رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر شما صاحب حقوق مادی این کتاب هستید، می‌توانید اجازه نشر رایگان نسخه الکترونیکی آن را به ما بدهید یا آن را از طریق کتابناک به فروش برسانید.
برای اطلاعات بیشتر صفحه «شرایط و قوانین فروش» را مطالعه کنید.
یاسمین
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 1922 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 1922 رای
492 صفحه

یاسمین، روایتی از عشق و شرافت که همچون باقی آثار م. مودب پور از جان مایه ی طنز و تراژدی در کنار هم برخوردار است. قهرمان اصلی داستان ، پسری است به نام بهزاد که به عنوان تنها پسر یک خانواده ی فقیر و تنگدست، سختی های زندگی را در کنار خانواده تحمل می کند. خانواده ای که خیلی زود از بهزاد گرفته می شود و او مجبور است یکه و تنها بار این زندگانی پر مشقت را به دوش بکشد. حالا فقط اندوخته ی محدودی از دارایی خانواده برای نوجوانی که آخرین سال تحصیل در دبیرستان را می گذراند باقی مانده تا با آن روزگار سخت و دشوار خود را طی کند.
اما داستان تازه شروع شده و حالا شاهد قصه ی بهزادی هستیم که سال آخر پزشکی را می گذراند. نویسنده برای ایجاد کاراکتر بهزاد سنگ تمام گذاشته و صفات مختلفی را برای او در نظر گرفته و در خلال سطرها می توان دید که بهزاد شخصیتی پاک و صادق و با ایمان دارد و به دلیل مشکلاتی که در زندگی متحمل شده، بسیار خودساخته است و به این راحتی در برابر سختی ها جا نمی زند. او همچنین با وجود اینکه از مشکلات مالی عدیده برخوردار است اما بسیار با عزت نفس بوده و در عین حال بخشنده است. کم کم در طول داستان شخصیت های دیگری همچون کاوه و آقای هدایت هم به قصه ی بهزاد اضافه می شوند که هر دو از دوستان صمیمی او خواهند بود. اما جرقه ی اصلی داستان، آشنایی بهزاد با دختری به نام فرنوش است که این جرقه به تدریج، آتش عشقی سوزان را در قلب های پریشان آن ها روشن می کند. اما سرنوشت این آتش، آتشی که هم چراغ راه بهزاد بود و هم گرمابخش روحش، در ادامه ی داستان مشخص می شود.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
amin420
amin420
1387/11/06

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی یاسمین

تعداد دیدگاه‌ها:
274
منم اين كتابو زماني كه دبيرستان ميرفتم خوندم.منم آخرش گريه كردم.اون موقع خيلي خوشم اومد.ولي اينم مثل بقيه رمانهاي ايراني چيز خاصي توش نيست.
دو نقطه متضاد یعنی غم و شادی خیلی زیبا در این کتاب به تصویر کشیده شده بود من موقع خوندنش هم گریه کردم و بعضی وقت ها اونقدر خندیدم که اشک از چشمام اومد داستان خیلی روان و ساده پیش می ره البته اشکالاتی هم وجود داشت مثل تغییر تحصیلات یکی از شخصیت ها و وجود اسم هایی که من نفهمیدم از کجا اومدن ولی کتاب فوق العاده بود به خصوص شخصیت کاوه که خیلی زنده بود 8-)
سلام آقا رضا و حمید خان .
دستتون درد نکنه . . . قشنگ شده این قسمت پروفایل ها . . .
یکی رنگ و لعاب گرفت . . فعلاً گاه شمار اضاف شده . البته وقتی تو قسمت اصلی رو لینک باز شونده کلیک میکنم بازش نمیکنه و باید از طریف فهرست اصلی تو پروفایل بازش کنم . نمیدونم چجوریاست . ایشالله درست شه . . .
موفق باشین عزیزان
سلام من قبلا خيلي تعريف اين كتاب رو شنيده بودم واسه همين با اينكه تازه عضو شده بودم دانلودش كردم. ولي يه جواريي كتاب خيلي شعاري بود! در ضمن چطوري بهزاد يه دفعه دكتر بود. يه دفعه شدش مهندس (موقع ديدار با مادر فرنوش)تازه فكر كنم آخرش دوباره شدش دكتر!
ولي خوب رويهم رفته به خوندنش ميارزه (طنزاش هم خيلي جالبه)
تعریفشو زیاد شنیدم دوست دارم زودتر بخونمش!

دیگه با م.م حال نمی کنم 4 سال پیش می خوندم کاراش و اما فکر کنم اشتبا کردو
نویسنده خوبی اما فقط یک کتاب ازش باید بخونی
همه کتاب ها تو یک چارچوب و حتی تعداد نقش افرین ها ..........
از خوده این نویسند من کتاب گندم با امضاء خوش تو نمایشگاه تهران کتاب >< گرفتم و خیلی هم مورد
احترام هست اما ............
من این کتاب رو که خوندم حس دوگانه ای داشتم هم حس شادی و هم غم . حس کردم یجورایی این داستان خیلی واقعیه
یاسمین
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک