رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر شما صاحب حقوق مادی این کتاب هستید، می‌توانید اجازه نشر رایگان نسخه الکترونیکی آن را به ما بدهید یا آن را از طریق کتابناک به فروش برسانید.
برای اطلاعات بیشتر صفحه «شرایط و قوانین فروش» را مطالعه کنید.
ماندانا
امتیاز دهید
5 / 4.2
با 720 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.2
با 720 رای
این کتاب ادامه رمان پنجره میباشد
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
amin420
amin420
1388/02/19

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی ماندانا

تعداد دیدگاه‌ها:
53
سلام
من تازه با سايت شما آشنا شدم ممنون از چيز هايي كه براي مردم گذاشتيد
براي دانلود كتاب براي كامپيوتر بايد چه كار كنم؟
ممنون ميشم اگه جواب بديد :D
سلام
من عضو جدیدم
نمیدونم چطور باید دانلود کنم
من عاشق رمانهای خانم فهیمی هستم
با سلام وتشکر. سالهاپیش یعنی اوایل نوجوانی با کتابهای خانم رحیمی آشنا شدم پنجره اولین کتابی بود که خواندم وخیلی باهاش ارتباط کردم دوباره بعد از سالها برای محک زدن احساسم آن را خوندم با وجود اینکه سالهاست رمان ایرانی نخوندم (رمانهای کاسیک را ترجیح می دهم )فکر نمی کردم این کتاب همان احساس دوره نوجوانی را به من منتقل کند با این تفاوت که الان با دید وسیع تری خوندم و فهمیدم که عشق و احساس تنها چیزی است که نمی میرد . ای کاش از تجربیات این کتاب استفاده می کردم چون معتقدم چیزی به خیال انسان نمی آید مگر اینکه ریشه در واقیعت داشته باشد.
من آثار فهيمه رحيمي را تا حدي خوندم اما در بين آن‌ها به نظر من بازگشت به خوشبختي و پنجره يه چيز ديگه است
من عاشق رمانهای فهیمه رحیمی هستم ولی می ترسم رنک صفحات چشمامو کور کنه!(?)
من عاشق کتابهای خانم رحیمی هستم من که با کتابهای ایشان بزرگ شدم،همه دنیای من هستش،بهترین دوست تنهایی هایم
valla az zahamatetoon mamnoon vali hatman fekri be hale bazsaziye range safehe bekonid vagarna cheshmamoon az dast mire:D
در تمام کتاب های رمانی که نوشته میشود خیال پردازی شرط اول کار است وگرنه توصیف یک زندگی افراد زیاد قابل خواندن نیست شما می توانید توی اتوبوس یا مترو هم از این داستان های واقعی با راوی استفاده کنید پس خانم رحیمی در هپروت به سر نمی برند بلکه از رویاهای خود به شیوه ی درستی استفاده میکنند با تشکر:-)
من فكر رنگ صفحات به اين دليل بوده كه نوشته ها بهتر خونده بشن ولي ضاهرا برعكس اين قضيه اس وبه قول دوستان سابق چشامون درد مي گيره تا تموم بشه.اما بازم مرسي از amin4208-)
کتابهای هپروتی این خانم سالهای دبیرستان کلی هم منو خوشحال می کرد و ساختار دنیای تخیلی و عاشقانه منو می ساخت
مثلا این که منتظر بودم یکی منو بدزده و اونقدر نگهم داره تا عاشقش بشم !!!!!!!!!!! :D
البته ظاهرا آقایون کلی باهوش بودن و این کارو نکردن ما هی گفتیم بدزدین ولی خوب !!! (?) از کیسه شون رفت :xmas:
با وجود اینکه الان از سبک نوشتنش خوشم نمیاد ولی هنوز هم دلم می خواد بخونمشون چون من به خوندن معتادم ، بگو پشت شامپو و نرم کننده در حال شستن کله تو حموم البته شامپوهای ایرانی !!!!!!! ;-(
ماندانا
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک