = (بی ادب)- همجات (هم طبقه) – صاف (پاک)- دستخط(امضا)- نم خانه یا نه خانه=(زیر زمین) – مهربانی(تشکر) خوب صورت (زیبا)- ریگستان(بیابان) سیر(گردش تفریح)- شادی=(عروسی)- ماهول(طبیعت) آدینه(جمعه)شیشه به معنی قلیان و شاشه به معنی صفحه شیشه تلویزیون- درگاه- بارگاه (حرم آرامگاه) زورکی بارش (باران تند)- نستعلیق (ادبی) – نانوا- نانبا- ناپخته یعنی بی تجربه- بهلا= بهره- بهلا منس= بهره مند(فرد مودب ) حیران ره = متعجب- بد تمیز= بدحالت – خوب تمیز = خوش حالت- سلیقه = فن خانه داری- تعلق= رابطه – فیصله = تمام کردن – مالی = باغبان- چهوده = چهارده- ابهت= زیاد- مصروف(مشغول) – امیر و غریب(ثروتمند و فقیر)- مزیدار= خوشمزه- پسند = خواستن- گوجه به معنی هویج – تعمیر به معنی ساختن – صاف گو = رک گو- لازم به معنی اجبارا – چالاک به معنی زرنگ و فعال. ناشتا = به معنی صبحانه.
در معنی متضاد یا غیر همسان مانند: گند ( کند(قند)) در فارسی امروز به معنی بوی بد است اما در پارسی کهن به معنی عسل و بوی خوش که در زبان هندی به همان معنی قدیمی بوی خوش بکار می رود.
در شاهنامه بیشتر از ۹۰ بار نام هند و هندوستان و سند برده شده است و شرح چند نزاع یا جنگ مربوط به ایران و هند است و این خود نشانگر پیوندهای قدیمی دو فرهنگ است.
در کتاب” فرهنگ تطبیقی واژگان مشترک زبان فارسی و هندی” که پایان نامه دکترای آقای سوبهاش کومار است وی حدود ۱۸۵۰ کلمه فارسی در زبان هندی را معرفی کرده است که به عنوان اولین قدم کار جالبی است اما کاستی هایی دارد و این تعداد همه کلمات مشترک نیستند شاید حدود نیمی از کلمات مشترک را در برگیرند و ضمن اینکه نویسنده کلمات عربی و یا عربی فارسی را تفکیک نکرده است و در ضمن همه کلمات مشترک عربی و فارسی و هندی را هم نیاورده و اصولا این مجموعه بخشی از کلمات مشترک است و بهتر بود نویسنده کلمات را بصورت زیر تفکیک می کرد:
۱- کلمات و ترکیباتی که از فارسی گرفته شده اند و در زبان هندی نیز دقیقا در همان معنی بکار می روند. مانند: – آئینه- آرمان- آسان- آواز- آزادی- اندوه – انگور- بازار- باهو(بازو) – اگر- بادام- زیره – بخشش – بد رنگ – برابر- بزرگی- برف- بندر- بهار- بی آبرو- بی باک- بیگناه- تاج – پیغمبر- پیغام – پیام- تازه- ترازو- تماشاگر- توت- جادوگر- جگری- جوجه- بچه – چادر- چالاک – چشمه – چهره – چوب- خزانه چی – خمیر- خوب صورت(زیبا) خوش آمد- خوش دل- خونخوار- دامدار- دانه دار- دردناک- درستی- دربان – دروازه بان- درگاه – دلبر- روزگار- زبردست- زندگانی- رنگ – ساده – شاباش= شادباش- شاگرد- شمشیر- شیشه- شروع – حمله – طاق- کارخانه- کاغذ- کارگر- گاوکشی- گلشن- گلوبند- گنج- گنگ- گمشده- گران- لگام- مردانگی- میهمان- نادان- نامرد- نعل- نوکر- نیزه- هر هفته- هنر- هوش و هواس – یاری – هزار – هرگز- کمر درد- و ….
یک برگ از منظومه فارسی خسرو و شیرین قرن شانزدهم گورکانیان هند.
چه دلایل منطقی هندوستان پس زبان مشترک با ما داشته پس ما مثل هم هستیم :)) و چون زرتشتی ها به اونجا رفتن ریشه شون مشترک هست :)) ( جفتش مغالطه تقسیم). اولا گویش های ما متفاوت بوده و دین ما ثنویت گرا (حالا بعضی ها قبول ندارن میگن یکتا پرستی!) نه چند خداپرستی؛ جلو گاو و موش سر خم نمی کنیم و بوسه بر آلت ... هر چند جزئی خیلی کمی از افسانه های دین ما مثل هم بوده. یکی از مهم ترین دلایلی که روح تاریخی ما با آن ها فرق می کند این است آن ها به دلیل زیادی فرقه های گوناگون به عقاید هم احترام میزارن و مثلا نمیان مانی یا باب رو بکشن همونطور که گورو نانک رو نکشتن. کاست یک مفهوم در علم انسان شناسی است نه یک واژه مشترک و در خیلی از ملت ها بوده و از بین رفته اون هم نه بدست عرب ها اگر می دونستی کاست چیه این قدر اینجا تکرارش نمی کردی. برو بین آل سعود مهاجر می پذیز عجم گرامی :)) هنوز نرفتی نوکر خوبی هستی 8-) هرچند هم کسی که از ایرانی بودن خودش خجالت بکشه بعید نیست ازش، متاسفانه بعضی ها ذهن بسته و دهن باز دارن و با کمال بی سوادی و هوچی گری و مغالطه راه انداختن، نمی تونن حقارتشوتو جبران کنن و آن قدر بی هویت هستن که از خانواده شان که سهل هست و از نیاکانشان عقده داشته باشن. امیدوارم ژنتیکی اینطوری باشی نه خانواده ات تربیت کرده باشن. مثل بزرگواران دیگر گویا حرف حق به خوردت نمیره .... مثل بقیه باید بی محلت بکنم.
آنکس که نداند و نداند که نداند/در جهل مرکب ابدالدهر بماند.
فقط برای روشن شدن دیگران ( که قصد دارند بر شعور خود اضافه کنند نه بر هتاکی و پرده دری های خودشان )
- هندوستان که قرن ها با ایران مرز مشترک داشته ( پاکستان در تاریخ معاصر از هندوستان جدا شد ) هندوستانی که آن چنان قرابتی با ایران داشته که زرتشتیان ایرانی ، پس از حمله اعراب به هندوستان مهاجرت کرده و تا کنون نیز در آنجا به سر برده اند . هندوستانی که ریشه های زبانی مشترکی با ما دارد و . . . آنگاه همین هندوستان را نمی توان با ایران مقایسه کرد . . . ( منظور : قیاس کاست کثیف طبقاتی در هندوستان و ایران است که امروزه در هندوستان همچنان پابرجاست ولی در ایران وجود ندارد )
ولی از دیگر سو می توان : تاریخ 2500 سال پیش را که غرق در افسانه و شبهه و زوایای تاریک است را برای امروز ایران مطرح کرد و با افکار پوسیده گذشته گان بر سر مخالفان کوفت ! ! ! آن هم صرفا به قصد بهره برداری های سیاسی ( و گرنه کوروش و داریوش ، بهانه ای بیشتر نیست برای هتاکی و فحاشی و کوبیدن مخالفین و خالی کرده عقده های دوران کودکی و بی هویتی و بی شخصیتی فعلی )
[quote='siawash110']- پاسخ ابلهان : خاموشی است . . . . ( آن کس که نداند و نخواهد که بفهمد ! - مانند خری ، خود را در گل بتپاند ! ) ... [بقیه اش با Ctr2006 بوده] [/quote]
اون خط اول و بیت دزدی که مصرع دومش وزن نداشت (*را* اضافه است) اصلا جواب نیست ها :D معلوم شد وقتی کسی جواب در انکار حقیقت نداره خاموش هم باید باشه :! پس دیگه بحث من تموم شد.
.
.
.
حالا یک عده کوروش و تاریخ کشورشون رو دوست دارن چون از تمدن هایی است که بربریت پایه اش نمی باشد و تحمیل به کسی هم نمی کنن که حتما باید کوروش رو دوست داشته باشه وگرنه باید از بین بره، چه ربطی به کسی داره؟ از نظر من کسانی که به سلیقه دیگران، چون با سلیقه خودشون فرق داره پرخاش می کنند و بخوان با حقیر نشون دادنش نابودش کنند، مستعد دیکتاتور شدن هستن.
1- پاسخ ابلهان : خاموشی است . . . . ( آن کس که نداند و نخواهد که بفهمد ! - مانند خری ، خود را در گل بتپاند ! )
2- در پاسخ ctr2006 که گفته بودید : من چون با بسیجی ها مناظره کرده ام ، پس حتما ، نظرات آنها را قبول دارم ! ! ! آقای محترم ، من اینجا هم دارم با شما مناظره می کنم ، آیا نظرات شما با من و نظرات من با شما ، یکسان است ؟ ! ! ! این چه توهمیست ؟
3- خیلی جالب است که در همین گفتگوهای کوتاه ، مدارک زیادی ، دال بر تشابه میان ملی گرایی افراطی و مذهب به چشم می خورد . شما می گویید ما کوروش پرست نیستیم و کوروش دوست هستیم و به همین دلیل ، استدلال : کوروش پرستان امروز = بسیجیان فردا ، استدلال غلطی است . . . خوب ، مذهبی ها نیز همیشه گفته اند و هم اینک نیز می گویند که : ما که علی پرست و حسین پرست نیستیم . . ما فقط ، ائمه را دوست داریم . . . . و دیر نیست که خواهید دید ، کوروش دوستی ملی گراها نیز ، به چه بیغوله هایی ختم نخواهد شد . . .
باران که در لطافت طبعش ، خلاف نیست / در باغ ، لاله روید و در شوره زار ، خس
می پنداری ، درشوره زار فرهنگ ایرانی ، از تخم مذهب ، درخت استبداد ، می روید ولی اگر در همین شوره زار ، تخم ملی گرایی بکاری ، از آن ، نهال آزادی خواهد رویید ؟ !!!
زهی خیال باطل . . .
بسیاری از این حضرات ، سنگ دوران شاه و رضا شاه را به سینه می زنند ، ولی یک سئوال (( که محال است به جز توهین و ناسزا ، پاسخ دیگری برای آن داشته باشید ))
آموزش آن نظام شاهنشاهی ( صدا و سیما و روزنامه ها و کتابها و آموزش و پرورش و . . . ) و فضای موجود در جامعه با تمام مظاهر غربی و دموکراسی وار خود ، ختم شد به چنان مردمانی با چنان اعمالی و چنان توهماتی که فعلا در آن گیر کرده ایم
آن وقت شما ، انتظار داری ، مردمانی که دست پرورده حاکمان فعلی ( و نظام آموزشی و فرهنگی فعلی هستند ) ختم شوند به یک حکومت و جامعه ایده آل سکولار ناسیونالیست ؟ !!!!!!
می بینید ، دچار چه تناقض وحشتناکی هستید ؟ ! ! !
در یک کلام : فقط انقلاب و تغییری به بار می نشیند و موفق می شود که شعار ( واقعی و از صمیم دل ) مردمان آن : آزادی باشد ( مانند انقلاب آمریکا)
[quote='vforw']جناب سیاوش حتی اگر کورش هم آدم سنگدل و خونریزی بود بازهم شایسته احترام است. درست مانند چنگیز که جنایت هایش عیان است ولی مردم مغول مجسمه اش رو ساختند و بوی پدر لقب دادند ... [/quote]
این جمله دقیقا خود "کوروش پرستی" است ولی سیاوش این رو ندید می گیره و حرفی بعدش رو می پذیره که دوستان دیگه گفتنش:
[quote='siawash110'] با تشکر از دوست بسیار عزیز و خوبم vforw که واقعا نشان دادند علاوه بر اطلاعات عمیق و جالب علمی ، دارای اصل و نسب خانوادگی محکم و ریشه داری هستند زیرا با کمال متانت و ادب صحبت کردند ( به قول معروف : از کوزه همان برون تراود که در اوست )
2- در مورد جنگ طلب بودن کوروش ( و تجاوز او به سایر ملل ) با مطالعه متن شما تا حدود زیادی قانع شدم [/quote]
حالا چرا به خاطر این بیت:
[quote='siawash110'] آن کس نداند و نخواهد که بداند/حیف است که چنین جانوری زنده بماند[/quote]
امیداورم حسابی متنبه شده باشه و از روی دل بگه (تا نباشد چوب تر ... :D) ولی از پیام های بعدیش این بر نمی یاد (تربیت نااهل را چون گردکان بر گنبد است :((). دوباره اهانت به خانواده آدم می کنه یعنی این اگر عضو خانواده من بود خجالت می کشیدم؛ برای بار دوم معلوم شد چه کسی بی ادب هست. این روانشناسی ذهن بیمار یکی از تازی صفت های این صفحه بود که فقط دنبال تحقیر یک ملت و ارجحیت دادن یک فرهنگ به فرهنگ دیگر است. بنده مشکلم این نیست کسی به کوروش توهین کنه و راه من از کوروش پرست ها جدا است. مدرکش هم قصه و فیلمه :)) شانس آوردیم از فیلم 300 برامون مدرک نمیاره :)) دو ملت جدا یعنی هند و ایران که روح تاریخی جدایی دارن رو با هم می سنجه و مغالطه می کنه چون بین این دوتا کاست بوده ولی ویژگی کاست هندی خیلی شدیدتر و دیرینه تر و نژادپرستانه بوده نه اختلاف طبقاتی (هردوش بد هست). کاست در خیلی از کشورها وجود داشته حتی تو خاور دور، ولی الان نیست و با حمله اعراب از بین نرفته. در ضمن حکومت گورکانیان هند که مسلمان بودند و کل هند رو گرفته بودن و استقرارشون سه قرن بود، چرا نتونست کاست رو از بین ببره؟ اینم باز ویژگی های دهن بیمار مغالطه گر و متناقض گویش هست. تازه خیلی هم شوته همش داره از آینده خبر میده که فاشیست رو کار میاد و خبر از "حزب کبود"، "حزب سومکا" و "حزب آریا" نداره و نمی دونه ایلزه کخ هم جز لایکر ها هست :D و نمی دونه این *بسترها* ایجاد شده و هنوز هم نمی دونه فاشیست ها و نازی ها و ناسیونالیست ها، سایت و صفحه دارن.
گفتم و بارها و بارهای دگر باز هم خواهم گفت ( البته اینکه پاسخ شما را می دهم شما حداقل مانند دیگران ناسزا نمی گویید ) مشکل من با کوروش و داریوش نیست
تمام سئوال من که شما از پاسخ دادن به آن طفره می روید این است که انقلاب ها از یک سری قانون کلی پیروی می کنند مانند :
هر انقلاب ، بچه های خودش را می خورد ( در انقلاب فرانسه و روسیه و ایران این اتفاق افتاد )
یا اینکه : اگر یک انقلاب بر مبنای ایدئولوژی ( هر چند زیبا مانند ناسیونالیست یا مذهب و . . . ) شکل بگیرد ، حکومت به صورت خودکار ، ایدئولوگ می شود ، و به مرور ، جنبه عقیدتی و مکتبی پیدا کرده و به مرور :
چماق ها و چوبه های دار برای منتقدین برافراشته می شود . اینکه در انقلاب آمریکا چنین اتفاقی نیفتاد ( یا در برخی از انقلاب های اروپای شرقی ) دلیلش این بود که در این کشورها سالهای طولانی
تمرین دموکراسی و آزاداندیشی وجود داشته و بسترهای آزادی بیان و دموکراسی و تحمل منتقدین از سالها قبل وجود داشته ( دموکراسی را مانند یک کالا نمی توان بسته بندی کرد و به کسی هدیه داد )
ولی شما در همین سایت کتابناک و از افرادی که یعنی روشنفکر و کتابخوان هستند به جای پاسخ منطقی ( البته به جز یک نفر ) جز توهین و ناسزا ، چیز دیگری نمی شنوی . آنگاه
این حضرات می خواهند ، وقتی که سوار خر قدرت شدند برای ما دموکراسی و آزادی خواهی به ارمغان بیاورند ؟ ؟ ! ! ! گفتم و بارهای دیگر باز هم خواهم گفت :پس از انقلاب ، قدرت از بازرگان ها می افتد دست خلخالی ها . . .
واقعا نمی دانم با چه زبانی بنویسم که شما متوجه شوید ؟ !!!!!
در یک کلام در فردای هر انقلابی ، آقایان فرصت طلب و زرنگ ، حکومت را به شما و دوست خوب و مودبمان نمی دهند . و فقط از نام کوروش و واژه ناسیونالیست و سایر مفاهیم و شعارهای
دهن پر کن برای تثبیت و تحکیم قدرت خود استفاده می کنند . در حقیقت کوروش و ایران پرستی بهانه ای می شود برای برقراری یک دیکتاتوری دیگر . . . .
اگر واقعا دلت برای ایران می سوزد نگاه کن چکار باید بکنی که :
1- تحمل و انتقاد پذیری و مدارا در میان توده مردم افزایش یابد . . . .
2- ساختارهای قدرت پس از تغییر به دست آدم های لات و لمپن و چاقو کش و قداره کش نیفتد . . .
3- فرد یا مکتب خاصی ( هر اندازه هم شعارهایش زیبا باشد ) تمام نهادهای قدرت را در اختیار و انحصار خودش نگیرد . . . .
از شما خواهشی دارم برو از پیرمردها و پیرزن هایی که می شناسی سئوال کن مردم 50 سال قبل با دیدن یک روحانی گویی خداوند را دیده اند . . . یک انسان مذهبی مرجع آلام و قبله مردم هر محله بود
مذهب و فرد مذهبی برای خودش اعتبار و احترامی فوق العاده داشت . . . ولی انحصار قدرت و برخی از ندانم کاری های دیگر ، باعث ایجاد تنفر شد !
حالا همین مدل را پیاده کن ، روی آدم های خوبی که در حال حاضر ، به عنوان وطن پرست و کوروش دوست ، می شناسی . . . شک نکن اگر بسترهایی که برشمردم ، در ایران ایجاد نشود ،
همین اتفاق و انزجار پس از تغییر و انقلاب در خصوص آنها هم واقع خواهد شد و من امیدوارم خداوند به هر دوی ما آنقدر طول عمر بدهد تا شما شاهد صحت ادعای من باشید . . . . ( موفق و پیروز باشید )
منم کوروش، شهریار روشنایی‌ ها
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک