رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر شما صاحب حقوق مادی این کتاب هستید، می‌توانید اجازه نشر رایگان نسخه الکترونیکی آن را به ما بدهید یا آن را از طریق کتابناک به فروش برسانید.
برای اطلاعات بیشتر صفحه «شرایط و قوانین فروش» را مطالعه کنید.
آتش بدون دود - جلد 2: درخت مقدس
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 166 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 166 رای
آتش، بدون دود، رمان بلندی‌ است اثر نادر ابراهیمی که در هفت جلد منتشر شده و نویسنده در آن پس از اشاره به زیبایی‌های ترکمن‌صحرا در سه جلد اول در چهار جلد بعد به شیوه‌ای داستانی-تاریخی به بیان مبارزات انقلابی معاصر پرداخته است
قهرمان رمان در جلد اول گالان اوجا نام دارد که یک قهرمان اسطوره‌ای ترکمن به شمار می‌رود. در جلد دوم نویسنده با گذاری کوتاه بر اتفاقات صحرا شرایط را برای معرفی یگانه قهرمانان داستان؛ دکتر آلنی آق‌اویلر و همسر وفادارش دکتر مارال آق‌اویلر فراهم می‌کند. آلنی نوه گالان اوجاست و یک شخصیت واقعی به شمار می‌رود. او یک انقلابی تحصیل‌کرده است که برای اعتلای نام وطن و رهایی آن از ظلم از هیچ کوششی فرو گذار نمی‌کند. موضوع اصلی بقیه رمان زندگی و فعالیت‌های سیاسی این زوج است.
نادر ابراهیمی برای ساخته و پرداخته کردن آتش بدون دود بیش از سی سال - یعنی نیمی از عمرش- را صرف کرده است. سریالی نیز با همین نام و توسط خود نادر ابراهیمی ساخته شده است.

جلد دوم: درخت مقدس
چند سالی از ماجرای گالان و سولماز می‌گذرد. افسانه‌ای به افسانه‌های صحرا افزوده شده است و زندگی ادامه دارد. آق اویلر فرزند ارشد گالان که در اثر حضور در هنگام مرگ پدر قدرت تکلمش را موقتاً از دست داده بود، مراحل یادگیری تکلم را همچون کودکان از سر گرفته است و حالا که در میان‌سالی به سر می‌برد از دختر بویان‌میش (دوست نزدیک و مشاور اصلی گالان اوجا) یعنی مَلّان‌بانو سه پسر و یک دختر دارد و خود در مقام کدخدایی اینچه‌برون قرار دارد. سه پسر به ترتیب پالاز، آلنی و آت میش نام دارند و نام تک دختر آق‌اویلر ساچلی است. دیگر فرزند گالان یعنی آقشام‌گلن که فردی صلح‌طلب است، خود را به سوی دیگر صحرا رسانده و در نزد گوکلان‌ها محبوبیت یافته است. آق‌اویلر در جوانی راه پدر را در جنگ با گوکلان‌ها در پیش گرفت اما گذر روزگار او را از ادامه جنگ منصرف کرد. پس مرد شجاع قبیله یموت در چادر سفید خود باقی ماند و سعی کرد اینچه‌برون را هرچه بهتر رهبری کند.
در اینچه برون درخت بزرگی بود که سالیان سال زائران را از سراسر صحرا به اینچه برون می‌کشاند. روزگار می‌گذشت که ناگهان درد و بیماری و مرض اینچه‌برون را فرا گرفت. بچه‌ها به دوسالگی نرسیده می‌مردند. مردم به سراغ کدخدایشان رفتند اما از دستان آق‌اویلر کاری برای نجات جان مردم بر نمی‌آمد. اوضاع وخیم و وخیم تر می‌شد و تنها جایی که مردم برای دعا و چاره سازی پیدا می‌کردند درخت مقدس بود. دخیل می‌بستند و دعا می‌کردند. مرض اما بود که بود. و ناگهان آق اویلر روزی تصمیم بزرگی گرفت. آلنی را گفت از صحرا صدا زدند. وقتی که آمد رو به او کرد و گفت: «همین حالا، وسایلت را جمع می‌کنی و به شهر می‌روی و تا یک طبیب خوب و حاذق نشده‌ای بازنمی‌گردی. می‌خواهم روزی آمدت را ببینم که یک گاری پر از دارو با خود آورده باشی و مردم ده را شفا دهی.»
مردم اینچه‌برون تصمیم آق‌اویلر را نپسندیدند چرا که زندگی و در کنار غیر ترکمن‌ها برخلاف سنت‌های آنان بود و حرف‌های آق‌اویلر در نظرشان کفرآمیز و بی‌احترامی نسبت به درخت مقدس تعبیر می‌شد. بدین ترتیب پس از رفتن آلنی ناچار آق‌اویلر بزرگ با درد و رنج فراوان چادر سفید کدخدایی را رها کرد و سعی کرد گوشش را به روی توهین و تهدید مردم ببندد. آلنی همه جا تهدید به مرگ می‌شد. بدین ترتیب وقایعی رخ داد که یاد روزهای جنگ و تفنگ کشی گالان اوجا را زنده کرد. آت‌میش، برادر کوچک آلنی خود یک گالان اوجا بود و در تیراندازی و اسب‌دوانی نظیر نداشت. پس تفنگ به دست گرفت و مخالفان آلنی و پدرش را نشانه رفت.
سردسته مخالفان متحجر اینچه برون یاشولی آیدین (پس یاشولی حسن) بود که ملای ده محسوب می‌شد. او پیاپی برای حفظ جایگاه خودش و تداوم نذورات بی‌شمار مردم در پای درخت مقدس، برای آق‌اویلر و پسرش آلنی کارشکنی می‌کرد و توطئه می‌چید. آنها قصد داشتند به محض بازگشت آلنی از شهر او را بشکند. سال‌ها گذشت و آلنی از شهر برای پدر و مادر و همچنین برای مارال - دختری که آلنی با او عهد عشق و زندگی بسته بود- نامه می‌فرستاد. در پایان آرپاچی داماد آق‌اویلر، پدرش را که از طرف مردم اینچه‌برون به کدخدایی انتخاب شده بود را به‌خاطر اعلام حمایت از آق‌اویلر به ضرب گلوله کُشت.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
ماهتاب
ماهتاب
1389/07/03

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی آتش بدون دود - جلد 2: درخت مقدس

تعداد دیدگاه‌ها:
13

[quote=\'شاخه نبات\']خب فقط لیست کتابهارو می گذاشتید هیچ کدوم که قابلیت دانلود ندارن[/quote]
اما اینکه لینک دانلود داره....
خب فقط لیست کتابهارو می گذاشتید هیچ کدوم که قابلیت دانلود ندارن
کتابی است که با خون نوشته شده را نباید خواند باید از بر کرد
با سلام
کتابی فوق العاده و با متنی حیرت انگیز. رو حش شاد مردی که خود رو ترکمن میدانست : زنده یاد نادر ابراهیمی ، و همه کسانی که در خلق این اثر یاری اش کرده اند از جمله عبدی طغان یلمه (معروف به عبدی کیهان)اولین نماینده روزنامه کیهان در گنبد که الان در آمریکا زندگی میکند.
از دوستانی که برای دسترسی این کتاب زحمت کشیدند ممنونم
یک بار خواندن این کتاب کم است
باید آنقدر خحواند تا جزئی از کتاب شوی
With many thanks for the opportunity you gave me for reading such a wonderful
book!
آتش بدون دود - جلد 2: درخت مقدس
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک