رسته‌ها
پدر: تراژدی در سه پرده
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 370 رای
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 370 رای
استریندبرگ در این اثر نهفته ترین گوشه های زندگی خصوصی خود را به صحنه کشیده است. چیزی که نیازمند توضیح یا تشریح باشدُ باقی نگذاشته استُ فقط خواننده یا تماشاگر را وا میدارد که قبلا کتاب زندگیش را بخوانند. ولی البته گاهی وقت ها تحریف واقعیت نیز کرده است. مثلاُُ مدرکی دال بر اینکه «سیری» نامه های او را باز میکرده پیدا نشده است٬ اما استریندبرگ بارها نامه های سیری را باز میکرده تا بخیال خودش مچ او را بگیرد و لابد پیش خودش حساب میکرده که حتما سیری هم همین کار را با او میکرده است با این همه استرینبرگ پدر را صرفا برای آن ننوشت که نشان دهد یک زن رذل بی وجدان با زندگی و شعور یک مرد چه ها میتواند بکند بلکه بخصوص برای آن نوشت که به خودش و جهانیان ثابت کند که نبوغش کمترین عیبی نکرده است.

استریندبرگ، از آنجا که در نوشته هایش بیش از هر نویسنده دیگری، از زندگی خصوصی و تجربیات شخصی و عوالم روحی خود بهره گرفته است، هر خواننده ای را وا میدارد که پیش از خواندن آثارش به تاریخچه زندگی اش رجوع کند. حتی در ساده ترین آثار او که "پدر" یکی از آنهاست. بدون آشنایی با جزئیات زندگی استریند برگ کاملا میسر نیست.

یوهان اگوست استریندبرگ (اوگاست استریندبری) (به سوئدی: Johan August Strindberg) (زادهٔ ۲۲ ژانویه ۱۸۴۹ در استکهلم، سوئد، درگذشتهٔ ۱۴ مه ۱۹۱۲) داستان کوتاه، رمان و نمایشنامه نویس پرکار سوئدی است که در کنار هنریک ایبسن، سورن کیرکگارد و هانس کریستین آندرسن از مهمترین و تاثیرگذارترین نویسندگان اسکاندیناوی به‌شمار می‌آید. استریندبرگ یکی از بنیان‌گذاران تئاتر مدرن شمرده می‌شود و در وطنش به شکسپیر سوئد معروف بود. او استاد مسلم اکسپرسیونیسم در تئاتر است.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
101
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
hamid
hamid
1387/04/25

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی پدر: تراژدی در سه پرده

تعداد دیدگاه‌ها:
16
ب نظرم درونمایه ی خیلی قوی ای نداشت .
یکی از درون مایه های اصلیش حکومت زن بر مرد در خانواده بود
ک چ مشکلاتی پدید می آورد و البته ناگفته نماند ک عکس این مطلب هم باز مشکلاتی پدید میاره.
از یکی دیالوگای امشب فیلم مادرانه خیلی خوشم اومد
ادلان:کی گفته عشق یکسره دردسره؟هرکی گفته یاعاشق نبوده یا پدر

ایولش...خیلی قشنگ بازی میکنه...بگـــــــــــــو خبــــــــــــــــــ ;-)
راجت نوشتیم بابا نان داد بی آنکه بدانیم بابا برای نان همه جوانیش را داد .
برای شادی روح همه باباهای دنیا که دیگه هیچوقت پیش ما نیستن یه دسته گل به زیبایی سوره حمد .
میشه از کتابای ناظرزاده کرمانی هم بزارین؟
خوبید :-*
ای کاش چندتا کتاب تئوری تئاترهم بذارید مثل نمایش در ایران(بهرام بیضایی)، کارگردانی،بازیگرنامرئیو....
ای کاش...;-);-(
یوخان آگوست استریندبرگ نمایش نامه های خیلی زیبایی داره
این هم باید یکی از همون نمایش نامه ها باشه
خیلی خوشحالم حالا میتونم تا امتحان عملی تئاترم کلی کتاب که لازمه رو بخونم مرسی .دعا کنید قبول شم:-):-)
سلام واقعا از كار بسيار خوبتان تشكر ميكنم. مدتها بود كه دنبال چنين سايتي مي گشتم موفق باشيد.
با درود!
samira عزیز!
به علت مطول شدن پست قبلی، اینک انتهای پیام:
هوشنگ مرادی کرمانی در شهریور ماه ۱۳۲۳ در روستای سیرج کرمان زاده شد. زندگی اش بدون پدر و مادر و در تنگدستی و سختی گذشت. از ۸ سالگی به کارهای مختلف پرداخت. دوره ی دبستان را در زادگاهش و دوره ی دبیرستان را در کرمان گذراند.
سپس به تهران آمد و به تحصیل در دانشکده ی هنرهای دراماتیک پرداخت. همزمان، از رشته ی ترجمه ی زبان انگلیسی دانش آموخته شد. نویسندگی را از سال ۱۳۳۹ با همکاری با رادیو کرمان آغاز کرد. در سال ۱۳۴۷، نخستین داستانش با عنوان «کوچه ما خوشبخت ها» که طنز آمیز بود، در مجله ی «خوشه» منتشر شد. اولین مجموعه داستان مرادی کرمانی با عنوان «معصومه» و کتاب «من غزال ترسیده ای هستم» در سال ۱۳۴۹-۱۳۵۰ به چاپ رسید.
در سال ۱۳۵۳ «قصه های مجید» را آفرید که بازتاب زندگی خود نویسنده بود. جلد دوم این اثر با عنوان «بچه های قالیباف خانه» .
در سال ۱۳۶۰، از سوی شورای کتاب کودک لوح تقدیر دریافت کرد. این کتاب سرگذشت کودکان قالیباف کرمان است که از روی ناچاری و به سبب تنگدستی خانواده، زندگی خود را با بافتن قالی در پشت دارها می گذراندند. خود او درباره ی این کتاب می گوید: «برای نوشتن این داستان، ماه ها به کرمان رفتم و در کنار بافندگان قالی نشستم تا احساس آن ها را به خوبی درک کنم». مرادی کرمانی در سال ۱۹۹۲ میلادی از طرف شورای کتاب کودک ایران نامزد دریافت جایزه ی هانس کریستین آ«درسن شد و به فهرست افتخار این نهاد راه یافت. او همچنین عنوان نویسنده ی برگزیده ی کشور کاستاریکا – جایزه ی مارتینی نویسنده و قهرمان ملی آمریکای لاتین را در سال ۱۹۹۵ میلادی از آن خود کرد. نام او در شمار چهره های ماندگار ثبت شده و یکی از نامزدهای دریافت جایزه آسترید لیندگرن بوده است.
کاربرد ضرب المثل ها، واژگان محلی و پرداختن به آداب و رسوم محلی، از ویژگی های آثار مرادی کرمانی است.
از آثار او می توان به این ها اشاره کرد: نخل، چکمه، داستان آن حفره، مشت بر پوست، تنور، مهمان مامان، مربای شیرین، لبخند انار، مثل ماه شب چهارده، نه تر و نه خشک، شما که غریبه نیستید، فیلم نامه های کاکی، تیک تاک، کیسه برنج و نمایشنامه های کبوتر توی کوزه، پهلوان و جراح، ماموریت.
داستان های او به زبان های گوناگون از جمله فرانسوی، انگلیسی، عربی، ترکی استانبولی، هندی و ... ترجمه شده اند و از روی برخی از آن ها همچون حفره، چکمه، مهمان مامان و مثل ماه شب چهارده فیلم سینمایی و سریال تلویزیونی ساخته شده است.
پدر: تراژدی در سه پرده
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک