رسته‌ها

نویسنده‌های مورد علاقه

نویسنده‌ای انتخاب نشده
نویسنده‌های بیشتر

آخرین دیدگاه‌ها

سلام منم موافقم کتابای اصلن نمیشه دانلود کرد حداقل کلن حذق کنید چه فایده پروفایلی برای یه کتاب مشخص کنید بعدم بالاش بزنید حق نشر نداره .ادم به یه امیدی وارد کتابی میشه بعد لینکی نیست :((:((:((:((
:Dمیشه دوباره امتحان کنید
سلام مرسی از گذاشتن کتاب ولی اصلن وضوح نداره لطفن اگه کسی داره بزاره با وضوح سپاس از همه
باز باران با ترانه دختری تنها زخانه می رود همراه بابا شاخه یاسی جانمازی هدیه یی از بهر مادر می برد... نزدیک قبری زیر لب گوید به مادر یادم آمد عصر کوچه چهره ات.. با سر انگشت لرزان مینویسد بر مزارش مادرم روزت مبارک
به دنیا آمد تا دختر کسی شود، ازدواج کرد تا همدم کسی شود بچه دار شد تا مادر کسی شود، برای همه کسی شد اما خودش بیکس ماند به سلامتی همه مادرا ♥ .
آدما تا وقتی کوچیکن دوست دارن برای مادرشون هدیه بخرن اما پول ندارن. وقتی بزرگتر میشن ، پول دارن اما وقت ندارن. وقتی هم که پیر میشن ، پول دارن وقت هم دارن اما…مادر ندارن … به سلامتی همه مادرای دنیا روز مادر مبارک
فوق العاده ترین نمونه ای از عشق در زندگی من “وقتی که ۴ سیب داشتیم و ما ۵ نفر بودیم مادرم گفت: “من سیب دوست ندارم” (بوعلی سینا)
آغوش تو ای مادر من بستر ناز است لالایی شب هات مرا گلشن ساز است رخسار و وجود تو مرا پیکر مهر است هم قبله و هم کعبه و هم عشق و نیاز است . . . مادر روزت مبارک
از ملانصرالدین پرسید: «ملا، آیا تابه‌حال به فکر ازدواج افتاده‌ای؟» ملا در جوابش گفت:... ...«بله، زمانی که جوان بودم به فکر ازدواج افتادم.» دوستش دوباره پرسید: «خب، چی شد؟» ملا جواب داد: «بر خرم سوار شدم و به هند سفر کردم، در آنجا با دخ
از ملانصرالدین پرسید: «ملا، آیا تابه‌حال به فکر ازدواج افتاده‌ای؟» ملا در جوابش گفت:... ...«بله، زمانی که جوان بودم به فکر ازدواج افتادم.» دوستش دوباره پرسید: «خب، چی شد؟» ملا جواب داد: «بر خرم سوار شدم و به هند سفر کردم، در آنجا با دخ
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک