رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر شما صاحب حقوق مادی این کتاب هستید، می‌توانید اجازه نشر رایگان نسخه الکترونیکی آن را به ما بدهید یا آن را از طریق کتابناک به فروش برسانید.
برای اطلاعات بیشتر صفحه «شرایط و قوانین فروش» را مطالعه کنید.
آخرین هدیه
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 12 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 12 رای
✔️ از متن کتاب:
بادی که از شمال می وزید درختان را تا سطح زمین خم می کرد و در میان ساختمان های بلند صدای زوزه خود را به گوش همگان می رساند و شیشه ها را محکم می کوبید.
تاریکی همه جا را فراگرفته بود. خانم هانسن پک محکمی به پیپ خود زد و دود را از دهان بیرون فرستاد و دود در زیر نور چراغ لوستر رقص کنان بالا رفت.
سپس رو به دخترش کرد و پرسید:
- ساعت چند است؟
دوشیزه هولدا، دختر خانم هانسن ساعت دیواری را نگاه کرده و جواب داد:
- هشت
و سپس از پنجره بیرون نگریست و گفت:
- هوا بسیار نامساعد است. فکر نمی کنم که از این ساعت به بعد مسافری به هتل بیاید.
خانم هانسون پک دیگری به پیپش زد و اظهار داشت:
- من هم در این فکر بودم. ولی به هر حال اگر مسافری هم بیاید، مسئله ای نیست. تمام اتاقهایمان آماده است. علاوه بر این اگر کسی در بزند، مسلما خواهیم شنید.
هولدا با بی قراری در امتداد اتاق قدم زد و پرسید:
- چرا برادرم ژول هم نیامد؟
- نمی دانم. تا آنجا که به یاد دارم، قول داده بود که امروز برگردد...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
motakapedar
motakapedar
1398/01/24

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی آخرین هدیه

تعداد دیدگاه‌ها:
1
ترجمه ای دیگر از این کتاب با عنوان "شانس بزرگ" با ترجمه " آذر رضایی و عنایت الله شکیباپور " در سایت موجود است.
آخرین هدیه
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک