رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر شما صاحب حقوق مادی این کتاب هستید، می‌توانید اجازه نشر رایگان نسخه الکترونیکی آن را به ما بدهید یا آن را از طریق کتابناک به فروش برسانید.
برای اطلاعات بیشتر صفحه «شرایط و قوانین فروش» را مطالعه کنید.

اگر قره قاج نبود: گوشه‌هایی از خاطرات

اگر قره قاج نبود: گوشه‌هایی از خاطرات
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 47 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 47 رای
بخشی از کتاب :
بدون شک یکی از سیه روز ترین و بی نواترین جماعات انسانی که روی کره خاک زندگی کرده است و می کند. جماعات عشیره ای ایران است.
مردمی که این جماعات را تشکیل داده اند و می دهند پیوسته مردمی بوده اند گرسنه، برهنه، بی رفاه، و بی آسایش و هنوز هم حال به همین منوال است.
عمر این مردم از زن و مرد همیشه عمری بوده است از نظر سنوات و تعداد سال ها کم و از حیث کیفیت و نوع زندگی پر از رنج و بیماری و ستیزه و فقر و فلاکت، اشک بیش از آب، چهره پدران و مادران ما را شسته است و خون بیش از شربت و شراب به کام نیاکان، کسان، خویشان و عزیزان ما فرو ریخته است. گرسنگی یار دیرین و وفادار ما بوده است و برهنگی در کنار گرسنگی یک دم نسل های ما را ترک نگفته است. مادران بسیاری را دیده ام که با پای برهنه ولی کفش به دست راه های دراز پیموده اند و فقط هنگام رسیدن به نزدیکی مجلس مهمانی کفش به پا کرده اند. فرزند خردسالی را به خاطر دارم که پس از سال ها انتظار اولین کفش نو را پوشیده بود و مادرش دایم با دلهره و اضطراب مراقبت می کرد. که فرزند روی شن و سنگ قدم نگذارد. تعاقب گام های طفل با آن نگاه های مراقب مادرانه از مناظر تکان دهنده ایست که هیچ گاه فراموشم نمی شود...

با خواندن این کتاب الحق و الانصاف روح وطن پرستی و نوع دوستی در کالبد فناپذیر انسانی دمیده می شود. کالبدی که در طول سال ها زندگی می کند و شاید به کوچکترین موجود زنده نیز هیچ ثمری نرساند. شما با خواندن این کتاب پی به راز چگونه زندگی کردن برای همیشه زندگی کردن می برید.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
hanieh
hanieh
1394/03/05
درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی اگر قره قاج نبود: گوشه‌هایی از خاطرات

تعداد دیدگاه‌ها:
7
[quote='مصلح الدین']سلام کتابهای استاد را کجا میشه تهیه کرد ..[/quote]
کتاب های مرحوم بهمن بیگی توسط انتشارات نوید چاپ می شوند و در اکثر کتاب فروشی ها موجود است.
مرد بزرگی بود ولی بقدر بزرگیش شناخته نشده. من دوستی قشقایی داشتم که موجب اشنایی با ایشان شد. کاش اثار بیش از این در دسترس بود. زندگیش سراسر همان بود که شعارش برای ما اشناست ولی بندرت زندگیمان را به پایش میریزیم: تلاش برای بهتر کردن زندگی آدمهای دور و برمان،
مادران بسیاری را دیده ام که با پای برهنه ولی کفش به دست راه های دراز پیموده اند و فقط هنگام رسیدن به نزدیکی مجلس مهمانی کفش به پا کرده اند
فقر و بدبختی تا کجا
سلام کتابهای استاد را کجا میشه تهیه کرد ..
استاد محمد بهمن‌بیگی (تولد ۱۲۹۸ - وفات ۱۱ اردیبهشت ۱۳۸۹) نویسنده ایرانی و از فعالان آموزش عشایری در ایران بود. وی در ایل قشقایی در منطقه ای بین شهرک های خنج و فیروزآباد در استان فارس به دنیا آمد. پس از پایان دورهٔ کارشناسی حقوق در دانشگاه تهران، در راستای سیاست‌های دولتِ وقت و با پیوستن به اصل چهار ترومن، در زمینه برپایی مدرسه‌های سیّار برای بچه‌های ایل شروع به فعالیت کرد. او توانست دختران عشایری را نیز به مدرسه‌های سیّار جلب کند و نخستین مرکز تربیت معلم عشایری را بنیان نهد. او تجربه‌های آموزشیِ خود را در چند کتاب در قالب داستان نوشته‌است. در دهه های شصت و هفتاد میلادی، یک جایزه به نام جایزه «کروپس کایا» به افتخار نام سیاستمدار روس از سوی دولت اتحاد جماهیر شوروی (تا سال ۱۹۹۲) و یک جایزه نیز به نام جایزه «محمد رضا پهلوی» از سوی دولت ایران (تا سال ۱۹۷۷) با همکاری یونسکو به فعالین عرصه سوادآموزی داده می شد. از افراد فعال در بخش آموزش که از سوی دولت ایران برای دریافت جایزه «کروپس کایا» معرفی شدند می توان به امیر بیرجندی (در سال ۱۹۷۰) و محمد بهمن بیگی (۱۹۷۴ معادل ۱۳۵۳ شمسی) اشاره نمود. متاسفانه هیچیک از این دو نفر، برنده جایزه فوق نشدند. در سال ۱۹۷۰ این جایزه به نماینده آکادمی علوم جمهوری خلق مغولستان رسید و در سال ۱۹۷۴ نیز برنده این جایزه، نماینده کشور رواندا (از مرکز توسعه اجتماعی شایارونگی) بوده است...
استاد بهمن بیگی مدیر افسانه ای مدارس عشایری ایران بود.زاده ایل قشقایی فارس.مردی که متعلق به یک ایل نبود.او هرآنچه برای مردم ایلش آرزو میکرد برای همه عشایر ایران زمین نیز همان را آرزو میکرد.برای همین است که جاودانه و افسانه ایست. کتاب بخارای من ایل من اثر استاد واقعا بی نظیر است.
رنج بسیار بباید پدر پیر فلک را تا دگر مادر گیتی چون تو فرزند بزاید
اگر قره قاج نبود: گوشه‌هایی از خاطرات
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک