.
شامل اعترافات 150 نفر از شخصیت های بزرگ جهان
پیرامون اثبات وجود خدا و حقانیت قرآن و پیامبراسلام و برتری دین مبین اسلام و خدمات مسلمین
انتشارات: آئین جعفری , ۱۳۶۵
[quote='ctr2006']نقل قول: برای مثال نیچه که خود به هیچ خدا و دینی اعتقاد ندارد ، از اسلام به خاطر " آری گفتن به زندگی " ( از دید روانشناسانه ) تعریف و تمجید می کند اما به حقانیت آن و هیچ دین دیگری اعتقاد ندارد
از قول نیچه می گویم در مورد نظر او به اسلام :
فردریش ویلهلم نیچه (زادهٔ ۱۵ اکتبر ۱۸۴۴ میلادی - درگذشتهٔ ۲۵ اوت ۱۹۰۰
میلادی)؛ فیلسوف بزرگ آلمانی:
آنچه را که محمد به عنوان دین و آیین به پیروان خود داده است و به
جهانیان پیشکش نموده است .اگر نام دین بر آن نمی گذاشتند آدمی چنین می
پنداشت که این گفتار مشتی مردم جنگلی است که به شهر نشینها پیشنهاد کرده
اند.زیرا دین که نمی تواند چنین خشن و دور از انسانیت باشد. دینی که پر
از فرمان کشتن و بریدن دست و پا و ربودن و تصاحب زنان مردم باشد و یا
دستور چاپیدن دارایی و هستی مردم را بدهد دین نیست بلکه فرمان نابودی
اندیشه و روان و کالبد است. من دینی به این بیدادگری و ستم پیشگی ندیده
ام.راست است که این دین از بیابان آمده و بنابر این درخور همان بیابان
نشینهاست و جایی در میان مردم متمدن ندارد و نمی تواند داشته باشد[/quote]
با این گفتار مشخص میشه ک نیچه هم مثل عقل و سوادی نداشته چون آدم عاقل راجع به چیزی که سواد و علم نداره حرف نمی زنه و از این گفتارش پیداست که کوچکترین سواد و آگاهی ای به چیزی که خواسته پیرامونش یاوه سرایی کنه نداشته و نداره و مطمئنن امثالهم از آوردن برهان و دلایل هم عاجزند ....
منبع : کتاب " اراده ی قدرت " ( یادداشت های فریدریش نیچه که بعد از مرگ او جمع آوری شد )
انتشارات جامی - ترجمه ی دکتر مجید شریف
به هر حال منظورم این است که اجازه ندهیم با دادن تصویری یک بعدی ( و چه بسا نیم بعدی ! ) از متفکران ، ما را بفریبند .
بله بله بیام به دانلودمش که چیهههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه این کتاب خوبببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببی است.
نیچه در یکی از پاره های کتاب اراده ی قدرت دین اسلام را " یک دین مثبت سامی " معرفی میکند ، و از آن در مقابل مسیحیت ( که به نظر او یک دین سامی منفی است ) تمجید میکند . اما این دلیلی بر اعتقاد او به حقانیت اسلام نیست .
بله دلیل بر اعتقاد او به حقانیت اسلام نیست اما دلیلی بر مثبت دیدن اسلام هم نیست
من هم به شخصه معتقدم اسلام قدرت زیادی دارد زیرا به خوبی پیروان خود را همراه ساخته است (البته مسیحیت هم تا حدی اینگونه بود)
جمله ای معروف از نیچه بود لینک ان را به خاطر ندارم گرچند شما نیز منبعی معرفی نکردید
موفق باشید:x:x
نیچه در یکی از پاره های کتاب اراده ی قدرت دین اسلام را " یک دین مثبت سامی " معرفی میکند ، و از آن در مقابل مسیحیت ( که به نظر او یک دین سامی منفی است ) تمجید میکند . اما این دلیلی بر اعتقاد او به حقانیت اسلام نیست .
البته دوست عزیز ،ctr2006 ، لطفا منبع جمله ی نقل شده را هم بگید
برای مثال نیچه که خود به هیچ خدا و دینی اعتقاد ندارد ، از اسلام به خاطر " آری گفتن به زندگی " ( از دید روانشناسانه ) تعریف و تمجید می کند اما به حقانیت آن و هیچ دین دیگری اعتقاد ندارد
از قول نیچه می گویم در مورد نظر او به اسلام :
فردریش ویلهلم نیچه (زادهٔ ۱۵ اکتبر ۱۸۴۴ میلادی - درگذشتهٔ ۲۵ اوت ۱۹۰۰
میلادی)؛ فیلسوف بزرگ آلمانی:
آنچه را که محمد به عنوان دین و آیین به پیروان خود داده است و به
جهانیان پیشکش نموده است .اگر نام دین بر آن نمی گذاشتند آدمی چنین می
پنداشت که این گفتار مشتی مردم جنگلی است که به شهر نشینها پیشنهاد کرده
اند.زیرا دین که نمی تواند چنین خشن و دور از انسانیت باشد. دینی که پر
از فرمان کشتن و بریدن دست و پا و ربودن و تصاحب زنان مردم باشد و یا
دستور چاپیدن دارایی و هستی مردم را بدهد دین نیست بلکه فرمان نابودی
اندیشه و روان و کالبد است. من دینی به این بیدادگری و ستم پیشگی ندیده
ام.راست است که این دین از بیابان آمده و بنابر این درخور همان بیابان
نشینهاست و جایی در میان مردم متمدن ندارد و نمی تواند داشته باشد
1- اگر کسی از اسلام تعریف کند ، لزوما به معنای تایید " حقانیت قرآن و پیامبراسلام " نیست . برای مثال نیچه که خود به هیچ خدا و دینی اعتقاد ندارد ، از اسلام به خاطر " آری گفتن به زندگی " ( از دید روانشناسانه ) تعریف و تمجید می کند اما به حقانیت آن و هیچ دین دیگری اعتقاد ندارد . بسیاری از مطالب آمده در این کتاب از همین دست اند ، وگرنه ، چه دلیلی دارد این اشخاص خود مسلمان نشوند ؟ ( البته نویسنده در خود کتاب جوابی به این سوال داده است که بسیار تعصبی و سطحی می باشد . )
2- کمی دقت کنیم ، اینکه نویسنده از کلمه ی " اعترافات" استفاده می کند نشان دهنده ی موضع فکری او و دلیلی برای رد بی طرفی و حقیقت جویی اوست .
3- نمی دانم نویسنده برای دادن لقب " دانشمند بزرگ " چه معیار هایی دارد؟ چون به نظر من بعضی اشخاص مطرح شده در کتاب شایسته ی این لقب نیستند . شاید در نظر ایشان دانشمند بزرگ کسی است که از اسلام تعریف کرده باشد .
4- اصولا هدف این مدل کتاب ها ارعاب است . یعنی به این منظور که بگوید : آی جوون! وقتی 150 تا دانشمند بزرگ به حقانیت اسلام اعتراف کرده اند ، تو که فقط یه بچه ای ، مخالفت میکنی ؟! اصلا به چه جرات فکر حق نبودن اسلام به خاطرت خطور میکنه ؟ اون دانشمندا با همه بزرگیشون اعتراف ( ! ) کردن .
به نظر من که هدف از این مدل کتاب سازی همین است .
5- حتی اگر همه ی مردم دنیا از چیزی طرفداری کنند لزوما به معنای حق بودن آن نیست .
دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی اعترافات دانشمندان بزرگ جهان
از قول نیچه می گویم در مورد نظر او به اسلام :
فردریش ویلهلم نیچه (زادهٔ ۱۵ اکتبر ۱۸۴۴ میلادی - درگذشتهٔ ۲۵ اوت ۱۹۰۰
میلادی)؛ فیلسوف بزرگ آلمانی:
آنچه را که محمد به عنوان دین و آیین به پیروان خود داده است و به
جهانیان پیشکش نموده است .اگر نام دین بر آن نمی گذاشتند آدمی چنین می
پنداشت که این گفتار مشتی مردم جنگلی است که به شهر نشینها پیشنهاد کرده
اند.زیرا دین که نمی تواند چنین خشن و دور از انسانیت باشد. دینی که پر
از فرمان کشتن و بریدن دست و پا و ربودن و تصاحب زنان مردم باشد و یا
دستور چاپیدن دارایی و هستی مردم را بدهد دین نیست بلکه فرمان نابودی
اندیشه و روان و کالبد است. من دینی به این بیدادگری و ستم پیشگی ندیده
ام.راست است که این دین از بیابان آمده و بنابر این درخور همان بیابان
نشینهاست و جایی در میان مردم متمدن ندارد و نمی تواند داشته باشد[/quote]
با این گفتار مشخص میشه ک نیچه هم مثل عقل و سوادی نداشته چون آدم عاقل راجع به چیزی که سواد و علم نداره حرف نمی زنه و از این گفتارش پیداست که کوچکترین سواد و آگاهی ای به چیزی که خواسته پیرامونش یاوه سرایی کنه نداشته و نداره و مطمئنن امثالهم از آوردن برهان و دلایل هم عاجزند ....
انتشارات جامی - ترجمه ی دکتر مجید شریف
به هر حال منظورم این است که اجازه ندهیم با دادن تصویری یک بعدی ( و چه بسا نیم بعدی ! ) از متفکران ، ما را بفریبند .
بله دلیل بر اعتقاد او به حقانیت اسلام نیست اما دلیلی بر مثبت دیدن اسلام هم نیست
من هم به شخصه معتقدم اسلام قدرت زیادی دارد زیرا به خوبی پیروان خود را همراه ساخته است (البته مسیحیت هم تا حدی اینگونه بود)
جمله ای معروف از نیچه بود لینک ان را به خاطر ندارم گرچند شما نیز منبعی معرفی نکردید
موفق باشید:x:x
البته دوست عزیز ،ctr2006 ، لطفا منبع جمله ی نقل شده را هم بگید
از قول نیچه می گویم در مورد نظر او به اسلام :
فردریش ویلهلم نیچه (زادهٔ ۱۵ اکتبر ۱۸۴۴ میلادی - درگذشتهٔ ۲۵ اوت ۱۹۰۰
میلادی)؛ فیلسوف بزرگ آلمانی:
آنچه را که محمد به عنوان دین و آیین به پیروان خود داده است و به
جهانیان پیشکش نموده است .اگر نام دین بر آن نمی گذاشتند آدمی چنین می
پنداشت که این گفتار مشتی مردم جنگلی است که به شهر نشینها پیشنهاد کرده
اند.زیرا دین که نمی تواند چنین خشن و دور از انسانیت باشد. دینی که پر
از فرمان کشتن و بریدن دست و پا و ربودن و تصاحب زنان مردم باشد و یا
دستور چاپیدن دارایی و هستی مردم را بدهد دین نیست بلکه فرمان نابودی
اندیشه و روان و کالبد است. من دینی به این بیدادگری و ستم پیشگی ندیده
ام.راست است که این دین از بیابان آمده و بنابر این درخور همان بیابان
نشینهاست و جایی در میان مردم متمدن ندارد و نمی تواند داشته باشد
میاد جالب باشه
2- کمی دقت کنیم ، اینکه نویسنده از کلمه ی " اعترافات" استفاده می کند نشان دهنده ی موضع فکری او و دلیلی برای رد بی طرفی و حقیقت جویی اوست .
3- نمی دانم نویسنده برای دادن لقب " دانشمند بزرگ " چه معیار هایی دارد؟ چون به نظر من بعضی اشخاص مطرح شده در کتاب شایسته ی این لقب نیستند . شاید در نظر ایشان دانشمند بزرگ کسی است که از اسلام تعریف کرده باشد .
4- اصولا هدف این مدل کتاب ها ارعاب است . یعنی به این منظور که بگوید : آی جوون! وقتی 150 تا دانشمند بزرگ به حقانیت اسلام اعتراف کرده اند ، تو که فقط یه بچه ای ، مخالفت میکنی ؟! اصلا به چه جرات فکر حق نبودن اسلام به خاطرت خطور میکنه ؟ اون دانشمندا با همه بزرگیشون اعتراف ( ! ) کردن .
به نظر من که هدف از این مدل کتاب سازی همین است .
5- حتی اگر همه ی مردم دنیا از چیزی طرفداری کنند لزوما به معنای حق بودن آن نیست .