آشفتگوی نها...
نویسنده:
امید شمس
امتیاز دهید
دهه ی هفتاد در ایران نقطه ی آغاز بحران مشروعیت برای بسیاری از روایت های معظم جامعه ی ایران بود. مشروعیت یا اتوریته ی بسیاری از ارزش ها و نهادهای حاکم بر جامعه ی ایران آغاز به فروپاشی کرد و عزم همگانی مردم برای تغییر در نیمه ی دوم این دهه در تمامی حوزه ها آشکار شد. شعر و ادبیات هم از این میل به تغییر جدا نبود.
این بحران مشروعیت ومیل به تغییر خود را در شکل بحران و عزم تغییر در بسیاری از اصول به ظاهر تغییر ناپذیر شعر نشان داد. یکی از این اصول جایگاه آسمانی و فرازمینی شاعر همچون سوژه ی دانا و برتر از توده ها و همه چیز فهم بود. یکی دیگر از این اصول فراروایت زبان ادبی بود که سایه ی خود را بر تمامی زبان های دیگر(زبان های غیر رسمی، ضد رسمی و زبان اقلیت ها) افکنده آنها را به حاشیه رانده و به خصوص از شعر بیرون افکنده بود.
یکی دیگر از این اصول، قواعد نحوی بود. یکی دیگر از این اصول ساختار تک صدایی شعر فارسی بود. یکی دیگر از این اصول سیطره ی ذهنیت، بیانگری و تک معنایی بر شعر فارسی بود. هر کدام از این اصول نماینده ی جنبه ای از جامعه ی بسته ی ایرانی است که خود را در ادبیات و فرهنگ نیز گسترش داده و نهادینه کرده بود.
اعتراض به هر یک از این اصول و میل برای تغییر این قوانین به ظاهر تغییرناپذیردر حکم اعتراض به جامعه ای است که در آن صدای مخالف، تکثر، چندصدایی و تغییر قابل تحمل نیست.
این شعرها برآیند چنین فضا و رویکردی به ادبیات فارسی و جامعه ی ایرانی است. شعرهایی که پراکندگی و گسیختگی زبانی آنها به گسیختگی و پراکندگی جامعه ی ایرانی اشاره دارد و لکنت زبان آنها ناشی از وحشت حاکم بر فرد فرد ما و تفاوت رادیکال آن با انتظار رایج از شعر، نشانگر میل به تغییری بنیادین در زیرساخت های فرهنگ ایرانی است.
بیشتر
این بحران مشروعیت ومیل به تغییر خود را در شکل بحران و عزم تغییر در بسیاری از اصول به ظاهر تغییر ناپذیر شعر نشان داد. یکی از این اصول جایگاه آسمانی و فرازمینی شاعر همچون سوژه ی دانا و برتر از توده ها و همه چیز فهم بود. یکی دیگر از این اصول فراروایت زبان ادبی بود که سایه ی خود را بر تمامی زبان های دیگر(زبان های غیر رسمی، ضد رسمی و زبان اقلیت ها) افکنده آنها را به حاشیه رانده و به خصوص از شعر بیرون افکنده بود.
یکی دیگر از این اصول، قواعد نحوی بود. یکی دیگر از این اصول ساختار تک صدایی شعر فارسی بود. یکی دیگر از این اصول سیطره ی ذهنیت، بیانگری و تک معنایی بر شعر فارسی بود. هر کدام از این اصول نماینده ی جنبه ای از جامعه ی بسته ی ایرانی است که خود را در ادبیات و فرهنگ نیز گسترش داده و نهادینه کرده بود.
اعتراض به هر یک از این اصول و میل برای تغییر این قوانین به ظاهر تغییرناپذیردر حکم اعتراض به جامعه ای است که در آن صدای مخالف، تکثر، چندصدایی و تغییر قابل تحمل نیست.
این شعرها برآیند چنین فضا و رویکردی به ادبیات فارسی و جامعه ی ایرانی است. شعرهایی که پراکندگی و گسیختگی زبانی آنها به گسیختگی و پراکندگی جامعه ی ایرانی اشاره دارد و لکنت زبان آنها ناشی از وحشت حاکم بر فرد فرد ما و تفاوت رادیکال آن با انتظار رایج از شعر، نشانگر میل به تغییری بنیادین در زیرساخت های فرهنگ ایرانی است.
آپلود شده توسط:
mrezie67
1389/11/05
دیدگاههای کتاب الکترونیکی آشفتگوی نها...
زبان زهدان پذیرش و نگاهداری همه چیز شده/است
دالان زایش همه چیز
:baaa: