راز بزرگ
نویسنده:
راجنیش چاندرا موهان جین
امتیاز دهید
.
عشق در باغها نمی روید
عشق در بازار فروخته نمی شود
هر آنکو آنرا می طلبد شاه و گدا
سزش را می دهد تا بستاندش
چه بسا کتابهای بزرگ را خواندند و مردند
هیچ یک هیچ نیاموختند
دو حرف و نیم در عشق
هرکه می خواند می آموزد
باریک است راه عشق
هرگز دو راه در آن جاری نیست
تا من بودم خدا نبود
حالا که او هست من نیستم...........
بیشتر
عشق در باغها نمی روید
عشق در بازار فروخته نمی شود
هر آنکو آنرا می طلبد شاه و گدا
سزش را می دهد تا بستاندش
چه بسا کتابهای بزرگ را خواندند و مردند
هیچ یک هیچ نیاموختند
دو حرف و نیم در عشق
هرکه می خواند می آموزد
باریک است راه عشق
هرگز دو راه در آن جاری نیست
تا من بودم خدا نبود
حالا که او هست من نیستم...........
دیدگاههای کتاب الکترونیکی راز بزرگ
دوست عزیز شما مفهوم شعر رو اشتباه متوجه شدید من فکر می کنم منظور شعر اینه که وقتی که انسان فقط خودش رو میبینه و منیت داره پس در این صورت خدا در دلش وجود نداره چون فقط خودش در دل خودش هسته و جایی برای خدا نمی مونه . مصراع دومشم می تونه دو تا معنی داشته باشه: وقتی خدا رو شناخت که واقعا دیر شده بوده یعنی بعد از مرگ فهمید خدایی هم وجود داره یا این که با توجه به مصراع های قبلی این شعر که داره در مورد عشق صحبت می کنه وقتی عاشق خدا شد دیگه خودش رو فراموش کرد و منیتش رو کنار گذاشت .............. :-( :D ;-)