رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر شما صاحب حقوق مادی این کتاب هستید، می‌توانید اجازه نشر رایگان نسخه الکترونیکی آن را به ما بدهید یا آن را از طریق کتابناک به فروش برسانید.
برای اطلاعات بیشتر صفحه «شرایط و قوانین فروش» را مطالعه کنید.

صد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (عج)

صد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (عج)
امتیاز دهید
5 / 3.8
با 189 رای
امتیاز دهید
5 / 3.8
با 189 رای
اندیشه مهدویت، به طور کلی، اعتقاد به ظهور منجی و نجات دهنده در آخرالزمان است. این اعتقاد در همه یا اکثر ملل جهان وجود دارد.
این اعتقاد در فرهنگ شیعی نیز، عقیده به ظهور امام عصر(عج) است که با آمدن ایشان جهان پر از عدل و قسط می شود، و ریشه ظلم و ظالم و بساط تبعیض و بی عدالتی برچیده می گردد.
مهدویت در نزد شیعیان همان باور و ایمان به ظهور امامی از تبار امامان معصوم(ع) و از فرزندان رسول گرامی اسلام(ص) که از طرف خداوند متعال برگزیده شده، و از همان صدر اسلام وعده ظهور او در آخرالزمان داده شده است. خصوصیت بارز مهدویت شیعی آن است که ایشان منجی موعود را زنده غائبی می دانند که هم اکنون هم ناظر بر اعمال انسانها است، و احیاناً به طور محسوس نیازها را پاسخ می دهد.
در این کتاب پرسش های متداول در مورد مهدویت و امام زما (عج) مطرح شده و پاسخ آنان ارائه گشته است.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
Reza
Reza
1387/04/18
درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی صد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (عج)

تعداد دیدگاه‌ها:
75
روایات میگه اگه 313 نفر ادم خوب وجود داتشته باشه مهدی میاد
یعنی تو این همه سال ما تو قم و نجف و ... 313 تا اخوند صالح نداشتیم که مهدی بخواد بیاد
پس ....

نمی توان صرفا به خاطر اینکه روایاتی این گونه وجود دارد وجود امام زمان را زیر سوال برد.همان طور که میدانید روایات جعلی کم نیستند.
اما در مورد این 313 نفر ، فکر نکنم جایی گفته باشد اگر تعداد 313 نفر شخص صالح وجود داشته باشند امام زمان ظهور خواهند کرد بلکه یاران اصلی امام زمان را 313 نفر خطاب کرده اند.پس وجود 313 نفر یا بیشتر افراد صالح لازمه ی ظهور امام زمان نیست بلکه برای ظهور باید دنیا آمادگی پذیرش منجی را یافته باشد.یعنی اکثریت مردم دنیا شرایط را به گونه ای ببینند که وجود منجی را لازم ببینند. آنچه که مایه ی تاسف است نگاه منطقه ای عده ای از دوستان به پدیده ی ظهور است و فکر میکنند امام زمان فقط برای قسمتی خاص از دنیا ظهور خواهند کرد زیرا در کامنت هایی مشاهده شد که این سوال پرسیده شد که اگر در زمان ایجاد خفقان شدید و ظلم و جور امام زمان می آید و همه چیز را درست میکند پس چرا پس از فلان واقعه ی تاریخی نیامد؟
در جواب باید گفت که همان طور که اشاره شد ظهور شرایط لازم به خود را دارد و اینکه یک یا دو شرط وجود داشته باشد دلیل بر این نیست که باید رخ دهد و همانگونه که گفته شد ظهور زمانی ست که با اقبال عمومی ملل مختلف همراه باشد وگر نه مطمئنا ظهور در زمانی غیر از زمانی که تمام شرایط مهیاست نتیجه بخش نخواهد بود.پس این طرز تفکر را که امام زمان اگر میخواست بیاید پس چرا در فلان واقعه ی تاریخی نیامد را باید از اذهان بیرون ریخت و به مسئله با دیدی بازتر نگاه کنیم.
این داستان ها را نیز که امام زمان وقتی می آید با معجزات تمام دشمنان را از بین میبرد باید از مخیله مان پاک کنیم زیرا اگر قرار بر این بود دیگر یاور و همراه نمی خواست.با یک اشاره همه دشمنان را تبدیل به سوسک!! میکرد و والسلام!! مردم به زندگی راحت میپرداختند.این داستان سازی ها را میتوان از جانب مجلس گرم کن ها دانست که اندکی پیاز داغش را زیاد کردهاند وگرنه در این راه سختی های فراوانی برای امام زمان و یارانش در راه است و با گذر از این سختی ها خورشید عدالت الهی طلوع خواهد کرد.
[edit=payam 52]1390/04/28[/edit]
روایات میگه اگه 313 نفر ادم خوب وجود داتشته باشه مهدی میاد
یعنی تو این همه سال ما تو قم و نجف و ... 313 تا اخوند صالح نداشتیم که مهدی بخواد بیاد
پس ...
[edit=payam 52]1390/04/28[/edit]
کریشنا در زبان سانسکریت و آئین هندو به معنی جذاب متعال است.
کریشنا ظهور ویشنو در پنج هزار سال پیش در جنگی بزرگ به نام کوروکشترا بوده‌است. طی این جنگ، کریشنا به دوست و مرید خود آرجونا آموزش‌های مهمی را در زمینهٔ شناخت روح، خداوند، و سه راه رسیدن به خداوند یعنی راه شناخت (جنانایوگا)، عمل (کارما یوگا)، و عشق (باکتی یوگا)را ارائه می‌دهد. این آموزش‌ها در کتاب باگاوادگیتا آمده‌است که کتاب مقدس اکثریت شاخه‌های آیین هندو بوده و خود بخشی است از حماسه بزرگ مهابهارات که به همراه رامایانا دو منظومه حماسی بزرگ هند به شمار می‌روند.
طبق این دو منظومه و همچنین تعدادی از پوراناهای هند، کریشنا یکی از اوتاره‌ها یا ظهورات خداوند (ویشنو) بر روی زمین است.
در باگاوادگیتا کریشنا بارها خود را شخصیت اعلای خداوند و منشأ تمام کائنات معرفی می‌نماید. آرجونا در قسمتی از این گفتگو از او می‌خواهد فرم اصلی و جهانی خود را به او نشان دهد که این درخواست مورد اجابت کریشنا قرار می‌گیرد
کریشنا در متون دیگر هندپاز جمله منابع مهم دیگری نیز که در آن‌ها کریشنا، به عنوان خداوند معرفی و ذکر شده عبارت است از باگاواتا پورانا (شریماد باگاواتام)، منظومه ماهابهاراتا، شری براهما سامهیتا، و نارادا باکتی سوترا. منابع دیگری نظیر شری چایتانیا چاریتامریتا و شری بریهاد باگاواتامریتاوجود دارد که به همراه منابع ذکر شده، مختص شاخه گودیا وایشناوا به شمار می‌رود.
ویشنو ایزد ایزدان در آئین هندو است که نامش در نوشته‌های مینوی آئین هندو همچون یجور ودا، ریگ‌ودا و باگاوادگیتا رفته است. در پورانا آمده است که وی را رنگ ابرهای آبی تیره است، و او را چهار دست است، که در آن یک برگ نیلوفر آبی، یک گرز، یک صدف حلزونی و یک حلقه گرفته است. در ویشنو سهاسراناما، آمده است که گوهر کنونی در تمام جهان‌های بی شمار بر دست اوست، و ویشنو پرودگار گذشته، حال و آینده و آفریننده آنهاست، او که بر اقیانوس‌ها تکیه زده است، آفرینش را استوار می‌دارد
گانِش یا گانشا، یکی از شناخته‌شده‌ترین و مورد احترام‌ترین خدایان در مذهب هندوئیسم است.
او اولین فرزند شیوا و پارواتی است. نام او را می‌توان ترکیبی از دو کلمه گا- به معنی هوش و نهَ- به مفهوم عقل دانست.پارواتی گانشا را تنها با عشق خود خلق کرده است تا تنها به مادرش سرسپرده باشد و فرامین مادرش را اجرا کند.
گانشا در سرسپردگی مطلق به مادرش یک اسطوره است و بجز فرمان مادرش به فرمان کسی گوش نمی‌کند. در نوشته‌های کهن هندی آمده است که گانشا زمانی که مادرش به او دستور می‌دهد تا زمانی که در حال حمام کردن است هیچ کس را بداخل خانه راه ندهد گانشا از ورود شیوا که همسر پارواتی است نیز جلوگیری کرده و اجازه ورود نمی‌دهد که این کارش باعث خشم شیوا شده و شیوا سر او را قطع می‌کند. و مجبور می‌شوند با چسباندن سر فیل به او زنده اش کنند.
او خدایی است که شکمی بزرگ با سری فیل‌گونه دارد. اغلب او را طوری تصویر می‌کنند که بر زمین نشسته و پاهایش را زیر خود جمع کرده است.
او نابود کننده تمامی بدی هاست و در پرستش، گانش معمولاً برطرف کننده مشکلات و موانع است و بسیاری از دانش‌آموزان در طول امتحانات به درگاه این ایزد (که ترکیبی از رفع کننده مشکل و خدای هوش و عقل است) نیایش می‌کنند.
زروان آفرینندهٔ اهورا و اهرمن برای داوری در جنگ بزرگ میان آنان است او حاکم مطلق زمان است و آن را در دست دارد.
زروان دارای شمایلی به شکل انسان و دارای سر شیر بود و چهار بال داشت دو تا رو به بالا و دو تای دیگر رو به پایین در تمام تصاویر ماری به دورش هفت دور پیچیده در اکثر تصاویر یا لنگ پوشیده یا از روی پایش مار رد شده و بر روی یک سپر ایستاده .
نام او در کتب یونان به صورت ائون آمده ودر پهلوی به صورت زروان. در نوشته‌های پهلوی مربوط به زروان سه عقیده گوناگون در باب او عنوان شده:
۱.مطابق نوشته‌های خود زردشت زروان آفریدهٔ اهورامزدا خدای نیکویی است .
۲.بر حسب نظریه‌ای دیگر دواصل کلی در جهان هست که خیر و شر نام دارند.
۳.در نظر یک فرقه دیگر مربوط به دوران ساسانی زروان بیکران خدای زمان بینهایت علت فاعلی ومنشاء کون ومکان است و اهریمن و اهورامزدا از او نشئت دارند .
ودر مقابل او میترا در تمام دوران یاری دهنده مردم در برابر بدیهاست او مردم را از خشکسالی و قحطی نجات داده و این کارها را به ترتیب با رها کردن تیر از کمان و زدن آن به سنگ خارا ((که حاصل خروج آب بود)) و آموختن شکار به مردم . میترا را ایزد شکارچی نیز میدانند چون آمده که او با یک تیر کمان و یک خنجر به دنیا آمد و همچنین تیری نبود که پرتاب کند ولی به هدف اصابت نکند.
مِهر، میترا یا میثره از ایزدان باستانی هندوایرانی پیش از روزگار زرتشت است، که معنی عهد و پیمان و محبت و خورشید نیز می‌دهد. نماد او خورشید می‌باشد. پس از ظهور زرتشت یکی از ایزدان یا فرشتگان آیین مزدیسنا گردید. آریائیان هنگام ورود به ایران نیروهای طبیعت مثل خورشید و ماه و ستارگان و آتش و خاک و باد و آب را می‌پرستیده‌اند. خدایانی را هم که مظهر قوای طبیعت بوده‌اند «دئوه» می‌خوانده‌اند. در بین این خدایان برتر از همه ایندرا بوده است که اژدهاکش و پروردگار رعد و برق و جنگ به شمار می‌آمده است. این خدا با این نام در بین آریاهای ایران آن رواج را که میان هندوان می‌داشت نیافت. نزد ایرانیان ظاهراً پرستش میترا (مهر) جای آن را گرفت و ایندرا رفته‌رفته و به‌خصوص بعد از زردشت در ردیف دیوان مردود درآمد. در فرهنگهای فارسی مهر را فرشته‌ای دانسته‌اند که موکل است بر مهر و محبت و تدبیر امور مالی و مصالحی که در ماه مهر (ماه هفتم از سال شمسی) و روز مهر (روز شانزدهم هر ماه) بدو متعلق است و حساب و شمار خلق از ثواب و عقاب به دست اوست.
مهر در اوستا و در کتیبه‌های پادشاهان هخامنشی میثره Mithra و در سانسکریت میتره Mitra آمده است. در پهلوی میتر Mitr شده. امروز مهر نامیده می‌شود. مهر (از ریشهٔ میثر) از کهن‌ترین ایزدان ایرانی و هندی است، برخی نشانه‌های پرستش او را در ایران به پیش آریایی بر می‌گردانند (اگر بخش بندی پیشا آریایی و پسا آریایی را بپذیریم.) دربارهٔ آغاز دین مهرپرستی در ایران نمی‌توان به درستی آن را روشن ساخت ولی می‌دانیم که بسیار پیش از آنکه کیش زرتشتی و ودایی پدید آیند نژاد ایرانی او را با آیینی راز آمیز ستایش می‌کردند، آیینی که در آینده نام "عرفان اسلامی یا مسیحی" به خود گرفت[نیازمند منبع]، امروزه گروهی از پژوهشگران ایرانی توان آن را دارند که پیشینهٔ پیوستهٔ این آیین را تا به امروز در ایران نمایان سازند. پیوند میترا با خورشید و گاو و ماه برای ما روشن است و روشن است که علامت + که آن را چلیپا می‌گفته‌اند سمبل خورشید بوده است ولی نزدیکی آن با آتش (هنایش زرتشتی) یا با آمایش تن. (هنایش یونانی که در دیدگاه مهرپرستان ایرانی نکوهیده است.) و از این دست را باید پیش از پذیرفتن سبک سنگین کرد.
فارقلیط یا پارکلیت یا در پارسی ((فراخوان)) از زبان یونانی معمولی (پاراکلتوس یا parakletos) گرفته شده‌است که به معنای «کسی است که دلداری می‌دهد-تسلی بخش»یا «کسی که میانجی گری می‌کند-حامی».این واژه از دو ریشه بخش پارا(فرا)+کالین(خوان) تشکیل شده‌است و بازتابی از واژهٔ عبری«مناههم» به معنای تسلی دهنده‌است. بنابر فرهنگ لغت یونانی -انگلیسی عهدجدید و دیگر ادبیات مسیحی اولیهٔ ولتر بویر :معنی تکنیکی 'وکیل' نادر است. این واژه چند بار در عهد جدید، به عنوان لقبی برای روح القدس آمده‌است که در مبحث روح القدس‌شناسی مسیحی و تثلیث الهی، استفاده می‌شود. این واژه به ویژه در انجیل یوحنا ذکر شده‌است (۱۴:۱۶, ۱۴:۲۶, ۱۵:۲۶, ۱۶:۷٬۲۰:۲۲) که در پارسی می‌تواند :مشاور، یاری رس، دلداری دهنده" ترجمه شود.کلیسای قدیم پارکلیت، را روح القدس می‌دانست (اعمال۱:۵، ۱:۸، ۲:۴، ۲:۳۸) و مسیحیان هنوز این نام را برای روح القدس بکار می‌برند.
در ۱ یوحنا ۲:۱ «پارکلیت» را برای تشریح نقش میانجی گری عیسی مسیح بکار می‌رود.و در یوحنا ۱۴:۱۶ عیسی می‌گوید :«پارکلیت دیگری» برای یاری حواریانش خواهد آمد. ازینجا برمی آید که عیسی خود پارکلیت نخست است. در متی ۱۲-۳:۱۰ و لوقا ۱۷-۳:۹، یحیی تعمید دهنده می‌گوید که شخص قوی پس از او خواهد آمد که«شما را با روح القدس و آتش آن تعمید می‌دهد».چنگال پاک گرش، دستانش است.اوخرمن اشکوب خود را صاف می‌کند.او گندم خود را به انبار می‌دهد، کاه را با آتش فروننشاندنی می‌سوزاند." آیاتی مانند این را اغلب مسیحیان در تثلیث الهی خود برای توصیف اینکه چگونه خداوند بر جهان آشکار می‌شود و نقش خداوند در رستگاری، بکار می‌برند. بنابراصول تثلیث، پارکلیت یا روح القدس، شخص سوم تثلیث است که به همراه موارد دیگر، هدایت و تسلی و حمایت را برای مردم تامین می‌کند.القاب دیگر روح القدس ازین قرارند :«روح الحق»(روان راستی)، روح روشن قادرالمطلقیت خدا، نفس القدس(دم پاک)، نفس قادر مطلق، دهندهٔ حیات، خداوندگار بخشش (رب الرحمه)، یاور، تسلی بخش، مشاور و حامی. برخی از مسیحیان قدیم شاید باور داشته‌اند که خود عیسی پس از مرگ پیش پیروانش به عنوان روح و یاور بازگشت تا با ایشان سکنی گزیند. رنه جرارد، انسان شناس/فیلسوف مسیحی استدلال ی کند که پارکلیت باید این چنین ترجمه شود: وکیل مدافعی که از بشر در برابر یورش اهریمن، دفاع می‌کند
خضر (فارسی). دانشنامهٔ رشد. بازدید در تاریخ ۳۱ تیر ۱۳۸۸.
↑ مقالات مهدوی (فارسی). م.مهدی. بازدید در تاریخ ۳۱ تیر ۱۳۸۸.
↑ مقالات مهدوی (فارسی). م.مهدی. بازدید در تاریخ ۳۱ تیر ۱۳۸۸.
↑ عماد زاده اصفهانی، قصص الانبیا، ص ۳۴۲
برگرفته از «http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AE%D8%B6%D8%B1»
جستجو برای آب حیاتذوالقرنین عمری دراز داشت اما عمر جاویدان می‌خواست و در کتاب‌ها خوانده بود که در جهان چشمه‌ای هست نامش آب حیوان یا آب حیات که هر که از آن بنوشد عمر جاوید یابد. پس راز آن را از خضر پرسید و خضر نشانی‌ها که می‌دانست می‌گفت و چون معلوم شده‌بود که جای چشمهٔ آب حیات در ظلمات است، ذوالقرنین عزم راه کرد و خضر و الیاس را با خود همراه کرد که الیاس نیز از برگزیدگان روزگار بود. مدت‌ها در سرزمین تاریک جهان گردش کردند و از هر آبی و چشمه‌ای امتحان کردند اما خوردن آب حیات ذوالقرنین را نصیب نبود و خضر و الیاس در جستجو به آب حیات رسیدند و از آن نوشتیدند و اثر آن را دانستند و چون به ذوالقرنین خبر رسید هرچه جستجو کردند دیگر آن چشمه را نیافتند و چون مدت سفر دراز شده بود و آذوقه کم داشتند برگشتند تا دوباره با اسباب فراهم بروند. اما عمر ذوالقرنین به سفر دوباره نرسید و بدینسان خضر و الیاس عمر جاوید یافتند و می‌گویند الیاس در جوانی کشتی‌بان بود و سفر دریا دوست می‌داشت و بدین سبب وی بیش‌تر در دریاها به سر می‌برد و گمشدگان و درماندگان را راهبری می‌کند و خضر در خشکی‌ها به سر می‌برد و هر که در خدمت مردم و راستی و پا کی کوتاهی نکند و دیدار خضر را دریابد و از او حاجت بخواهد حاجتش برآورده شود و هرچه از او بپرسد جواب درست بشنود.
هوشیدر یا اوشیدر نام نخستین موعود زردشتیان است، که بنابر روایت مزدیسنا، سی سال مانده به پایان سده دهم از هزاره زردشت ظهور خواهد کرد، بدین ترتیب که دوشیزه‌ای پاکدامن، از تخمه زردشت، که در دریاچه کیانسه (هامون) باقی مانده، بی آنکه به شوی رفته باشد، بار می‌گیرد و کودکی به نام هوشیدر از او متولد می‌شود. در سی سالگیِ او خورشید ده شبانه روز در اوج آسمان - در همان جایی که اول خلقت بود - می‌ایستد و در پایان این هزاره هوشیدر به پیامبری برانگیخته می‌شود. در عهد هوشیدر پادشاهی به نام بهرام ورجاوند سرکار است که ایران را نجات خواهد داد.
فرهنگ اساطیر واشارات داستانی در ادبیات فارسی، تالیف محمد جعفر یاحقی، انتشارات سروش - چاپ دوم، ۱۳۷۵ - مدخل هوشیدر
نسب و کیستی خضر، برپایهٔ روایاتگفته‌اند خضر از اولاد سام بن نوح و پسرخالهٔ ذوالقرنین بود. در وجه تسمیه خضر نوشته‌اند که هر کجا مینشست سبز می‌شد. با این حال بنا به برداشتی نیز، دو نفر با نام خضر وجود داشته‌اند، خضر اکبر که از اولاد سام بن نوح بوده و خضر ثانی که از انبیای بنی اسرائیل بود و مصاحب موسی بوده است.[۴] خضر در واقع برابر با رافائیل مسیحیان است. او یکی از چهار مادر هستی در اشعار فردوسی است که با لقب مشک خوانده شده است:
یکی مشک نام و دگر سیسنک یکی نام نار آن دگر سوسنک
خضر و آب حیات، بر پایهٔ روایاتدیدار با ذوالقرنینخضر از شاهزادگان بود و پدرش مال و نعمت بسیار داشت. اما خضر دوستدار حکمت بود و به راه پیغمبری می‌رفت، و تا در خانوادهٔ خود بود، به راهنمایی گمشدگان و دستگیری بینوایان می‌پرداخت و چون به پیغمبری رسید به راهنمایی قوم ذوالقرنین فرمان یافت. ذوالقرنین جهانداری آگاه بود و خضر را گرامی داشت و خداپرستی وی را ستایش می‌کرد و در کارها با وی مشورت می‌کرد و کار دین و شریعت مردم را به او محول می‌ساخت.
صد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (عج)
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک