رسته‌ها
دیوان اشعار ایرج میرزا
امتیاز دهید
5 / 4.6
با 1371 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.6
با 1371 رای
نسخه متفاوت
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
75
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
Reza
Reza
1387/03/29
درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی دیوان اشعار ایرج میرزا

تعداد دیدگاه‌ها:
108
هم از زبان خود مولانا جلال الدین بشنویم که میگوید:
نبض عاشق بی ادب بر می‌جهد
خویش را در کفهٔ شه می‌نهد
بی‌ادب‌تر نیست کس زو در جهان
با ادب‌تر نیست کس زو در نهان
هم به نسبت دان وفاق ای منتجب
این دو ضدّ با ادب با بی‌ادب
بی‌ادب باشد چو ظاهر بنگری
که بود دعوی عشقش هم‌سری
چون به باطن بنگری دعوی کجاست
او و دعوی پیش آن سلطان فناست!
و سر آخر اینکه باز به قول مولانا: "هزل" تعلیم است آن را جدّ شنو/تو مشو به ظاهر هزلش گرو!
[quote='siawash110']می گویند انسان ا در روزگاران نخستین وقتی با هم دشمنی و دعوا پیدا می کردند می زندند هم را می کشتند ارسطو ( یا افلاطون دقیقا به خاطر ندارم ) فحش و ناسزا را اختراع کرد . . . پس از آن به جای کشتن به یکدیگر فحش می دادند ! ! ! ![/quote]فحش و ناسزا را افلاطون یا ارسطو اختراع کرده است؟!"مستنداتی" هم در این رابطه دارید؟!
واژگانی که ما تحت عنوان فحش می شناسیم نوعی از کارکرد های زبانی اند که در طی قرون و سال ها در طی تکامل زبان بوجود آمده و پرورش یافته اند و صحبت از "مخترع فحش" در بهترین حالت سخن "مضحکی" است.بوجود آورندگان فحش همان گویندگان زبان هستند و نمی توان آنرا به فرد خاصی انتساب داد.
پ.ن:در اشعاری هم که از مولوی گذاشته اید فحش و ناسزایی وجود ندارد ، سخن مولوی در اینجا "رکیک" است.زمانی به یک کلمه ناسزا گفته می شود که مثلاً آقای الف به آقای ب آن کلمه را نسب دهد وگرنه در غیر این صورت آن کلمه فحش نیست و فقط(در بدترین حالت)"رکیک" است.
به siawash110
متٱسفانه برداشت شما از طنز حکمت آموز مولانا سطحی نگری و کاملاً اشتباه است، در ارتباط با دیدگاه بعدی نیز لازم به یاد آوری است فحاشی از عوامل نزاع و درگیری و گاهی باعث جنگ و خونریزی
می شود، آنچه مولانا در اشعار خود پدید آورده بی حرمتی و اسائه ی ادب نسبت به هیچکس نیست،بی ادبی هم نیست، کسی بی ادب و گستاخ است که فرد یا افراد خاص یا عام را مخاطب قراردهد
فهم سخن گَر نکند مستمع
قُوَّتِ طبع از مُتکلم مجوی
فُسحَتِ میدانِ ارادت بیار
تا بزند مردِ سخنگوی, گوی
می گویند انسان ا در روزگاران نخستین وقتی با هم دشمنی و دعوا پیدا می کردند می زندند هم را می کشتند ارسطو ( یا افلاطون دقیقا به خاطر ندارم ) فحش و ناسزا را اختراع کرد . . . پس از آن به جای کشتن به یکدیگر فحش می دادند ! ! ! !
سعی می کنم قسمت هایی از مثنوی را بنویسم که کمتر بی ادبی هست ! ! ! :
یک کنیزک یک خری بر خود فکند/ از وفور شهوت و فرط گزند / آن خر نر را بگا خو کرده بود / خر جماع آدمی پی برده بود / یک کدویی بود حیلت‌سازه را ا /در نرش کردی پی اندازه را / در ذکر کردی کدو را آن عجوز / تا رود نیم ذکر وقت سپوز / گر همه . .. خر اندر وی رود / آن رحم وان روده‌ها ویران شود / خر همی شد لاغر و خاتون اومانده عاجز کز چه شد . . . . . البته واقعا شرمنده خود دوستان درخواست سند کردند وگرنه من قصد اسائه ادب نداشتم . . . .
یا جای دیگری که حضرت مولانا می فرماید : ( خطاب به کسانی که در ظاهر مرد هستند ! ! ! )
نیست مردی تو در ریش و ذکر / ورنه باشد شاه مردان . . . . خر ! ! ! !
به siawash110 ؛
اولاً در ارتباط با مولوی که به قول شما با حرف زشت و ناپسند روی دست همه را آورده(زده)، مستندات خود را بیاورید، زیرا این عبارت سخیف در درارتباط با عارف بزرگ و معلم اخلاق بی نظیر شرم آور است
دوم این که هر دو توجیه شما کاملاً نادرست است، گمان نمی کنم در مقابل اراذل و اوباش بتوانید به تنهائی مثل خودشـان رفتار کنید زیرا تکه بزرگه تنتان گوشتان خواهد بود و در هر صورت به مانند به خود
آنها برشمرده خواهید شد، ضمن آن که کدام منطق حکم می کند ضرب و زور و کلمات رکیک برای بیدار کردن ملّت های خفته اثر بخش خواهد بود،در طول تاریخ چنین اتفاقی نیفتاده. آرام و نیک اندیش باش
هیچ میالا زبانِ خویش به دشنام
کشته شود بِه, که ناسزا شنود کس
سعدی گوید که طیّبات بُوَد فحش
چون زِ لبِ دلربا شنود کس
بنده چنین گویم وَز عهده برآیم
فحش بد است اَرچه از خدا شنود کس
خیلی کارش درست بوده . . . ضمنا اگر بنا بر حرف زشت و ناپسند ( از دیدگاه اخلاق گرایان سطحی نگر باشه ) مولوی ( در اواخر مثنوی ) روی دست همه را زده است . . . . پس بیایید با مولوی هم دشمنی کنید ! ! ! !
بله من قبول دارم که انسان باید مودب باشه ولی در دور مورد رعایت ادب نمی تواد تاثیری اخلاقی داشته باشه :
1- زمانی که طرف مخاطب شما عده ای لات و آدم های کوچه بازاری هستند ناچار هستی باز بان خود آنها گفتگو کنی تا شاید در آنها تاثیر داشته باشه
2- زمانی که یک ملت به قدری خواب است که شاید با ضرب و زور کلمات رکیک کمی به خودش بیاد و از خواب غفلت بیدار بشه . . .
به هر حال برای سنین زیر 18 به هیچ وجه توصیه نمی کنم . . . .
چامه‌ی مادرش بسیار زیبا و پر آوازه است.
ایرج میرزا، چامه های خیلی خوبی هم داره،
تنها هزلیاتش را در نظر نگیرید.
دوباره به تریج قبای اخلاق مداران گرد غبار نشست که ای وای چنین شد و ای وای چنان شد. چقدر سطحی نگری و معنا را قربانی محتوا و هدف کردن. ایرج میرزا زبان حال گذشته و امروز جامعه ای است که جریان دارد و به دور از هر گونه سانسوری این اشعار و این مباحث بین آنها جریان داشته دارد و خواهد داشت. اتفاقا ایرج میرزا بر خلاف اشعاری مانند شهریار که دهانه سانسور به دهان نامبارک زدند و به امید صله و انبانهای پر پول اشعاری در مدح این و در رثا و ثنای آن گفتند عمل نکردو زبان رایج جامعه را بی پرده و با شهامت بیان کرد. او نه تنها یک شاعر شجاع و دلیر که یک جامعه شناس بود که متاسفانه هنوز برخی خشک اندیشان و متعصب مغزان می خواهند او را به بهانه هرزه نگاری نفی کرده و پرده سانسور بر قامت او بکشند. هیهات اگر چنین شود. کم نیستند و نبودند متعصبانی که می خواستند امثال ایرج میرزا و دیگر شجاعان تاریخ در زمینه های متفاوت را در ازمنه مختلف از یاد تاریخ ببرند اما باز هم هیهات که نام آنها نماند و نام امثال ایرج میرزای عزیز ماند. به قول حضرت صاحب شان مولوی بلخی : مه فشاند نور و سگ عوعو کند / هر کسی بر خلقت خود می تند/ هر کسی را خدمتی داده قضا / در خور آن گوهرش در ابتلا. .....
دیوان اشعار ایرج میرزا
عضو نیستید؟ ثبت نام در کتابناک