رسته‌ها

آخرین دیدگاه‌ها

[quote]نمی دونم چرا این کتاب نفرت انگیز رو تحسین می کنید![/quote] هر کسی سلیقه ای داره!!!:-) بد نیست کمی به نظر دیگران هم احترام بذارید... هر چیزی که شما نمی پسندید بده؟؟؟(!)
راز جالبه!!! ولی چرا فقط یاد می ده که استفاده کنیم؟؟؟ چطور اثر می کنه؟؟؟ اصلا اثر می کنه؟؟؟ یه جاهایی اشاره داره که اگه روز رو با شادی شروع کنیم و چیزی مانع شادیمون نشه عوامل شاد کننده بیشتر و بیشتر می شن... خوب اگه قرار باشه ما تا اون
متاسفانه این کتاب دزدیده نشده.شده.اما از میر دزدیده نشده. (!)
یه هرمیون پیشرفته با ذات ولدمورت :-(:D:inlove:
خیلی غم انگیز ولی قشنگ بود . ولی من هنوز یه چیزو نفهمیدم . آخر کتاب ادوارد چی رو می شکنه ؟ :stupid:
برای من که خیلی مهم بود که بدونم ادوارد کی عاشق بلا شد . ولی حیف که اصل داستانش تو فصل 13 به بعد بود . کاش فصل اعترافات ، کالن ها و کارلیسل ( کارلایل ) هم جزوش بود . :-O
وقتی آدم یه کتابو شروع کنه هر چقدر هم که بخواد ببینه آخرش چی می شه لحظه ی پایانش حسرت می خوره که چرا زود تمومش کرد . من که اینطور بودم . یه جورایی به خوندن این سری کتاب عادت کرده بودم . خدا کنه خانم مه یر هر چه زود تر خورشید نیمه شبو تموم ک
کتاب خیلی هیجان انگیزیه . من یه سال تموم شب و روز یا داشتم به کتاب فروشی های مختلف زنگ می زدم یا خودم تو کتاب فروشی ها دنبالش بودم ولی همیشه تا چاپ می کردن تموم می شد . امسال بالاخره تو نمایشگاه خریدمش ولی آدم خیلی حرص می خوره وقتی می بین
بعد از ده بار خوندن بازم اشکم رو در اورد !!! هیچ وقت فراموشش نمی کنم . :-O
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک