رسته‌ها
از پاریز تا پاریس
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 18 رای
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 18 رای
«از پاریز تا پاریس» مجموع چند سفرنامه است به قلم شیرین مرحوم استاد باستانی پاریزی با پنج مقدمه و هشت بخش جداگانه:
در کنار فرات: سفرنامه عراق
جشن هنر: سفرنامه شیراز
در خاک پاک: سفرنامه پاکستان
شهر تبریز است و کوی گلستان: سفرنامه تبریز
پرده‌هایی از میان‌پرده: سفرنامه رومانی
هزاره بیهقی: سفرنامه مشهد
از پاریز تا پاریس: سفرنامه اروپا
کنگره‌ای در اکسفورد

گزیده ای از متن کتاب:
در پاکستان نام های خیابان‌ها و محلات اغلب فارسی و صورت اصیل کلمات قدیم است. خیابان های بزرگ دو طرفه را شاهراه می نامند، همان که ما امروز اتوبان می گوییم! بنده برای نمونه و محض تفریح دوستان، چند جمله و عبارت فارسی را که در آنجاها به کار می برند و واقعا برای ما تازگی دارد در اینجا ذکر می کنم که ببینید زبان فارسی در زبان اردو چه موقعیّتی دارد و به قول معروف چه رُلی بازی می کند...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
603
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
sasanpeter1949
sasanpeter1949
1401/04/06

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی از پاریز تا پاریس

تعداد دیدگاه‌ها:
3
محمد ابراهیم باستانی پاریزی همانگونه که خودش می گوید: آن‌طور که در شناسنامه من آمده، در سوم دی ۱۳۰۴ خورشیدی، ۲۴ دسامبر ۱۹۲۵میلادی در کوهستان پاریز متولد شده‌ام. پاریز دهکده کوچکی است در ۱۰ فرسنگی شمال سیرجان. پدرش حاج آخوند پاریزی خطیبی زبردست و مدیر مدرسه در پاریز بود و او را از اوان کودکی با روزنامه و کتاب آشنا کرد. کودکی باستانی پاریزی در کوچه‌های پاریز و در زیر آفتاب سوزان کرمان سپری شد. زمانی‌که پدرش در ۱۳۰۹ خورشیدی مسوولیت مدیر مدرسه‌ پاریز را برعهده گرفت، او نیز پا در رکاب پدر، وارد دبستان شد و تا پایان تحصیلات ششم ابتدایی در پاریز تحصیل کرد.
باستانی پاریزی پس از پایان تحصیلات ابتدایی، ۲ سال ترک تحصیل اجباری کرد. در همین زمان نخستین نوشته‌های خود را در قالب روزنامه‌ای به نام «باستان» و مجله‌ای به نام «ندای پاریز» که خود در پاریز منتشر می‌کرد، نوشت که احمد هدایت‌زاده پاریزی معلم او، اولین مشترک این نشریه بود که بابت آن ۲ و نیم قران می‌داد. این استاد تاریخ در طول عمر بابرکت خود کتاب های زیادی به رشته تحریر در آورد. وی نخستین کتاب خود را به نام «پیغمبر دزدان» در ۲۲ سالگی به چاپ رساند که بارها تجدید چاپ شده است. او همچنین بیش از ۷۰ جلد کتاب که از جمله آنها می توان به راهنمای آثار تاریخی کرمان، تاریخ کرمان، سلجوقیان و غز در کرمان، فرماندهان کرمان، گنجعلی خان، وادی هفت واد، تاریخ شاهی قراختائیان، تذکره صفویه کرمان، خاتون هفت قلعه، آسیای هفت سنگ، نای هفت بند، اژدهای هفت سر، کوچه هفت پیچ، زیر این هفت آسمان، سنگ هفت قلم، هشت الهفت، یادبود من (مجموعه شعر)، ذوالقرنین یا کوروش کبیر، یاد و یادبود (مجموعه شعر، چاپ دوم)، محیط سیاسی و زندگی مشیرالدوله، تلاش آزادی، سیاست و اقتصاد عصر صفوی، از پاریز تا پاریس، ‌ شاهنامه آخرش خوش است، حماسه کویر، نون جو و دوغ گو، فرمانفرمای عالم، از سیر تا پیاز، مار در بتکده کهنه، کلاه گوشه نوشین روان، حضورستان، هزارستان و ... اشاره کرد.روحش شاد

🔹"از پاریز تا پاریس"، شرح سفرهای متعدد استاد "محمد ابراهیم ‌باستانی ‌پاریزی" به شرق و غرب کره‌ خاک است که با شیوایی تمام ما را در سفر‌های خود سهیم می ‌کند. آن‌ هایی که با نوشتار استاد باستانی ‌پاریزی آشنایی دارند، می‌ دانند که او علاوه بر این که تاریخ‌ دان، مورخ زبردست و نویسنده‌ ای تواناست، یک مشاهده‌ گر برجسته در حوزه‌‌های تاریخ، فرهنگ و هنر است. استاد باستانی ‌پاریزی‌ در سفرهای بیرون و درون، و در بازدید از مکان ‌ها و بناها و در برخورد با جمعیت‌ های انسانی، به ژرفای تاریخی و فرهنگی، نفوذ و ابعاد پنهانی را رصد می‌کند که اگر خود ما – به عنوان مسافر – به آن مکان‌ ها سفر کنیم، به قطع تا به این اندازه قادر به کندوکاو در مسائل فرهنگی، تاریخی، جغرافیایی و اجتماعی نیستیم. خلاصه، وقتی که با استاد باستانی‌ پاریزی همسفر می‌شوی، رهاشدن از کمند سرکشی ‌های قلم او آسوده نیست.
🔸برشی از کتاب:
🔹در پاکستان نام های خیابان‌ ها و محلات اغلب فارسی و صورت اصیل کلمات قدیم است. خیابان های بزرگ دو طرفه را شاهراه می نامند،همان که ما امروز "اتوبان" می گوییم!
بنده برای نمونه و محض تفریح دوستان، چند جمله و عبارت فارسی را که در آنجاها به کار می برند و واقعا برای ما تازگی دارد در اینجا ذکر می کنم که ببینید زبان فارسی در زبان اردو چه موقعیّتی دارد.
🔹نخستین چیزی که در سر بعضی کوچه‌ ها می بینید تابلوهای رانندگی است.
🔹تاکسی که مرا به قونسلگری ایران درکراچی می برد کمی از قونسلگری گذشت، خواست به عقب برگردد، یکی از پشت سر به او فرمان می‌داد، در چنین مواقعی ما می گوییم: عقب، عقب،عقب، خوب! اما آن پاکستانی می گفت: واپس، واپس،بس! و این حرفها در خیابانی زده شد که به "شاهراه ایران" موسوم است.
🔹این مغازه ‌هایی را که ما قنادی می گوییم (و معلوم نیست چگونه کلمه‌ قند صیغه‌ مبالغه و صفت شغلی قناد برایش پیدا شده و بعد محل آن را قنادی گفته اند؟) آری این دکان ها را در آنجا "شیرین‌کده" نامند!
🔹از اسم روزنامه ‌های معتبر می گذریم که به نام "ستاره کراچی" و "آغاز" و "امروز" و "شیعه" و امثال آن منتشر مییشوند.
🔹آنچه ما هنگام مسافرت "اسباب و اثاثیه" می ‌خوانیم،در آنجا "سامان" گویند.
🔹سلام البته در هر دو کشور سلام است. اما وقتی کسی به ما لطف می کند و چیزی می‌ دهد یا محبتی ابراز می دارد، ما اگر خودمانی باشیم می گوییم: ممنونم، متشکرم، اگر فرنگی مآب باشیم می‌گوییم "مرسی"؛ اما در آنجا کوچک و بزرگ، همه در چنین موردی می‌گویند: "مهربانی"!
🔹واقعا بهتر از این تعبیری برای ابراز تشکر دارید؟
🔹ما اصرار داریم که بگوییم پارک فلان و پارک بهمان پارک نیاوران را پلاک هم روی آن زده‌ایم اما آنها بزرگترین پارک شهر خود را "جناح باغ" تابلو زده ‌اند.
🔹آنچه ما شلوار گوییم در آنجا "پاجامه" خوانده می ‌شود.
🔹این قطار سریع السیر علیه ما علیه را در آنجا "تیز خرام" می خوانند!
🔹جالبترین اصطلاح را در آنجا من برای مادر زن دیدم، آنها این موجودی را که ما مترادف با دیو و غول آورده‌ایم "خوش دامن" گفته ‌اند. واقعا چقدر دلپذیر و زیباست.
از پاریز تا پاریس
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک