رسته‌ها
ضرورت محاکمه جنایات داعش
امتیاز دهید
5 / 0
با 0 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 0
با 0 رای
هدف از تالیف این کتاب جرم انگاری و تعیین مجازات برای گروههای تروریستی علی الخصوص داعش درکنوانسیون ها و اسناد بین المللی می باشد که در کنار آن برای درک بهتر موضوع پایه های فکری شکل گیری داعش به همراه تحلیل جرم شناختی آن را از طریق روش توصیفی_تحلیلی با رویکرد روش کتابخانه ای به صورت فیش برداری از منابع و اسناد (کتب ، فصلنامه ها، مجلات و منابع معتبر اینترنتی) انجام پذیرفته است.
یافته های تحقیق نشان می دهد با سیری در تاریخ تروریسم علی الخصوص در منطقه غرب آسیا ، هر نسل جدیدی که از تروریسم به وجود می آید به مراتب خطرناک تر از قبل است و ضرورت همکاری جهان در نابودی هرچه سریع تر آن و تصویب کنوانسیونی بین المللی که ضمانت اجرا داشته باشد، بیش از پیش دارای اهمیت می باشد. البته تا بدین روز تلاش هایی در این رابطه صورت پذیرفته است اما هیچ کدام جامع و مانع نمی باشد. برای مثال مهم ترین تلاش را می توان تصویب کنوانسیون مبارزه با تامین مالی تروریسم عنوان نمود ولی در هر صورت نمی تواند ضمانت اجرای قوی داشته باشد که بیشتر به دلیل فایده های سیاسی که کشورها منافع خود را در آن می بینند. نتیجه پژوهش بیانگر این موضوع می باشد که راه حلی جدی مانند پیمان مشترک نظامی کشورها بر علیه تروریسم پیش از هر چیز ضروری جلوه می نماید. بررسی ها نشان می دهد که فلسفه فکری داعش بر ایجاد هرج و مرج و رعب و هراس و وحشت می باشد که هیچ رد پایی از انسانیت را نمی توان در آن مشاهده نمود ؛ پس تا دیر نشده باید چاره ای در این زمینه اندیشید که نگارنده پیشنهاداتی را در نتیجه گیری بحث عنوان می نماید.بی شک در جهان فعلی در دوره عصر ارتباطات به سر می بریم که هر روز پیش از پیش انسان ها را به هم نزدیک می کند و نام دهکده جهانی هر روز بیشتر به واقعیت نزدیک می شود. در این میان انسان هایی وجود دارند که تمام رویای خویش را در احیای گذشته می بینند و در این راه به مرحله ای می رسند که حتی نمی توان روی آنها نام حیوان نهاد. دست به فجیح ترین جنایات می زنند تا هر روز لکه ننگی بیشتر از قبل بر نام بشریت بگذارند. اگر نگاهی به سیر تکاملی گروههای تروریستی بیاندازیم خیلی زود به این نتیجه می رسیم که آنها هر روزه خطرناک تر از قبل می شوند و قدرت و وسعت بیشتری به کار خود می دهند که در حال حاضر این موضوع را در داعش به طور محسوس می توان مشاهده نمود. از نظر نگارنده زنگ های خطر به صدا درآمده است و خیلی زود جوامع انسانی باید تدبیری بیاندیشند تا ریشه این نوع افکار خشکانده شود که البته راهی سخت و دشوار در پیش است. بی شک نمی توان بدون در نظر گرفتن وضعیت جوامع از منظر سیاسی ، اقتصادی، حقوقی، جرم شناختی و بسیاری از موارد دیگر به جمع بندی مناسبی برای مقابله با این پدیده وحشتناک رسید ، اما این کار غیر ممکن نیست و نیاز به بازنگری جدی در تئوری های روابط بین الملل می باشد. مبانی فکری و ایدئولویکی از مسائل حساس جامعه بین المللی در عصر امروز، پدیده تروریسم و آثار آن در تحولات روابط بین الملل است. در یک نگاه تاریخی اغلب دول در گذشته، موضوع تروریسم را به صورت یک موضوع ملی و بومی ارزیابی می کردند و احتمالا به علت مسائل امنیتی تمایل کمتری به طرح آن در سطح بین المللی و سازمان های بزرگ جهانی مانند ملل متحد داشتند، اما شرایط جدید در عصر امروز، موضوع تروریسم (Luck, ۲۰۰۳ :۱) را به یک پدیده بین المللی و فرامرزی تبدیل کرده است. با عنایت به این که گروههای تروریستی از طریق قاچاق اسلحه، پولشویی، استفاده از مقررات پناهندگی و جهانگردی و به کار گیری فناوری اطلاعات، دامنه فعالیت های خود را در سطح بین المللی گسترش داده اند، لذا مبارزه با آن نیز بعد بین المللی پیدا کرده است (Ibid:۲). در قریب به اتفاق اسناد سازمان ملل متحد اعم از کنوانسیون ها و اعلام مواضع که مرتبط با موضوع تروریسم است، به صراحت از مقوله تروریسم به عنوان خطر جدی برای صلح و امنیت بین المللی یاد شده است. البته اختلاف نظر در زمینه تعریف تروریسم و تعیین مصادیق آن میان کشورها نیز وجود دارد. شایان ذکر است در تدوین تعریف تروریسم دو گرایش عمده در نظرات رسمی و غیر رسمی کشورهای عضو نظام ملل متحد مشاهده می شود. یک گرایش می کوشد هرنوع تحرک خشونت آمیز علیه نظام های سیاسی و قدرت های حاکم در سرزمین های مختلف در جهان امروز را بدون توجه به علل، انگیزه ها، مبانی اعتقادی و ریشه های آن، محکوم سازد و همه را مصداق فعالیت تروریستی تلقی کند. این گرایش اغلب از سوی کشورهای غربی عضو ملل متحد تعقیب می شود. گرایش دوم می کوشد مبارزات جنبش های استقلال طلبانه، مبارزه با اشغالگری و تبعیض نژادی را از تحرکات تروریستی متمایز سازد. این گرایش در دوران جنگ سرد از سوی بلوک شرق و امروزه اغلب از سوی کشورهای جنوب و خصوصا کشورهای اسلامی عضو سازمان کنفرانس اسلامی دنبال می شود. شایان ذکر است که سازمان کنفرانس اسلامی در مجموعه قطعنامه های خود پیرامون مبارزه با تروریسم سعی داشته گرایش دوم را تقویت کند.طبق نظر دکتر داوود فیرحی داعش اوضاعی را در منطقه پدید آورده است که این روزها بسیاری به روح بن لادن فاتحه می فرستند ، دقیقا این معضلی است که اگر با آن مبارزه صحیح نشود باید منتظر گروهکی به مراتب خطرناک تر از داعش باشیم. در ادامه هژمون بودن منطقه خاورمیانه را نمی توان نادیده گرفت بدین معنا که قدرت های جهانی همیشه در آن منافع دارند و باید در آن مداخله نمایند. منطقه غرب آسیا به چهار دلیل ژئوپولوتیک ، اقتصاد ، نفت و حضور دولت های ناموفق منطقه استراتژیک محسوب می گردد اما در واقع پیش از این مسائل باید مشکل را درون جامعه مسلمانان بیابیم و بی شک عدم توسعه نیافتگی مذهبی در میان مسلمانان باعث ایجاد رادیکالیسم در این سطح شده است.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
149
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
ghanonyar021
ghanonyar021
1401/08/07

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی ضرورت محاکمه جنایات داعش

تعداد دیدگاه‌ها:
20
تنها تفاوت ظاهری داعش با جمهوری اسلامی وجود دستگاه های تبلیغاتی رژیم اسلامی در خارج از کشور با عبا های شکلاتی و ریش های کراتین شده است و تنها تفاوت اعتقادی داعش با جمهوری اسلامی اعتقاد یکی بر جانشینی علی و دیگری بر جانشینی خلفای راشیدن است. داعش نیز زمان می داشت و دستگاه خلافت تشکیلاتی آنان سرنگون نمیشد اعدام ها و سنگسار ها و کشتار و تجاوز های جنسی اسلامی خویش را با گلاب و آهنگ پاپ انجام میداد همین گونه که جمهوری اسلامی امروز توحش اسلامی را انجام میدهد. همین گونه که امروز عده ای اسلامیست و دیگر حامیان جمهوری اسلامی در داخل و خارج رژلب بر لب خوک می کشند.
گاهی اوقات احساس میکنم شما عزیزان سلطنت طلب استندآپ کمدی اجرا می کنید وگرنه مگه میشه انسان اینقدر اباطیل و چرندیات سر هم کنه ! جمهوری اسلامی از بدو تاسیس تحت حمله ی تروریسم بوده ؛ هم ترور فیزیکی ، هم ترور رسانه ای ؛ از کدوم دستگاه تبلیغاتی ج.ا در خارج از کشور صحبت می کنید ؟ً! پروپاگاندا و سیاه نمایی خط مشی تمامی رسانه های اپوزوسیون داخلی و خارجی علیه ج.ا و ایران بوده ؛ ج.ا اسلامی به لحاظ رسانه ای همیشه در موضع ضعف قرار داشته ، برای همینه که امثال شما به راحتی و بدون اینکه خودتون بخندید چنین جملاتی رو بیان می کنید ! کیه که ندونه داعش توسط آمریکا و اسرائیل با بهره گیری از ایدئولوژی وهابیت تکفیری تاسیس شده ( مثلث عبری- عربی - غربی) ؟؟ کیه که ندونه هدف از شکلگیری داعش تشکیل یک حکومت تروریستی و ارعابگر با هدف نابودی کشورهای مخالف امپریالیسم آمریکا ( ایران ، سوریه و عراق ) و تسلط بر خاورمیانه بود ؟؟ کیه که ندونه داعش توسط بسیاری از کشورهای اروپایی و دیگر کشورک های حاشیه خلیج فارس تجهیز و تامین مالی میشد ؟؟ و کیه که ندونه ج.ا ایران با تشکیل جبهه ی مقاومت در نهایت تونست داعش رو قلع و قمع کنه ؟؟ اگر واقعا این بدیهیات رو نمیدونید که من دیگه صحبتی ندارم ... متاسفانه شما به قدری با ج.ا دشمن هستید که حتی حاضر به پذیرش واقعیت های میدانی نیستید ...
این دیدگاه من ربطی به آزادی خواهی و مشروطه خواهی من نداشت، باعث تاسف هست که شما رژیم جمهوری اسلامی رو خیلی شیک و عالی می دانید و تنها مشکلش را نبود ابزار پروپاگاندا می دانید بگذریم که شوروی سابق نیز با آن ابزار رسانه ای و در دست داشتن روشن فکرهای بیسواد غربی و طرفدار رژیم استالینیسم باز نتوانست از فروپاشی نجات یابد . اتفاقا عجیب هست جمهوری اسلامی بعد از چهل و اندی سال هنوز پابرجاست. البته این رژیم منافع کشورهای غربی را تامین می کند برای همین در اعتراض های انقلابی اخیر خفه خون گرفتند. البته که برای ما داعش و جمهوری اسلامی یکی است صرفا یکی ورژن رافضی اسلام دیگری ورژن بنیادی اسلام، فقط کافیست که کارنامه و تایم لاین طول عمر رژیم را نگاه کنید ، شما دوست داری خودت رو گول بزنی موضوع دیگری است. ما ترور ها، اعدام ها، خیانت ها، کشتارها ، خلخالی ها، خمینی ها، لاجوردی ها و گیلانی ها، مسجد رفاه و رستوران میکونوس، شعار یا توسری یا روسری و صدها مورد دیگر که نه شما تحمل شنیدنش را داری و نه من حوصله تایپ آن را فراموش نکرده ام. تنها عرض میکنم دیگه گذشت، امروز کمتر ایرانی ای به لطف نمایش اسلام واقعی در ایران حتی حب اسلام را در دل دارد و ایران چون اندولس از زیر یوغ و سلطه اسلام رها خواهد گذشت . دردها، کشتارها، خیانت ها و ایران ستیزی ها، دروغ ها و دزدی های رژیم ضد میهنی اسلامی و حامیان آنان که نان در خون ملت می زنند و تناول می کنند را به یاد خواهیم آورد. دیگه تمومه ماجرا
اتفاقا بنده هم بر واقعیت های تاریخی به اندازه کافی آگاهی دارم ؛ بر اشکال ها و نقایص جمهوری اسلامی از ابتدا تا کنون واقفم و به آنها منتقد و معترض بوده ام ؛ چه کسی است که نداند آن انقلابی های تندروی دهه ی 60 که چند دهه زمامدار امور اساسی کشور بودند ، امروز اپوزوسیون نظام هستند و در آغوش آمریکا و اسرائیل جا دارند؟؟ بحث در این باره بسیار است که در این مقال نمیگنجد ؛ صحبت اصلی این است که شما عزیزان چشم خود را بر واقعیت های کلان میدانی بسته اید ؛ موقعیت ژئوپلتیک ایران را درنظر نمیگیرید ؛ هر کشوری مشکلات و بحران های اجتماعی خاص خود را دارد ؛ همه ی ملت ها با حاکمیت خود چالش هایی دارند ؛ ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست ؛ غرب به لطف دستگاه رسانه ای قدرتمند خود جوری مشکلات را جلوه میدهند که انگار تنها ایران است که جهنم است و بقیه ی دنیا بهشت ... باید واقع بین بود ؛ باید تمامی ابعاد را در کنار هم گذاشت و نتیجه گیری کرد ... چه بخواهید ، چه نخواهید ایران با جمهوری اسلامی پس از چند سده به کشوری مستقل تبدیل شده که سودای یک امپراتوری جدید در جهان میپروراند که برای هر ایرانی وطن پرست مایه ی فخر و مباهات است ؛ همان امپراتوری برباد رفته ی هخامنشیان و ساسانیان ... جمهوری اسلامی از گذرگاه های کشنده ی جنگ و تحریم با وجود تمامی فشارهای حداکثری امپریالیسم جهانی عبور کرده و پایه های خود را در خاورمیانه و خاور دور محکم کرده ؛ در حال گسترش نفوذ و تسلط خود در آمریکای لاتین است ؛ به دنبال الحاق سرزمین های جداشده ای همچون نخجوان است ؛ میتوانی ایرانی باشی و به این اقدامات بزرگ تمدنی افتخار نکنی و از نظام حمایت نکنی ؟! صدالبته خیلی از سیاست های داخلی نظام ایراد دارد و من هم به آن معترضم اما تا جایی که بتوانم در جهت اصلاح این سیاست ها و اقدامات به سهم خودم میکوشم و صدای خودم را به آنهایی که باید بشنوند میرسانم ؛ اما ذره ای به فروپاشی این نظام فکر نمیکنم و آنرا خائنانه میدانم ... هیچ جایگزین بهتری وجود ندارد ... جمهوری اسلامی باید محکم سرجایش بماند که میماند ... باید از فریاد عدالتخواهی مردم درس بگیرد و اشتباهاتش را جبران کند ؛ مردم هم باید پشت این کشور و نظامش بمانند چون فروپاشی آن به قیمت نابودی و نیستی آنها خواهد بود ...
من هم چند کلوم بگویم، سپس از سر و کول هم بالا بروید که کی بماند و کی برود. منظور این کاربر از «مردم»، این «مردم» است که باید پشتِ رژیم کودک‌کُش را داشته باشند:
https://www.instagram.com/tv/Cka_vaspcFD/
و سدها نمونه‌ی این چنینی که در چند ده روز اخیر دیده‌ایم. آن گلوله‌ی پایانی، پاسخ ج.ا به دادخواهی مردم بود! مردم نیز باید در برابر این آدم‌کُش‌ها از خود دفاع کنند. هواداری از چنین رژیم تروریستِ هم‌میهن‌کُشی «خائنانه» است!
اکنون ریشِ هم دیگر را بگیرید.
درود mt1397
خواستم بر شرفت درود بفرستم که وقتی چهره واقعی نظام و طرفدارانش دیدی راه خودت متمایز کردی
شاد و پیروز باشی
کمتر جوک بگو داداش. حتی تصویر پروفایل تو از نظر جماعت اسلامی کفر و گبر است خود رهبری و پیش از وی بارها به تحقیر ساسانیان و هخامنشان سخن باز کرده اند. امروزه به شکل احمقانه ای سرویس های تبلیغاتی جمهوری اسلامی حرف از ناسیونالیسم ایرانی با پرچم خرچنگی می زنند همانقدر مضحک که ضحاک ادعای ایرانی بودن کند. نه ضحاک ایرانی می شود و نه ما جنایات هولناک جمهوری اسلامی را فراموش می کنیم . تلاش شما نیز برای نرمال سازی جنایت و خون شویی بی ثمر است
جواب به milad3499716 وقتی میگم هماهنگ با امویانی همینه این رو امویان و اتباعشون علم کردن تو هم به کتاب علی قتال العرب قاسم قره داغی رجوع کردی فرد مغرض و پر مدعا که فقط از سایت ها کپی کرده و اشتباهات زیاد داشته و داره . جدیدا هم کتابی در مورد جنگ اوکراین داده بیرون که ظاهرا خواسته با انصاف باشه ولی بخون چطور از ویکی پدیای انگلیسی بسیار ضعیف ترجمه کرده. چند بار قبلا گفتم الان هم میگم ما چیزی به نام علم رجال داریم که روایات رو بر اساس اون میسنجن البته من تو رو منع نمی کنم از این که در مورد تاریخ شاهان باستان هم همینو استفاده کنی البته اگر چنین چیزی در منابع مربوط به ایران باستان باشه که نیست. اون تصاویر متاخره هیچ کدوم قابل استناد نیست این منطقه ؟ قضیه بنی قریظه مربوط به پیمان شکنی اونها در جنگ احزاب بوده که میخواستن مسلمانان را ریشه کن کنن با این وجود روایت ابن اسحاق که طبری نقل کرده مخالفی مثل مالک بن انس از امامان اهل سنت که معاصر ابن اسحاق بوده داره که روایت او رو دروغ میدونه علویان و زبیریان از مخالفان اموی ها بودن و درحالی که افراد زیادی اونجا بودن غیر منطقیه که فقط دو نفر اون همه رو اعدام بکنن حتی برخی مورخان معاصر صحت واقعه رو زیر سوال بردن البته اصل درگیری رو من انکار نمی کنم ولی جزییات روایت که شاید برای امثال تو مسلم باشه برای من نیست در ثانی وقتی کسی مورد حمله نظامی واقع میشه حق جنگ داره . جنگ جمل و صفین و نهروان هم همین وضع رو داره و در هر سه ، طرف مقابل جنگ رو شروع کرده بودند و افراد زیادی رو کشته بودن در جنگ صفین حتی آب رو روی لشگر امام بستن ولی ایشون وقتی بر آب مسلط شد این کار رو نکرد قبیله ازد هم در جنگ جمل همین طور علیه ایشون وارد جنگ شد اما تناقض در عبارت هم جالبه چطور خاندان های ازدی به کشتگان خود مشغول بودن وقتی کسی برای تسلیت گویی باقی نمونده بوده ؟(این فردی که ازش کپی کردی عامدانه بخشی از عبارت رو حذف کرده ) اما جالبه بدونی در مورد بعدی که گفتی همین ازدیانی که کسی ازشون باقی نمونده بود در جنگ با عبدالله حضرمی(نه عبدالله خرمی این هم از عوارض کپی پیست کورکورانه تو و نویسنده هست که بچه محلتون رو با دیگری اشتباه میگیرید) که نماینده جنگاور معاویه و عامل آشوب در بصره بود به نماینده امام کمک میکنن و جالبه بعضی یاران حضرمی توبه میکنن و کشته نمیشن و بعضی هم بر موضع خودشون میمونن و جنگ میکنن این بوی کباب هم اضافات ایشونه هر چند باز در روایان کتاب الغارات اشکال وجود داره ولی اگر کل روایت رو همین طور هم بپذیریم مقصودت رو برآورده نمیکنه .در مورد جنگ رده امام علی در زمان خلفا در هیچ جنگی شرکت نکرد و اگر به این دو منبع مراجعه کنی می بینی که این فرد فرومایه چطور امثال تو رو سرکار گذاشته اما این تنها موارد دروغ نیست بلکه کشتن مردی به نام عتبه یا مردی به نام مغیره یا نیم بسمل قربانی کردن افراد در بیابان هیچ منبع موثقی نداره فقط یک مورد از تعصب کورکورانه او و تو رو نشون بدم چطور این فرد که ترجمه تاریخ طبری پاینده رو منبع قرار داده و شماره صفحات در جلدهای مختلف به صورت یک سره هست جلد 4 طبری صفحه 1464رو داره و جلد 5 صفحه 1103 ؟ اصلا فکر میکنی ؟ اصلا تورقی زدی بر تاریخ طبری ؟ آیا حارث فقط به خاطر رم دادن شتران دیگران کشته شد ؟ به نظر جاعلان جواب بله است . در مورد شورش استخر اصلا متن طبری چیزی از کشتار نگفته و ابن بلخی که حدود 500 سال بعد حادثه بوده اون رو به اشتباه به ابن عباس نسبت داده در استخر چند بار شورش در زمان های مختلف بوده نه در دوره حکومت امام .البته منابع قبلتر از ابن بلخی روایت دیگه ای دارن ولی قره داغی چیزی گفته تو هم شاید از کانالی برداشتی اصلا نگاه نکردی نشون به این که زیاد بن ابیه رو مثل انوشیروان خونخوار میدونی که اعتراف عجیبی بود. البته باز در موارد پایین تر هست فقط من دو مورد رو اشاره میکنم یکی حارث بن مره عبدی (نه سره عبدی که گاف دیگری است) که در مورد این فرد اخبار متناقضه این فرد در زمان امام به سند رفته بوده و در زمان معاویه در خراسان بوده بعضی هم گفتن در سال 37 هجری کشته شده . قضیه دختر امام هم در این لینک اطلاعاتی هست(https://b2n.ir/p75421) نه تاریخ تولد(در برخی 6 هجری) و نه تاریخ ازدواج(برخی 17 هجری) مشخصی داره . حالا ذهنیت بعضی کثیفه چه کنیم.خب در کتاب روایت پهلوی به کوشش مهشید میر فخرایی ص 44و 45 داریم :" اگر (دختر) نه ساله است، آن گاه به شوهر دادن جایز است هنگامی که به سن مردخواهی رسد ـ که دوازده سالگی است ـ آن گاه با او نزدیکی کردن جایزست. آن گاه نیز بار نداد (تمکین نکرد)، پس مرگ ارزان باشد ." این رو چه کنیم ؟ نهایتا بر فرض امام علی بد .قره داغی در صفحه 64 کتابش حساب و کتاب میکنه میگه بیش از پنج هزار نفر رو امام کشته بماند که اون جاهایی که با سپاه بوده هم به نام خود ایشون زده اصلا من میگم پنجاه هزار تا امثال شماها ذوق کنین این رو مقایسه کن با اعترافات مستقیم داریوش اول هخامنشی در نسخه بابلی کتیبه بیستون که به کشتن بیش از 120000 نفر طی چند ماه می باله کاری با بقیه مدت حکومتش هم نداریم که برای مثال به ارعاب (که توام با تلفات میتونسته باشه) و باج گیری از اقوام غیرپارسی از جمله ایرانیان دیگه(در کتیبه دوم سنگ ‌نوشته پی‌بنای دیوار جنوبی تخت جمشید) افتخار میکنه این فرد رو چی بنامیم؟؟؟ این تو و این قاسم قره داغی
داعش داعش نکنید داعش خود جمهوری نکبت اسلامیه
نمونه ای از تفکر شاعرانه : تعمیم صفات بر اساس یک ویژگی مشترک ، غلو و اغراق ، غلبه عاطفه بر دانش .
شما با این سطح سواد و منطق توی این سایت چیکار میکنی پروفسور ؟
شما پیرو علی قتال العربت باش نمی خواد بیای زیر کامنت این و اون عرض افاضات کنی ، معلوم خیلی کتاب تاریخی واقعی خووندی خیلی اطلاعات بالایی داری.
البته جنابعالی به عنوان یه سلطنت طلب بایستی با نگاه امویان هماهنگ باشی و انتظاری نیست اما در جواب امثال تو همین بس که فردوسی سروده : برین زادم و هم برین بگذرم * چنان دان که خاک پی حیدرم که اگر شاهنامه تصحیح جلال خالقی مطلق(جلد اول ص 11) رو ببینی این بیت جز ابیات الحاقی نیست و جز ابیات اصیل شاهنامه است اما وقتی از تاریخ واقعی حرف میزنی حواست باشه که اگه تاریخ واقعی گفته بشه در خیلی از باورهای امثال تو نسبت به شاهان از کوروش تا محمدرضا پهلوی تزلزل ایجاد میشه
مراجعه به تاریخ طبری :
اگر منطق دارید پس بپذیرید.نیکآیا می دانستید قتال العرب همان علی است؟
علی بن ابی طالب آنقدر آدم کشته است که در بین خود اعراب به “قتال العرب” یعنی “قاتل عربها” معروف است.
چه در زمان زندگی محمد و چه پس از به قدرت رسیدنش حتی لحظه ای از جنگ و کشتار دست برنداشت.تصاویر علی بن ابی طالب که آخوندها تلاش دارند تا به خورد مردم بدهند:
تصاویر واقعی از علی بن ابی طالب که در موزه های معتبر دنیا نگهداری می شوند:
این نقاشی منسوب به یک راهب مسیحی است که با روایت تاریخی طبری از شمایل وی تطابق کامل داردعلی پس از پیروزی بر قبیله” بنی قریظه” تعداد ۹۰۰ نفر از مردان قبیله را در مقابل گو دالهایی که از پیش کنده بودند سر بریدند. (تاریخ طبری. جلد ۳ . صفحه ۱۰۸۸)پیامبر بگفت تا در زمین گودالها بکندند و ” علی” و” زبیر” در حضور پیامبر گردن انها را زدند. (تاریخ طبری .جلد ۳٫ صفحه ۱۰۹۳)۲- کشتار خاندان “ازد”:علی و یارانش در یک روز تعداد ۲۵۰۰ نفر از خاندان “ازد” را سر بریدند.بنحوی که کسی زنده نماند تا دیگری را دلداری دهد. (مروج الذهب . جلد اول . صفحه ۷۲۹)۳- کشتار خوارج :در نهم صفر سال ۳۸ هجری در محلی واقع در دشت نهروان جنگ خونینی بین لشگریان علی و خوارج روی داد که در این جنگ در حدود ۱۸۰۰ نفر از خوارج بقتل رسیدند.۴- نبرد “لیله الحریر”:علی در نبردی بنام “لیله الحریر” در حدود ۵۰۰ تا ۹۰۰ نفر را از دم تیغ گذراند. (منتهی الا مال . جلد ۱٫ صفحه ۱۵۳)۵- کشتار” عبدالله خرمی و یارانش” :عبدالله خرمی و ۷۰ تن از یارانش از بیم جان به قلعه ای پناه برد.به دستور علی قلعه به آتش کشیده شد که در جریان آن تمامی این افراد در آتش سوختند بطوری که بوی گوشت بریان شده آنها آنچنان در هوا پخش شده بود که مردم را آزار می داد. (علی مرز نامتناهی . صفحه ۱۹۹)۶- کشتار کسانی که بعد از فوت محمد از دین اسلام برگشتند:آنانکه دست رنگ کرده بودند و شادی و شعف در اثر در گذشت محمد نشان داده بودند ” علی” و” خالد بن ولید” همه را بکشتند و اجسادشان را در آتش سوزاندند. (تاریخ طبری .جلد ۴ . صفحات ۱۳۸۰٫۱۴۶۴) (تاریخ طبری .جلد ۶٫صفحات ۲۴۲۰٫۲۲۶۵)نقش علی در ترور مخالفان :۱- ترور شاعری بنام” حویرث بن نقیذ”:وی شتر دختران محمد “فاطمه” و “ام کلثوم” را رم داده بود به فرمان حضرت محمد و توسط علی در جریان یکتو طئه به قتل رسید. (سیره ابن هشام .جلد ۲٫ صفحه ۲۷۳)۲- سر بریدن” مغیره” :پیر مردی بنام “مغیره” که پس از فتح مکه از ترس محمد گریخته بود بوسیله علی دستگیر و سر بریده شد. (زنان پیغمبر . صفحه ۳۱۶)۳- علی شاهرگ مردانی را برید و بمانند مرغان نیم بسمل آنان را در بیابان رها کرد تا با شکنجه بمیرند. (امام علی . عبدالفتاح . جلد ۵٫ صفحه ۲۷)۴- سر بریدن “نضر” و “عتبه” :پس از شکست” ائیل” محمد به علی دستور داد که “نضر” پسر” حارث” را سر ببرد.همینطور در منطقه ای دیگر بنام “الظیه” از میان اسرا “عتبه” پسر” ابی معیظ ” بدستور محمد و بدست علی سر بریده شد. (منتهی الامال . جلد ۱٫صفحه ۵۷)۵- سر بریدن “عتبه” :مردی بنام “عتبه” که بخاطر عدم پخش مساوی غنایم بین لشکریان اسلام به صورت محمد تف کرده بود بوسیله علی سر بریده شد. (تاریخ طبری . جلد ۵ .صفحه ۱۱۰۳)در زمان امام علی، مردم استخر چندین بار قیام کردند. امام علی در یکی از آن موارد «عبدالله بن عباس» را در راس لشکری به آ«جا گسیل داشت و شورش تودهها را در سیل خون فرونشاند (فارسنامه ابن بلخی،ص ۱۳۶). در مورد دیگر که مردم استخر شورش کردند، امام علی «زیادبن ابیه» که از خونخواری و آدمکشی به انوشیروان دوم لقب گرفته بود به آنجا گسیل داشت تا به سرکوبی این قیام بپردازند. در مورد جنایات و کشتار مردم استخر توسط زیادبن ابیه کتابها و روایات زیادی نوشته و نقل شده است(روجوع کنید به کتاب مروج الذهب،جلد دوم ص ۲۹).– در سال ۳۹ هجری مردم فارس و کرمان نیز سر به شورش گذاشتند و حکام ستمگر امام علی را از شهر خود بیرون کردند. امام علی مجددا زیادابن ابیه را به آنجا گسیل داشت و لشکریان وی از هیچ جنایتی فروگذاری نکردند. (تاریخ طبری، جلد ۶، ص ۲۶۵۷ و یا فارسنامه، ص ۱۳۶)– مردم خراسان نیز در زمان امام علی برای چندین بار قیام کردند و چون چیزی نداشتند به عنوان باج و خراج بپردازند، از دین اسلام برگشته و به مقاومت سخت و جانانه ای دست زدند. امام علی «جعدبن هبیره» را بسوی خراسان فرستاد. او مردم نیشابو را محاصره کرد تا مجبور به صلح شدند. (تاریخ طبری، جلد ۶، ص ۲۵۸۶ و فتوح البلدان ص ۲۹۲)– در زمان امام علی مردم شهر ری نیز سر به طغیان برداشتند و از پرداخت خراج خودداری کردند. امام علی، «ابوموسی» را با لشکری زیاد به سرکوب شورش فرستاد و امور آنجا را بحال نخستین برگرداند. ابوموسی پیش از این طغیان نیز، یکبار دیگر بدستور امام علی به جنگ مردم شهر ری گسیل شده بود. (فوتوح البلدان ص ۱۵۰)– به روزگار خلافت علی بن ابی طالب، چون پایان سال ۳۸ و آغاز سال ۳۹ بود، حارث بن سره عبدی، به فرمان علی لشکر به خراسان کشید و پیروز شد، غنیمت بسیار و برده ی بی شمار بدست آوردند. تنها در یک روز، هزار برده میان یارانش تقسیم کرد. لکن سرانجام خود و یارانش، جز گروهی اندک، در سرزمین قیقان (سر حد خراسان) کشته شد. (فتوح البلدان، بلاذری)– علی بن ابی طالب، عبدالرحمان بنی جز طائی را به سیسستان فرستاد. لکن حسکه حبطی وی را بکشت،پس علی فرمود: بیاید که چهار هزار تن از حبطیان را به قتل رسانیم. وی را گفتند: حبطیان پانصد تن هم نشوند. (فتوح البلدان، بلاذری)– علی ولایت آذربایجان را نخست به سعید بن ساریه خزاعی و سپس به اشعث بن قیس داد. یکی از شیوخ آذربایجان نقل می کند که ولیدبن عقبه همراه همراه با اشعث از ولید طلب یاری می کرد و ولد برای یاری وی سپاهی از کوفه به در آنجا گسیل داشت. اشعث، حان به حان (حان= خانه به خانه) فتح کرد و پیش رفت. و پس از فتح آذربایجان گروهی از تازیان اهل عطا را بیاورد و در آنجای ساکن ساخت و آنان را فرمان داد که مردم را به اسلام خوانند.فتوح البلدان، بلاذریدر پایان برای آنکه علی را بهتر بشناسید
علی دختر ۷ ساله اش را بنام ام کلثوم به عمر ۵۷ ساله هدیه داد.این کار کثیف میان مسلمانان متدوال است
البته این حرف های خنده دار از شما که در کلامتون سراسر تعصب و غرض ورزی وجود داره و از منطق پژوهشگری به دور هستید و به هنر برچسب زنی تسلط دارید عجیب نیست ؛ طبیعتا تمامی اسلام ستیزان برای مخالفت با اصل اسلام از کتب اهل سنت و وهابیت سند میارن ، غافل از اینکه شیعیان در رد مطالب اسلام انحرافی با بهره گیری از ارکان استدلال و استنتاج شامل علم حدیث ، علم رجال ، علم درایه و روش های عقلی و نقلی مختلف کتاب های زیادی نوشتند که مطالعه ی آنها چه بسا سالها طول بکشه ... در کنار اون سطح تسلط و فهم و تحلیل این مطالب برای هر پژوهشگر تفاوت داره ؛ همونجوری که یه طلبه ی پایه یک با یک مرجع تقلید به لحاظ دانش و تجربه با هم تفاوت اساسی دارند . پس جنابعالی حداقل یاد بگیرید در خصوص دانشی که مثل اقیانوس بی کران هست ، ادعاهای بزرگ و نتیجه گیری های سطحی نفرمایید ...!
از کی تا حالا تاریخ طبری که خودش شامل 16 جلد کتابه شده منبع سطحی ، اتفاقا متعصب ، امثال شماست که کور کورانه و بدون تحقیق و تامل پیرو تزریقات ذهنی ملاهای مزدور و قلم به مزد می روید.
طبری در نگارش هر دوره ابتدا مهم‌ترین حوادث آن دوره را ذکر کرده و سپس به ذکر جزئیات آن حادثه پرداخته‌است. روشی که طبری در شیوهٔ نگارش خود بکار برده یعنی همان تاریخ‌گذاری یا واقعه‌نگاری، روشی بی‌سابقه نبوده و تاریخ‌نگاران دیگری مانند یعقوبی و هیثم بن عدی نیز از این روش استفاده کرده‌اند. اما به لحاظ کیفی آن‌ها را با تاریخ طبری نمی‌توان مقایسه کرد.
طبری کتاب خود را به دو بخش کلان تقسیم کرده است؛ قبل از اسلام و بعد از اسلام؛ در بخش قبل از اسلام، تاریخ را از آغاز خلقت شروع کرده و سپس به ترتیب زندگی انبیای قبل از پیامبر اسلام کتابش را مرتب کرده است ،طبری در هر سال وقایع همان سال را نوشته و اگر واقعه‌ای بیش از یک سال طول کشیده باشد، آن را در همه سال‌های مرتبط اشاره کرده و در یک‌جا به تفصیل بیان کرده است، طبری همچنین برخی مطالب را که ترتیب زمانی خاصی ندارند، مثل ویژگی‌های یک فرد و خاندان او و برخی خطبه‌ها و شعرها را در پایان گزارش زندگی هر خلیفه ذکر کرده است، بنابر یافته‌های مرتضی عسکری متکلم و محقق شیعه، تاریخ طبری نخستین منبعی است که حضور شخصی به نام عبدالله بن سبا را در ماجرای قتل عثمان مطرح کرده است،شیوه نقل طبری معلوم می‌دارد که وی از منابع مکتوب استفاده کرده است،او هر گاه از منابعی استفاده کرده که اجازه نقل حدیث از آن‌ها داشته، با بیان «حَدِّثنا»، «أَخبَرنا»، «کَتَبَ الیّ» گزارش داده است و هرگاه از منابعی سود جسته که اجازه نقل حدیث نداشته، با ذکر «قالوا»، «حَدّثوا»، «رُوِیَ» و «ذُکِرَ» گزارش آورده است.
وی گاه مطلبی را از یک روایت با ذکر «امّا» بیان کرده، مانند «امّا واقدی » یا «امّا ابن اسحاق »، اینگونه مطالب به احتمال بسیار تفسیر و تعبیر خود طبری از محتوای یک روایت بوده است،گذشته از این موارد، طبری بخصوص در تاریخ خلفا و فتوح، شعر و خطابه آورده و بدین ترتیب نقل مستمر خبر را قطع کرده است.شیوه گزارش و شکل روایات در تاریخ طبری یکسان نیست که سبب آن، میزان اهمیت و کثرت حوادث، محتوای روایات و تأثیر زمان بر آن‌ها بوده است
طبری در تدوین تاریخ خلفا از منابع مورخان استفاده کرده، البته از کتاب‌های آنان نام نبرده و فقط روایاتشان را با ذکر کامل راویان نقل کرده است، با وجود تنوع راویان در این بخش، از سال ۱۱ تا ۱۲۷ بیشترین روایات از ابومِخْنَف لوط بن یحیی اَزْدی (متوفی ۱۵۷) است و طبری، تک نگاری دقیق و مفصّل او با نام مقتل الحسین را در روایات خود حفظ کرده است، البته طبری تا سال ۱۳۲ باز هم از ابومخنف، اما نه مکرر، روایت کرده است.
بیشترین روایات درباره دوران فتوح نیز از سیف بن عمر (متوفی در عهد هارون الرشید، ۱۷۰ـ۱۹۳) است، طبری روایات ابومخنف را از طریق عمربن شبَّه (متوفی ۲۶۴) و مداینی (متوفی بین سالهای ۲۱۵ تا ۲۳۵) و هشام بن محمد کلبی (متوفی ۲۰۶)، و روایات سیف بن عمر را از طریق یحیی بن السَّری نقل نموده است.
در تاریخ طبری روایات فتوح غالباً طولانی‌اند و سبک بیان و موضوعات متنوع معلوم می‌دارد که گزارش‌هایی از راویان مختلف است، این گزارش‌ها در قرن اول و دوم از جمع روایات پراکنده درباره فتح یک ناحیه یا جنگ بزرگ تدوین شده است.گفتنی است که طبری کمتر به جرح و تعدیل و اظهارنظر پرداخته و با انتقال معلومات متنوع مسلمانان به همان شکلی که بوده‌اند، بزرگترین خدمت را به آیندگان کرده و امکان تحقیق و داوری را فراهم نموده است.
تاریخ طبری به سبب جامعیتِ بخش تاریخ اسلام آن ــ که نتیجة احاطه و بی طرفی و امانتداری مؤلف است ــ در بین تواریخ اسلامی بی نظیر است.
تاریخ طبری به سبب جامعیتِ بخش تاریخ اسلام آن ــ که نتیجة احاطه و بی طرفی و امانتداری مؤلف است ــ در بین تواریخ اسلامی بی نظیر است.
شیوه تدوین مطالب (کنار هم قرار دادن روایات مختلف و گاه متضاد درباره یک واقعه ) ارزش کتاب را برای محقق امروزی بمراتب بیشتر، و امکان نقد و ارزیابی را برای او فراهم کرده است.
تاریخ طبری چند بار ترجمه شده است، ابوعلی بلعمی در سدة چهارم تاریخ طبری را تهذیب کرد و به فارسی برگرداند که در دست است.
ابوالقاسم پاینده تاریخ طبری را با حذف اسناد و روایت‌های مکرر به انضمام صلة تاریخ الطبری به فارسی برگرداند و در شانزده مجلد منتشر ساخت (تهران ۱۳۵۲ـ۱۳۵۴ ش)، بعداً فهرست اعلام در مجلدی جداگانه به آن افزوده شد.
عده ای از خاورشناسان، از جمله باسورث و روزنتال و مونتگومری وات، زیرنظر احسان یارشاطر متن کامل تاریخ طبری را به انگلیسی ترجمه کردند و توضیحاتی در حاشیه به آن افزودند و در ۳۸ جلد به چاپ رساندند ( نیویورک ۱۹۸۵ـ ۱۹۹۵).
هر موقع قسمتهایی که توو کامنت بالا برات گذاشتم خووندی شاید یه فرجی شد و از این کورذهنی در اومدی وگرنه دیگه تا این سن که متوجه نشی مطمئن باش بقیه اش رو هم نمیشی.
و من ا... التوفیق
عزیزم توی چند خط به صورت مختصر و مفید بهت گفتم ایراد کارت در کجاست ولی ظاهرا متوجه نشدی که بیانیه هزار خطی نوشتی ! من دارم در مورد شیوه استدلال و استنتاج از تاریخ ادیان و مباحث اعتقادی برات میگم ؛ وگرنه من بلدم لیست کتابهایی که خوندم ، به اضافه ی متن کتاب رو برات کپی پیست کنم که اینقدر فاز عبدالحسین زرین کوب برای من نگیری ! وقتی تماما از تاریخ طبری که نویسنده اش یه سنی مذهبه برای شیعه سند میاری محلی از اِعراب نداره ... مثه اینه که برای یه زرتشتی یا مسیحی از قرآن فکت بیاری ... اتفاقا شما دوست داری اون نتیجه ی دلخواهت رو براساس تعصبات غرض ورزانه ات فقط از تاریخ طبری بگیری ... همین 16 جلد نویسنده اش یک نفر بیشتر نیست ؛ این یک نفر هم نه خداست نه معصومه ؛ شما وقتی میخوای یه نتیجه ی کلی بگیری باید از چند زاویه مورد بررسی قرار بدی ؛ مثلا وقتی در مورد علی (ع) به عنوان پیشوای شیعیان حرف میزنی ، در وهله ی اول باید منابع معتبر شیعه رو بخونی ؛ مثل نهج البلاغه و شرح هایی که بر اون نوشته شده رو چک کنی ، یا مثلا کتاب الغدیر علامه امینی و غیره ؛ بعدش بری کتب اهل سنت مثل صحاح سته ، مروج الذهب مسعودی و آثار نویسنده های متاخر مثل دکتر طه حسین و غیره رو مورد سئوال پژوهشت چک کنی ؛ بعد بری منابعی هم که نویسنده های غیرمسلمان مثل جرج جرداق ، جرجی زیدان ، کارلایل ، رینولد نیکلسون و رودلف زیگر و امثالهم هم نوشتن یه تورقی بزنی تا در نهایت بتونی یه نتیجه گیری کلی داشته باشی ... این شیوه ی صحیح تحقیقه ؛ هر چند کسی که میگه " تزریقات ذهنی ملاهای مزدور و قلم به مزد" معلومه چه طرز فکری داره و از منطق و شیوه پژوهش مباحثه علمی به دور هست و فقط میخواد نظرات خودش رو با تحقیر و تمسخر به دیگران تحمیل کنه که مثلا بگه خیلی میفهمه !
دیوار شکافته ی کعبه محکم ترین دلیل حقانیت علی(ع) است و بس.
سایت کتاب است ، نه کولوسئوم ، و نه عرصه کم رنگ کردن ماهیت و کارکرد داعش برای توجیه همرزمان رجوی و رضوی و فرشگردی و .... آنان .
ضرورت محاکمه جنایات داعش
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک