رسته‌ها
دیوان ناصرالدین شاه قاجار
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 72 رای
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 72 رای
.
نسخه موجود در کتابخانه دیجیتال هندوستان
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
98
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
settareh
settareh
1390/03/09

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی دیوان ناصرالدین شاه قاجار

تعداد دیدگاه‌ها:
9
ناصرالدین شاه َشعرهایش حرف ندارد خیلی خوب است
سلام ممنونم اززحمات شماعزیزان اگرلطف کنیداشعارناصرالدین شاه راکه دروصف اعمه سروده کامل بزاریدممنون میشم عباس اسماعیلی
یک نکته جالب!
ناصرالدین شاه از جمله ترانه سراهای خوش قریحه ایران نیز بوده است.
این ترانه:
"""عقرب زلف کجت با قمر قرینه
تا قمر در عقربه کار ما همینه
کیه کیه در میزنه من دلم میلرزه
در رو با لنگر میزنه من دلم میلرزه"""
از همین بنده خداست.
حیف که در دام انگلیس بی مروت افتاده بود.
امان از حماقت و کج فهمی!
دریغ از این طبع لطیف خدادادی که با کج روی و بدکاری حیف و تلف شد.
این مرد کج فهم و کجرو در زمینه های مختلف هنری دستی داشته
ولی حیف که بازی نفس پلید و هم پیاله شدن با اجانب وطن سوز به ویژه انگلیس خبیثِ ایران کوب و ایرانی کش، کار این شاه نافهم را به چه ناکجا آبادی کشاند.
کیفیت کتاب افتضاح و غیر قابل استفاده بود
وحشتی که از حکومت آقا محمد خان در دل مردم جای گرفته بود، شاهان قاجار با بهره گیری از آن کمال سوء استفاده را میکردند. قانون یا مقرراتی اعم از مدون و غیرمدون، وجود نداشت. هرچه اقویا بر زبان می آوردند قانون تلقی می شدو می گویند معماری در پاسخ ناصر الدین شاه که سئوالی از او کرده بود، گفت قانون در ینجا این است. دستور داد گچ و خاک در آب کردند، بر سرش ریختند تا زنده بگور شد. چون ناصرالدین شاه از کلمه قانون منتفر بود شاهان قاجار خود را وابسته بخدا می دانستند. "ظل الله" و "قبله عالم" نمونه ای از آن است. همه چیز و همه کس حتا زن و فرزند مردم به شاه و اقویا تعلق داشت. هیچکس در مقابل شاهنمیتوانست چیزی از خود داشته باشد. هیچگونه اظهار نظری جز تملق گوئی از شاه و قدرتمندان وجود نداشت
آقا محمد خان موسس این سلسله ننگین مردی بسیار خشن و بیرحمی بود. در استبداد رای و روش دیکتاتورمآبانه بی همتا بود. با آنکه بعلت قدرت فرماندهی و مدیریتش می توانست منشاء خدماتی باشد به علت احتمالا عقده روانی که بر اثر خواجه شدن داشت به جنگ و خونریزی متمایل بود و بیشتر نیرو و امکاناتش را صرف جنگ و فتح قفقازکرد. حکومتش، حکومت وحشت و خون بود. وی گفته بود کاری می کنم که هفت خانه به یک دیگ محتاج باشند. اگر عمرش اجازه نداد که کاملا به این هدف نائل شود
عجب شعرایی هم هم گفته ! در عجبم ! تا الان فکر میکردم بین حکومتمداران معاصر ایران فقط آیت الله خمینی شعر می گفته !
واعظ شهر ار ببیند روی ماهت
بهد ازینش سجده باشد بر جبینت !
****
مه روزه چون بدر شد غم و قصه ام بدر شد
مه من بیار ساغر که غم از دلم برون شد !
دیوان ناصرالدین شاه قاجار
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک