رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر شما صاحب حقوق مادی این کتاب هستید، می‌توانید اجازه نشر رایگان نسخه الکترونیکی آن را به ما بدهید یا آن را از طریق کتابناک به فروش برسانید.
برای اطلاعات بیشتر صفحه «شرایط و قوانین فروش» را مطالعه کنید.
آوازهای زاینده رود
امتیاز دهید
5 / 4.2
با 14 رای
امتیاز دهید
5 / 4.2
با 14 رای
✔کتاب حاضر مشتمل بر ده داستان طنز تلخ درباره‌ی پسری سیزده چهارده‌ساله است که در خانه و مدرسه و در دوران انقلاب سفید است.
عنوان داستان‌ها عبارت است از: "نه نویسنده، نه آواز"، "موسی و کوه"، "کتاب‌خوان"، "ترکه‌ی گیلاس و آلبالو"، "کتری و قوری سیاه"، "مموشی"، "پرواز"، "آینه و موتور گازی"، "آوازهای زاینده‌رود" و "پدر".

داستان "آوازهای زاینده‌رود" حکایت مدتی است که قهرمان داستان به اتکای صدای خویش و تشویق دوستان و دبیر هنرش تصمیم به خواننده شدن می‌گیرد. اما دوران، دورانی است که مردم عامی خواننده شدن و اصلا به سمت موسیقی رفتن را بد دانسته و با آن به سختی مخالفند. "رضا" با وجود همه‌ی این‌ها، سرسخت است و از هر راهی برای رسیدن به هدف وارد می‌شود تا آن‌جا که حتی به حیله متوسل شده و به بهانه‌ی تمرین قرآن، در شبستان مسجد شروع به تمرین آواز می‌کند تا روزی که دستش رو می‌شود. رضا هم‌چنان به کار خود ادامه داده و در این مسیر به سفارش معلم آوازش که می‌گوید "برای رسیدن به هدف خودت را به دل خطر بزن" عمل می‌کند تا موفق باشد.

مروری بر متن کتاب:
یکدفعه یکی گوشم را گرفت، همینطور که سرم کج شد ومی چرخید، بلند شدم. رجب قصاب، حاج علی معمار و حاج آقا امام جماعت و کل تقی سبزی فروش جلو چشمم به ردیف چرخ خوردند.
سرم که صاف شد یک عده جلویم ایستاده بودند. به حاج آقا سلام کردم.
مشدی گفت:« مسجد خدا جای آواز و ترانه س؟»
من من کردم و گفتم:«استغفرا... لله، آ... وا...ز؟»
این همه ها و هو کجای قرآنه؟ نشون بده ببینم.
تا این حرف را زد، فهمیدم یک جایی بند را آب دادم...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
.hanieh
.hanieh
1396/08/20

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی آوازهای زاینده رود

تعداد دیدگاه‌ها:
0
دیدگاهی درج نشده؛ شما نخستین نگارنده باشید.
آوازهای زاینده رود
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک