رسته‌ها

آخرین دیدگاه‌ها

از همه‌ی اینها غریب‌تر رفیق و همسایه‌ام عباس است، دو هفته نیست که او را آورده‌اند، با من خیلی گرم گرفته، خودش را پیغمبر و شاعر می‌داند. می‌گوید که هر کاری، به خصوص پیغمبری، بسته به بخت و طالع است. هر کسی پیشانیش بلند باشد، اگر چیزی هم بارش
[quote='سمانه333']نقل قول از mmohaamadi:بیشتر‏ ‏به‏ ‏دفتر‏ ‏خاطرات‏ ‏شبیه‏ ‏است‏ ‏تا‏ ‏داستان. برای قضاوت منصفانه بهتره اول داستان رو کامل بخونید که مطمئنم نخوندید.[/quote] خیر، صرفا تم کلی داستان مد نظرم بود که به نظرم جنبه ی خاطره ای
بیشتر‏ ‏به‏ ‏دفتر‏ ‏خاطرات‏ ‏شبیه‏ ‏است‏ ‏تا‏ ‏داستان.
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک