رسته‌ها

نویسنده‌های مورد علاقه

نویسنده‌ای انتخاب نشده
نویسنده‌های بیشتر

آخرین دیدگاه‌ها

ازادی وجه مشترک تمام اشعار سایه است.
گل زرد و گل زرد و گل زرد بیا باهم بنالیم از سر درد عنان تا در کف نامردمان است ستم با مرد خواهد کرد نامرد
سایه مروارید گم شده ی دریای شعر ماست که تاریخ نویسان انرا خواهند یافت .
سایه در غزل سرایی بی شک بلبل زمان ماست که " در خون خویش تپیده " است وخون بهای او همان ازادی و شادی ازادی است.او در برخی از غزلیاتش بر سعدی و حافظ سایه می اندازد : زین بیابان گذری نیست سواران را لیک @ دل
ادم یاد سعدی می افته
گویند رقیبانم در عشق چه سر داری @ گویم که سری دارم درباخته در پایی
به تو حاصلی ندارد غم روزگار گفتن@که شبی نخفته باشی به درازنای سالی
ای بلبل حزین که تپیده ای به خون خویش@یاد تو خوش که خنده گل خون بهای توست
از دید سایه زمین تشنه خون انسانهاست که ازادی را فریاد می زنند
داستانی علمی تخیلی است
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک