هو
"سر رینولد آلن نیکلسون" یکی از معروفترین عرفان شناسان و مولوی پژوهان جهان است که تصحیح عالمانه ی او از مثنوی، تاکنون مقبول ترین نسخه ی مصحح مثنوی است .
او متولد سال ۱۸۶۸ م یعنی نیمه ی دوم قرن ۱۹ و در یک خانواده ی اهل علم و دین شناس است.
او در جوانی علاقمند به زبان عربی و فارسی گردید و مدتی نیز در کالج "ترینیتی" کمبریج
مربی آموزش زبان فارسی شد و از سال ۱۹۲۶ تا ۱۹۳۳ م نیز بعنوان استاد زبان عربی مشغول فعالیت گردید.
باید گفت که ارتباط و مکاتبات او با "اقبال لاهوری" که آن ایام در کمبریج بود در نضج تفکرات فلسفی اقبال و حتی تکامل فلسفه ی اسلامی تأثیر گذار بود.
نیکلسون از جوانی به مولانا علاقمند بود بطوریکه در ۳۰ سالگی منتخبی از غزلیات شمس را با ترجمه ی انگلیسی آنها بچاپ رساند که بسیار مورد توجه قرار گرفت.
او بعدها به ترجمه و چاپ "فیه ما فیه" پرداخت اگرچه در سال ۱۹۲۴ در مقاله ای در باره ی فیه مافیه برای اولین بار مولانا را به جهان غرب معرفی کرد.
نیکلسون به مثنوی علاقه ی شدیدی نشان داد و این علاقه باعث شروع تصحیحی عالمانه از آن و سپس شرحی از آن بود.
او برای تصحیح مثنوی ، اساس کار خود را بر نسخه های خطی قرون میانه و جدیدتر که تا آنزمان در دسترس بود قرار داد و [۱۵] سال از عمر خود ،یعنی از سال ۱۹۲۵ م تا ۱۹۴۰ را صرف این کار سترگ کرد و حتی بینایی خود را نیز بر سر این کار نهاد!
فرجام سخن اینکه :
ثمره ی این تلاش ، ویراست نقادانه ی برجسته ای از متن فارسی مثنوی و سپس ترجمه ی کامل اشعارو تفسیری بود که سنجش عالمانه متن و عرفان مولانا را میسر می ساخت .
اگرچه این انتقاد را نیز نمیتوان از نیکلسون پنهان داشت که او در مقایسه ی متن و برداشت خود از مثنوی با کتاب مقدس و آسمانی قران بشدت دچار اشتباه و انحراف شده بود زیرا مثنوی به گفته خود حضرت مولانا، تفسیری از آیات قران می باشد .
با سپان و امتنان
بنام نامی حضرت دوست کتاب مستطاب "مثنوی معنوی" حضرت خاوندگار کتابی است فصل الخطاب که ترجمان عشق است و گنجینه ی ادب و عرفان .
اقیانوس بیکرانی است که هیچکس را یارای شنا در آن نیست لیکن در ساحل امن آن توان زیست و در عظمت آن نگریست و از بیکرانه ی معارف آن بهره ها برد .
"شیخ بهایی" در شعری در عظمت مثنوی و مولوی می گوید :
من نمیگویم که آن عالیجناب/
هست پیغمبر ولی دارد کتاب/
" مثنوی " معنو ی مولوی /
هست قرآن درزبان "پهلوی"/
مولانا "مثنوی" را به پیشنهاد و توصیه ی "حسام الدین چلبی" سروده است .
حسام الدین از مولانا میخواهد که کتابی به سبک منطق الطیر عطار یا حدیقه ی سنایی که جامع اصول طریقت و حاوی اسرار عرفان باشد به رشته ی نظم در آورد و هجده بیت معروف دیباچه ی مثنوی که مشهور به "نی نامه" است نتیجه ی ای خواهش است .
حضرت خاوندگار از سال ۶۵۷ شروع به سرودن مثنوی می کند و تا سال ۶۶۰ دفتر اول را به انجام رسانید .
"مثنوی" از شش دفتر تشکیل شده است که مبین و معرف خلقت عالم هستی در ستة ایام طبق روایات قران و دیگر کتب آسمانی است !
در "مناقب افلاکی" از زبان مولانا آمده است :
مثنوی ما دلبری معنوی است که در جمال و کمال همتایی ندارد و همچنان باغی است مهیا و درختی است مهنا که جهت روشندلان صاحبنظر و عاشقان سوخته دل ساخته شده است .
فرجام سخن اینکه :
مثنوی گذشته از اشتمال بر تبیین حقایق ادیان و اصول تصوف و شرح رموز آیات قرآنی و اخبار نبوی نموداری از مراتب و مقامات مولانا و یاران برگزیده ی او در قالب امثال و حکایات پیامبران و مشایخ و اقطاب صوفیه است. خانم "پروفسور ماری شیمل" مولوی شناس شهیر آلمانی در این مورد می گوید :
رمز ورود به کتاب مثنوی این بیت مشور است که :
خوشتر آن باشد که سر دلبران/
گفته آید در حدیث دیگران /
و ناگفته نماند که این بیت رمز موفقیت مولانا در پرهیز و عدم داوری و قضاوت های ازشداورانه ی دیگران در باره ی اوست که مولوی آراء و نظریات خود را از زبان دیگران بیان می نموده است !
یا حق
دیدگاههای کتاب الکترونیکی The Mathnavi Of Jalaluddin Rumi
"سر رینولد آلن نیکلسون" یکی از معروفترین عرفان شناسان و مولوی پژوهان جهان است که تصحیح عالمانه ی او از مثنوی، تاکنون مقبول ترین نسخه ی مصحح مثنوی است .
او متولد سال ۱۸۶۸ م یعنی نیمه ی دوم قرن ۱۹ و در یک خانواده ی اهل علم و دین شناس است.
او در جوانی علاقمند به زبان عربی و فارسی گردید و مدتی نیز در کالج "ترینیتی" کمبریج
مربی آموزش زبان فارسی شد و از سال ۱۹۲۶ تا ۱۹۳۳ م نیز بعنوان استاد زبان عربی مشغول فعالیت گردید.
باید گفت که ارتباط و مکاتبات او با "اقبال لاهوری" که آن ایام در کمبریج بود در نضج تفکرات فلسفی اقبال و حتی تکامل فلسفه ی اسلامی تأثیر گذار بود.
نیکلسون از جوانی به مولانا علاقمند بود بطوریکه در ۳۰ سالگی منتخبی از غزلیات شمس را با ترجمه ی انگلیسی آنها بچاپ رساند که بسیار مورد توجه قرار گرفت.
او بعدها به ترجمه و چاپ "فیه ما فیه" پرداخت اگرچه در سال ۱۹۲۴ در مقاله ای در باره ی فیه مافیه برای اولین بار مولانا را به جهان غرب معرفی کرد.
نیکلسون به مثنوی علاقه ی شدیدی نشان داد و این علاقه باعث شروع تصحیحی عالمانه از آن و سپس شرحی از آن بود.
او برای تصحیح مثنوی ، اساس کار خود را بر نسخه های خطی قرون میانه و جدیدتر که تا آنزمان در دسترس بود قرار داد و [۱۵] سال از عمر خود ،یعنی از سال ۱۹۲۵ م تا ۱۹۴۰ را صرف این کار سترگ کرد و حتی بینایی خود را نیز بر سر این کار نهاد!
فرجام سخن اینکه :
ثمره ی این تلاش ، ویراست نقادانه ی برجسته ای از متن فارسی مثنوی و سپس ترجمه ی کامل اشعارو تفسیری بود که سنجش عالمانه متن و عرفان مولانا را میسر می ساخت .
اگرچه این انتقاد را نیز نمیتوان از نیکلسون پنهان داشت که او در مقایسه ی متن و برداشت خود از مثنوی با کتاب مقدس و آسمانی قران بشدت دچار اشتباه و انحراف شده بود زیرا مثنوی به گفته خود حضرت مولانا، تفسیری از آیات قران می باشد .
با سپان و امتنان
اقیانوس بیکرانی است که هیچکس را یارای شنا در آن نیست لیکن در ساحل امن آن توان زیست و در عظمت آن نگریست و از بیکرانه ی معارف آن بهره ها برد .
"شیخ بهایی" در شعری در عظمت مثنوی و مولوی می گوید :
من نمیگویم که آن عالیجناب/
هست پیغمبر ولی دارد کتاب/
" مثنوی " معنو ی مولوی /
هست قرآن درزبان "پهلوی"/
مولانا "مثنوی" را به پیشنهاد و توصیه ی "حسام الدین چلبی" سروده است .
حسام الدین از مولانا میخواهد که کتابی به سبک منطق الطیر عطار یا حدیقه ی سنایی که جامع اصول طریقت و حاوی اسرار عرفان باشد به رشته ی نظم در آورد و هجده بیت معروف دیباچه ی مثنوی که مشهور به "نی نامه" است نتیجه ی ای خواهش است .
حضرت خاوندگار از سال ۶۵۷ شروع به سرودن مثنوی می کند و تا سال ۶۶۰ دفتر اول را به انجام رسانید .
"مثنوی" از شش دفتر تشکیل شده است که مبین و معرف خلقت عالم هستی در ستة ایام طبق روایات قران و دیگر کتب آسمانی است !
در "مناقب افلاکی" از زبان مولانا آمده است :
مثنوی ما دلبری معنوی است که در جمال و کمال همتایی ندارد و همچنان باغی است مهیا و درختی است مهنا که جهت روشندلان صاحبنظر و عاشقان سوخته دل ساخته شده است .
فرجام سخن اینکه :
مثنوی گذشته از اشتمال بر تبیین حقایق ادیان و اصول تصوف و شرح رموز آیات قرآنی و اخبار نبوی نموداری از مراتب و مقامات مولانا و یاران برگزیده ی او در قالب امثال و حکایات پیامبران و مشایخ و اقطاب صوفیه است. خانم "پروفسور ماری شیمل" مولوی شناس شهیر آلمانی در این مورد می گوید :
رمز ورود به کتاب مثنوی این بیت مشور است که :
خوشتر آن باشد که سر دلبران/
گفته آید در حدیث دیگران /
و ناگفته نماند که این بیت رمز موفقیت مولانا در پرهیز و عدم داوری و قضاوت های ازشداورانه ی دیگران در باره ی اوست که مولوی آراء و نظریات خود را از زبان دیگران بیان می نموده است !
یا حق
از جدایی ها حکایت می کند
کز نیستان تا مرا ببریده اند
از نفیرم مرد و زن نالیده اند