رسته‌ها

دنیس رایت
(1911 - 2005 م)

دیپلمات
مشخصات:
نام واقعی:
دنیس رایت (Denis Wright)
تاریخ تولد:
1911/03/23 میلادی
تاریخ درگذشت:
2005/05/18 میلادی (94 سالگی)
محل تولد:‌
کینگستون آپون تیمز، ساری، انگلستان
جنسیت:‌
مرد
ژانر:‌
دیپلمات و نویسنده
زندگی‌نامه
سر دنیس رایت (Sir Denis Wright) ‏(۲۳ مارس ۱۹۱۱ – ۱۸ مه ۲۰۰۵)، دیپلمات انگلیسی بود که طی دو دههٔ پنجاه و شصت میلادی در روابط انگلستان با ایران نقش داشت. دنیس رایت پس از کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ و سرنگونی دولت دکتر محمد مصدق که روابط سیاسی با بریتانیا را قطع کرده بود، به‌عنوان نمایندهٔ دیپلماتیک دولت انگلستان در ایران مأمور بازگشایی سفارت انگلستان در تهران شد. پس از آنکه در طی سال‌های ۱۹۵۹ تا ۱۹۶۲ مسئول سفارت بریتانیا در اتیوپی بود، وی بار دیگر در سال ۱۹۶۳ به‌عنوان سفیر به ایران بازگشت و در طی دو دوره (۱۹۶۳–۱۹۷۱) مسئولیت سفارت بریتانیا در تهران را بر عهده داشت. بنابر اسناد دولتی انگلستان که در سال ۲۰۰۹ از طبقه‌بندی خارج شد، رایت پس از پیروزی انقلاب ایران (۱۳۵۷) در سال ۱۳۵۷ و سقوط محمدرضا پهلوی از سوی مارگارت تاچر نخست‌وزیر وقت بریتانیا به‌صورت محرمانه به دیدار شاه ایران در باهاما رفت و به وی هشدار داد که از سفر به انگلستان خودداری کند. دنیس رایت نویسنده چند کتاب و انبوهی از مقالات در مورد روابط ایران و انگلستان است. از آثار معروف وی می‌توان از دو کتاب انگلیسی‌ها در بین ایرانیان (۱۹۷۷) و ایرانیان در میان انگلیسی‌ها (۱۹۸۵) نام برد.
بیشتر
ویرایش

کتاب‌های دنیس رایت
(6 عنوان)

آخرین دیدگاه‌ها

تعداد دیدگاه‌ها:
1

 برشی_از_کتاب 


در زمان قاجار ، در کنار سفارت حکومت عثمانی در تهران ، مسجد کوچکی وجود داشت.

امام جماعت آن مسجد می گوید: شخص روضه خوانی را دیدم که هر روز صبح به مسجد می آمد و به اهل سنت ناسزا میگفت... 

و این درحالی بود که افراد سفارت و تبعه آن که اهل سنّت بودند ، برای نماز به آن مسجد می آمدند.


روزی به او گفتم: 

تو به چه دلیل هر روز همین روضه را می خوانی و همان ناسزا را تکرار میکنی؟ 

مگر روضه دیگری بلد نیستی؟! 

او در پاسخ گفت: 

بلدم؛ ولی من یک نفر بانی دارم که روزی پنج ریال به من می دهد و می گوید همین روضه را با این کیفیت بخوان. 

از او خواستم مشخصات و نشانی بانی را به من بدهد... 

فهمیدم که بانی یک کاسب مغازه دار است. 


به سراغش رفتم و جریان را از او پرسیدم. او گفت: نه من بانی نیستم

شخصی روزی دو تومان به من می دهد تا در آن مسجد چنین روضه ای خوانده شود. 

پنج ریال به آن روضه خوان می دهم و پانزده ریال را خودم برمی دارم.

باز جریان را پیگیری کردم، سرانجام با یازده واسطه!!!! معلوم شد که از طرف سفارت انگلستان روزی ۲۵ تومان برای این روضه خوانی با این کیفیت مخصوص (برای ایجاد تفرقه بین ایران شیعی و حکومت عثمانی سنی) داده میشود که پس از طی مراحل و دست به دست گشتن، پنج ریال برای آن روضه خوان بیچاره می ماند.


 هزار و یک حکایت اخلاقی 

 محمدحسین محمدی

عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک