رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر شما صاحب حقوق مادی این کتاب هستید، می‌توانید اجازه نشر رایگان نسخه الکترونیکی آن را به ما بدهید یا آن را از طریق کتابناک به فروش برسانید.
برای اطلاعات بیشتر صفحه «شرایط و قوانین فروش» را مطالعه کنید.
پنجره
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 775 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 775 رای
437 صفحه

بخشی از متن کتاب:
شانزده سال خاطره را پای پنجره دفن می کنم و به راهی می روم که نمی دانم کجاست؟ با دست سنگینی بر شانه ام آخرین نگاهم را از پنجره می گیرم و به صورت خواهرم مرسده خیره می مانم. او لبخند بر لب دارد و می گوید: "میدانم دل کندن از این خانه مشکل است. من و تو و فریدون توی این خانه به دنیا آمدیم و در اینجا بزرگ شدیم. خانه جدیدمان هم بد نیست. پنجره آن هم رو به کوچه باز می شود. یک کوچه باریک و ساکت. تو از آن پنجره هم می توانی طلوع و غروب خورشید را نگاه کنی. بیا بریم. فریدون منتظر ماست. اتومبیل خودمان باید جلوی کامیون حرکت کند تا راه را نشان بدهد."...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
amin420
amin420
1388/02/17

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی پنجره

تعداد دیدگاه‌ها:
65
كتابهاي خانم فهيمه رحيمي اوقات فراغت منو تو دوره راهنمايي پر ميكرد. الان از دوباره خوندنش كه با خاطرات من عجين شده بود حال خوبي بهم داد. ممنون
من این کتاب را در سالهای دبیرستان خوانده بودم.در واقع این تنها کتابی است که از فهیمه رحیمی خوانده ام.داستانیست که هر روز تکرار میشود.داستان غرور و اشتباه و سکوت: به دلیلی که انگار قرار است نامش فداکاری باشد اما بیشتر خودخواهیست: دیگری را شایسته حق انتخاب نمیدانیم.و روزهاست که میگذرد و عمر نیز هم ....
آمار دانلود رو ببین
بیشتر کسایی که جلد یک رو گرفتن سراغ دومی نرفتن
13/14 سالم بود خوندم به نظرم اون موقع هم جالب نیومد
به نظر میاد ماندانا از این هم لوس تر باشه(!)(!)(!)(!):D:-(
پنجره
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک