رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر شما صاحب حقوق مادی این کتاب هستید، می‌توانید اجازه نشر رایگان نسخه الکترونیکی آن را به ما بدهید یا آن را از طریق کتابناک به فروش برسانید.
برای اطلاعات بیشتر صفحه «شرایط و قوانین فروش» را مطالعه کنید.

علل و شاخصه های تغییر زبان ترک های تهران

علل و شاخصه های تغییر زبان ترک های تهران
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 17 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 17 رای
کتاب حاضر در واقع تلخیصی است از پایان‌نامه‌ی کارشناسی ارشد نگارنده در رشته‌ی "پژوهش علوم اجتماعی" در دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن که تحت عنوان "بررسی عوامل موثر بر تغییر زبان آذربایجانی‌های تهران" در بهار سال ۱۳۸۴ دفاع گردیده است. نگارنده قصد خود را از این پژوهش، احساس رنج و فشار اجتماعی وارد بر شهروندان ترک زبان ایران و عدم انعکاس زبان آن‌ها در رسانه‌ها یا آثار منتشر شده از طرف ارگان‌های دولتی، فرهنگی، آموزشی و علمی در کنار زبان فارسی معرفی می‌کند. نگارنده در بخش "بحث و پیشنهادها" با اشاره به قوانین کشور عراق و افغانستان، تصریح می‌کند: "علمی‌تر و منطقی‌تر است که اصول قانون اساسی کشور ما هم در زمینه‌های زبانی، آموزشی و فرهنگی، تناسب‌های لازم را در رابطه با جمعیت و زبان‌های رایج جامعه دارا باشد. چرا که جامعه از این لحاظ نه تنها هزینه‌هایی را از لحاظ ملی و بین‌المللی متحمل می‌شود و عایداتی در همانندسازی به دست نمی‌آورد، بلکه احتمالا در آینده ناظر و شاهد شکاف‌های قومی خطرناک و حتی بحران‌های قومی هم باشیم.این کتاب در اصل پایان نامه ( کارشناسی ارشد ) عباس داورنیا، دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن، دانشکده علوم اجتماعی، سال ۱۳۸۴ می باشد.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
hanieh
hanieh
1395/05/19
درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی علل و شاخصه های تغییر زبان ترک های تهران

تعداد دیدگاه‌ها:
60
اولا شکل نوشتاری منابع کهن فارسی نمی تواند ملاک واژه تورکی باشد چون اصوات زبان تورکی در زبان فارسی موجود نیست زبان تورکی 9 صوت دارد و زبان فارسی 6 صوت
شکل نوشتاری آن در زبان تورکی در زمانهای قدیم به علت استفاده از الفبای اسلامی( عربی) که زبان عربی هم مثل فارسی 6 صوت بیشتر ندارد توسط مسلمانان بدون اصوات نوشته می شده است در آیین نگارش جدید زبان تورکی آزربایجانی صوت (Ü ) با استفاده از الفبای عربی به اشکال ( او - و) نوشته می شود.
یک مثال : در زبان فارسی در قدیم و حتی امروزه کلماتی مثل طهران و ... علیرغم غیر عربی بودن با استفاده از حروف عربی نوشته می شدند یا می شوند که نگارش صحیحی نبوده و نیست و اخیرا طبق آیین نگارش فارسی این شکل نوشتاری عوض شده است و به شکل تهران نوشته می شود کلمه تورک هم جزو آن دسته کلماتی است که توسط فارسی زبانها غلط نوشته میشده و می شود و باید تصحیح گردد. درضمن صوت (او) در واژه تورک جزو اصوات کوتاه است و تعجب برانگیز است که چرا توسط فارسی زبانها به صورت صوت بلند ( ُِ ) تلفظ شده و به شکل صوت بلند نوشته می شود آیا این نوعی عدم تشخیص اصوات و یا مشکل شنیداری نیست؟
در مورد نادرشاه باز شما را به سفرنامه ابن دلف ارجاع می دهم و به واژه بیتیک در این سفرنامه توجه فرمائید که هزاران مکاتبه رسمی به زبان تورکی انجام شده است .
در مورد اسپانیولی ها هم آیا فکر می کنید آنها از زیر استعمار فرهنگی انگلیسی زبانها آزاد شده اند؟
ترکان تمام سرزمین ایران از جمله کرمان و براهویی های سیستان و بلوچستان و خوزیهای خوزستان و قشقایی های شیراز و سایر استانها از جمله ترکمنها و تورکهای مازندران گیلان اصفهان خوراسان یزد و کوردستان و ایلام و لرستان و سایر .... حق دارند تحت نظارت دولت مرکزی و به صورت یکپارچه تمام مکاتبات خودر را به زبان تورکی انجام دهند البته ما از هموطنان فارسی زبان هم انتظار داریم همچنانکه ما زبان آنها را یاد گرفته ایم آنها هم بالتبع زبان قدرتمند تورکی را یاد بگیرند و در مکاتبات از آن بهره ببرند.
در زمان نادر شاه هم مکاتبات رسمی به در بار هندوستان به زبان تورکی بوده است این به اون در
نادر شاه به هنگام نخستین دیدار با محمد شاه گورکانی برای دلجویی خود و دودمان گورکانی را ترکمان خواند ولی پیمان شالیمار که میان ایران و هند به امضا رسید و رود سند را مرز میان این دو کشور معرفی نمود به زبان فارسی نوشته شده است.
عهد نامه دشت مغان که به امضای بزرگان سرتاسر ایران رسید تا به قدرت نادر رسمیت ببخشد به زبان فارسی و نه ترکی نوشته شده است.
در هیچ یک از منابع کهن از واژه تورکی استفاده نشده و کدام فرهنگستان آن را خلق نموده است؟
در هر حال این حق آنها است که از زیر یوغ زبان انگلیسی که از زمان بریتانیایی های استعمارگر به این شکل در آمده خود را برهانند و به زبان خودشان مکاتبه نمایند.
پس چرا با وجود این اسپانیولی زبان ها تا کنون نخواسته اند با زبان مادری خویش در ایالاتی که تا 1848 به آنها تعلق داشته, تگزاس, نیومکزیکو, آریزونا, کلرادو و کالیفرنیا, مکاتبه رسمی نمایند؟
تکلیف ترکان سلجوقی ساکن کرمان و بیات های ترک استان مرکزی چه خواهد شد؟ آیا باید عهمچون نخجوان دولت هایی کوچک و جزیره ای تشکیل دهند؟
اسپانیولی های هم بنا به دلایل استعماری به زبان انگلیسی مکاتبه می کنند. و در هر حال این حق آنها است که از زیر یوغ زبان انگلیسی که از زمان بریتانیایی های استعمارگر به این شکل در آمده خود را برهانند و به زبان خودشان مکاتبه نمایند. در زمان نادر شاه هم مکاتبات رسمی به در بار هندوستان به زبان تورکی بوده است این به اون در.
سفرنامه ابن دلف را بخوانید متوجه عرایضم خواهید شد.
حق دارند که زبانشان را به عنوان زبان رسمی در مکاتبات رسمی و اداری استفاده نمایند.
اسپانیولی زبان ها هم در جنوب ایالات متحده جمعیت فراوانی داشته و رسانه های ویژه خود را دارند اما زبان رسمی انگلیسی می باشد.
در آخر نفرمودید که چرا خان ترک زبان گنجه به زبان فارسی برای ژنرال روسی نامه نوشته بود؟
زبان تورکی و واژه تورکی هم مثل هر زبان و واژه دیگری، زبانی و واژه ای است که شکل نوشتاری واژه آن زبان هم توسط گویندگان و نویسندگان آن زبان تعیین و نوشته می شود و نه توسط معاندان و دشمنان این زبان .
در هر حال در مجموع در این مملکت تعداد تورکها خیلی بیشتر از تک تک فارسی زبانها و عرب زبانها و کورد زبانها( کوردها هم واژه کورد را اینجوری می نویسند به احترام اونها از شکل نوشتاری اونها استفاده کردم و به فارسی زبانها هم هیچ ربطی ندارد) و گیلک ها و بلوچ ها و لرها و سایر می باشد و حق دارند که زبانشان را به عنوان زبان رسمی در مکاتبات رسمی و اداری استفاده نمایند.
رسمیت زبان تورکی
واژه تورکی از کجا امده است؟
در هیچ یک از متون کهن حتی به زبان ترکی از این شکل استفاده نشده و همواره ترکی بکار رفته است.
هنگامی که جعل واژه سرلوحه قرار می گیرد نیک پیداست که صدور مجوز استفاده از آن به عنوان زبان رسمی و اداری شروع گام به گام تجزیه و پاره پاره کردن کشور است.
البته وضع و حال کنونی ترکیه نشان دهنده شرایط کعبه آمالی است که سر سرباز وظیفه و گوش فرمانده آرتش را در کودتایی مشکوک بریده و همچون استالین دست به تصفیه های کلان می زنند تا تمامی مخالفان خود را پاکسازی نمایند.
فقط خواهان رسمیت زبان تورکی و صدور مجوز استفاده از این زبان در تمام مکاتبات اداری و رسمی به عنوان یکی از پرشمارترین زبانهای ایرانی در کل ایران هستم
در لاله زار استان کرمان طایفه ای از هم میهنان ترک بنام سلجوقی بسر می برند.
آیا استفاده از زبان ترکی به عنوان زبان اداری در روستاهای ترک نشین کرمان یادآور جمهوری نخجوان غیر متصل با آذربایجان نمی باشد؟
آیا در این صورت مردم فارسی زبان کرمان که جمعیت بیشتری را در استان دارند نباید به حق انتظار داشته باشند تا گویش کرمانی زبان رسمی و اداری استان شود؟
آیا قشقایی های استان فارس نماینده تمامی مردم استان بوده و باید ترکی زبان رسمی استان فارس گردد؟
هیچ دولتی با هر عنوان و نام به خود اجازه دامن زدن به تجزیه طلبی و بالکانیزه نمودن را نمی دهد مگر اینکه دست هایی در پس پرده خیال ایجاد آشوب همیشگی را داشته باشد تا به بهانه ایجاد امنیت در دل ناآرامی مطالبات حقه سرکوب گردد.
کسی حرف از انفصال و جدائی نزد بلکه برعکس ما خواهان رسمیت زبان تورکی در کل ایران هستیم و این باعث تحکیم وحدت بین ایرانیان خواهد بود.
در ضمن مشکلی با رشد و گسترش سایر زبانها و نیم زبانها و گویش ها نیز نداریم فقط خواهان رسمیت زبان تورکی و صدور مجوز استفاده از این زبان در تمام مکاتبات اداری و رسمی به عنوان یکی از پرشمارترین زبانهای ایرانی در کل ایران هستم
بلکه می خواهید که همه ما فارسی زبان باشیم و نه تورک، گبیلک، عرب، بلوچ ، کورد و .....
در ایالات متحده شهر نیویورک نشانه ای بارز از ملیت های تشکیل دهنده این کشور بزرگ می باشد.
ایتالیایی, یونانی, لهستانی, اکراینی, نروژی و... در کنار هم زندگی کرده و نماد های فرهنگی آنها همچون کلیسای کاتولیک ایتالیایی و رستوران یونانی و کتاب ها و انجمن های فرهنگی هر یک آزادانه منتشر می شود.
اما در همین کشور فدرال هنگامی که در سال 1861 ایالت های جنوبی به دلایل گوناگون و منجمله منع برده داری به فکر انفصال و جدا شدن افتادند دولت فدرال لحظه ای در جنگ با ایالات یاغی درنگ نکرد.
در دوران پهلوی اول زبان اداری و آموزشی فارسی بود و نباید انتظار داشت کشوری که گرفتار آشوب داخلی و مداخلات روس و ترک و بریتانیا بود خود اجازه چند پارچگی را به خود بدهد.
در دوران قاجار خواه در دارالفنون تهران و یا مدرسه ای که به فرمان مظفرالدین میرزا ولیعهد در تبریز درست شده بود به زبان فارسی تدریس می شد.
همین که قبول دارید مکاتبات رسمی به زبان تورکی در ایران رواج داشته خودش کافی است
در ایران حتی در دوران سلسله های ترک نژاد زبان غالب اداری و دیوانی فارسی بوده است.
نامه جواد خان ترک زبان به فارسی بوده و نه زبان مادری او.
هیچگاه اجباری به تغییر زبان نبوده است.
اگر قرار بر تحمیل زبان اجباری باشد بنابراین در تهران و اراک ترک زبانان باید به مدارس جداگانه بروند.
بجز ترکی در ایران به گویش های لری و گیلکی و مازندرانی هم صحبت شده و آثار ادبی نیز از آنها به شکل نظم وجود دارد.
پس با این حساب هر شهری باید زبان رسمی خاص خود را داشته باشد.
چرا مازنی ها و گیلکان و لر ها مدعی فشار توان فرسای پانفارس ها نبوده و نیستند؟
علل و شاخصه های تغییر زبان ترک های تهران
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک