گام های پیمودن

مجموعه ای از سه داستان با عناوین:
ریشه در باد / گام های پیمودن / قبل از شروع

بخشی از داستان ریشه در باد:
شبها پشه ها بدجور اذیت می کردند. جا هم خیلی تنگ بود. هر غروب، وقت سرازیر شدن از روی نردبانهای آهنی بغل مخازن، نفطه نقطه نور چراغ چادرها را توی محوطه می دیدیم. چراغهای دهکده اما اصلا پیدا نبود. مه نمی گذاشت. از روشنایی فانوس ها می فهمیدیم چقدر پراکنده و نامنظم چادرها را برپا کرده بودیم. نقطه های روشن، هیچ نظم خاصی نداشتند و این همیشه توی ذوقمان می زد. در روز وضع طور دیگری بود...